به گزارش دیده بان: پاسخ به این پرسش ابعاد متفاوتی دارد. نکته اساسی این است که درباره سرزمینهای اشغالی، ایالات متحده اساساً دو سیاستورزی متفاوت دارد؛ سیاستهای اعلامی و سیاستهای اعمالی. در یک کلامی ایالات متحده اعلام کرده است، طرح دو دولتی باید در منطقه غرب آسیا اجرا بشود و دو دولت فلسطین و اسرائیل بتوانند در کنار هم تشکیل شوند. اما در سوی دیگر میدان، با وتوی حق عضویت فلسطین در سازمان ملل به عنوان صد و نود و چهارمین کشور عضو سازمان ملل، عملاً مخالفت خود با تشکیل دولتی به نام فلسطین را ابراز میدارد. همچنین یکی از ابعاد مهم در پاسخ به این پرسش در نقش لابیهای صهیونیستی و سیاستهای داخلی ایالات متحده نهفته است؛ زیرا هر دولتی که بر سر کار بیاید، چه از دموکراتها باشد و چه از جمهوریخواهها، هر دو به دنبال تأمین منافع رژیم صهیونیستی هستند. نکته حائز اهمیت دیگر این است که افزایش جنبش مردمی در سراسر جهان و در صدر آن قیام دانشجویان در دانشگاهها برای حمایت از غزه و مردم آن و محکوم کردن تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، تحولات تاریخی مهمی است که فشارها بر نهادهای بینالمللی و کشورهای جهان به نفع آرمان فلسطین را افزایش داده و سبب شده است چنین برداشت شود که ایالات متحده مخالف اصلی اراده جهانیان است. سؤال مهم بعدی این است که منظور ایالات متحده از طرح دو دولتی چیست؟ در پاسخ باید گفت، منظور ایالات متحده از طرح دو دولتی در واقع همان طرح تشکیل کشور قدرتمند اسرائیل و یک دولت ضعیف بدون سازمان رزم و ارتش فلسطین است که کاملاً در اختیار و کنترل رژیم صهیونیستی قرار داشته باشد. از سوی دیگر، نظر اصلی صهیونیسم افراطی این است که اساساً هیچ نماد و اثری از فلسطین باقی نماند و فقط یک دولت و آن هم دولت اسرائیل وجود داشته باشد. نتیجه اینکه سیاستهای اعمالی ایالات متحده نشان میدهد، با اراده جهانی کاملاً مخالف است و تنها طرف اقلیت صهیونیستی را میگیرد؛ اما به هر حال برای اینکه افکار عمومی داخل آمریکا و دنیا را به نوعی اقناع کند، با طرح مسائلی از قبیل تشکیل دو دولت مستقل اسرائیل و فلسطین سعی دارد مردم دنیا را مجاب کند که آمریکا به منزله یک کشور ثالث بیطرف به دنبال حل و فصل قضایاست.