به گزارش موسسه راهبردی دیده بان به نقل از خبرگزاری نور نیوز مرور اتفاقات ناشی از بحران جهانی شیوع ویروس کرونا به وضوح بیانگر آن است که جبهه ضدایرانی نظام سلطه از همان ابتدا این موضوع را بهانه خوبی برای تشدید فشار روانی بر پیکره ملت و حاکمیت ایران دانسته و تمام تلاش خود را برای القای ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با این مسئله به کار برده است.
تکیه بر کلیدواژههایی چون «پنهانکاری» و «ناکارآمدی» و انتشار گزارشهای دروغ و جهتدار، خط مشی اصلی بازوی رسانهای جریان معاند در قالب «جنگ ادراکی» بوده که عمدتا در بستر شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی، سرمایه اجتماعی نظام و امید ملت ایران را هدف قرار داده است. این دستورالعمل و رویکرد دیکته شده از سوی اتاق فکرهای ضدایرانی اما؛ پیش از این و در مقاطع مختلف نیز به مرحله اجرا درآمده و البته همواره شکست خورده است. یکی از نمونههای بارز این جنگ رسانهای را میتوان در جریان فتنه سال 88 مشاهده کرد. یکی از بارزترین عملیاتهای روانی در آن مقطع، سیاست کشتهسازی برای محکومیت جمهوری اسلامی ایران در مجامع حقوق بشری بین المللی بود که از مهمترین آنها میتوان به دروغ بزرگ قتل «ندا آقاسلطان» اشاره کرد. مروری بر این ماجرا از زبان یکی از بازیگران اصلی آن، به روشنی بازی پلید جریان ضدانقلاب را افشا میکند و میتواند در تحلیل شرایط حال و آینده و نیز شناخت عمیقتر نقشه دشمن یاریرسان باشد.
سعید کمالی دهقان، خبرنگار روزنامه گاردین، میگوید از ایفای نقش در ساخت مستند «برای ندا» پشیمان است چون گمان میکند بازیچه روایت غربیها از مرگ «ندا آقاسلطان» شده است. در مصاحبهای با روزنامه «تهران تایمز» که روز سه شنبه سوم مارس 2020 منتشر شد، این خبرنگار میگوید: من از ساختن آن مستند پشیمان هستم چون سادهلوح بودم و روایت غربیها در خصوص مرگ ندا را باور کردم. او میگوید: علاقه غربیها به کار من سالها پیش شروع شد، تقریبا زمانی که به گمانم آن مستند اشتباه در خصوص ندا آقاسلطان را ساختم. من به عنوان یک ژورنالیست به ایران فرستاده شدم تا به روایت غربیها از ماجرا روح ببخشم، اما در عین حال نمیدانستم روایت آنها دقیقا چه بود.
مستند «برای ندا»، یک سال پس از کشته شدن ندا آقاسلطان از شبکه «اچ بی او» پخش شد. کارگردان این مستند «آنتونی توماس» بود و کمالی دهقان که به عنوان خبرنگار به ایران آمده بود، به طور مخفیانه با خانواده آقاسلطان ارتباط برقرار کرد تا با آنها مصاحبه کند و درباره زندگی قبل از مرگ ندا فیلمبرداری کند. در نیمه اول این مستند، مخاطب به خانه ندا برده و با زندگی خصوصی وی و خانوادهاش آشنا میشود. در نیمه دوم این مستند اما؛ انگشت اتهام به سمت نیروهای جمهوری اسلامی نشانه میرود و یک بسیجی به عنوان قاتل ندا معرفی میشود! کمالی دهقان میگوید وقتی از ایران خارج شده و فیلمهای مصاحبه را تحویل داده، دیگر هیچکس او را به حساب نیاورد و او با وجود اینکه از این موضوع ناراحت بوده، به روی خودش نیاورده است. او میگوید: واقعیت این است که من اصلا نمیدانم چه کسی ندا را کشت، در حالیکه فیلم آنتونی توماس، انگشت اتهام را به سوی حاکمان ایران نشانه میرود. من اشتباه کردم که در این فیلم ایفای نقش کردم چون هیچ مدرک قابل استنادی وجود ندارد که نشان دهد نیروهای جمهوری اسلامی ندا را کشتهاند. او میافزاید: داستان زندگی من مثل داستان زندگی «مسیح علینژاد» است، اما خدا را شکر که توانستم زود این مسئله را تشخیص بدهم. من تصمیم گرفتم تبدیل به شخصی مثل مسیح علینژادِ امروز نشوم. هر دوی ما شباهتهایی داریم، هر دو احساسی هستیم و مستعد بازی خوردن!
البته این اولین بار نیست که کمالی دهقان افشاگری میکند. او در تاریخ دهم مهرماه سال 97 شمسی، روزی که «جمال خاشقجی» در کنسولگری عربستان در ترکیه به قتل رسید، در یک مقاله افشا کرد که شبکه معاند «ایران اینترنشنال» از طرف عربستان سعودی و شخص «محمد بنسلمان» تامین مالی میشود. حدود یک ماه بعد، سعید یک مقاله دیگر در روزنامه گاردین نوشت و جزئیات دیگری از حمایت سعودیها از ایران اینترنشنال را افشا کرد.
چند روز بعد از مقاله دوم نیز، افشا کرد که شخصی که ارتباط بین ایران اینترنشنال و عربستان را به وی گفته بود، کسی نبوده جز جمال خاشقجی. وی همچنین ادعا کرد که دلیل قتل خاشقجی، لو دادن ارتباط ایران اینترنشنال و عربستان در یک تماس تلفنی با او بوده است. البته سعید کمالی دهقان پس از این ماجرا، طی چندین توییت، ترس خود را در خصوص افشاگریاش بیان و تمام آن توییتها را نیز بعد از چند ساعت پاک کرد! این موضوع با سانسور خبری گستردهای روبرو شد، به گونهای که تمام رسانههای معروف، از جمله خود «گاردین»، آن را بایکوت کردند. پس از آن، به مدت چندین ماه هیچ گزارش یا مقاله جدیدی با نام سعید کمالی دهقان در گاردین منتشر نشد و وقتی اولین مقاله منتشر شد، موضوع و محتوای آن هیچ ربطی به ایران نداشت. بدین ترتیب او از حوزه ایران کنار گذاشته شد و از آن پس در هر موضوعی به جز ایران مطلب مینوشت. اکنون اما؛ بعد از یک سال و چهار ماه از افشاگریاش، میگوید تحت فشار روانی شدیدی قرار گرفته چون گاردین به طور غیررسمى صدای او را در خصوص ایران سانسور کرده است. بنابر این گزارش؛ گاردین به درخواست خبرنگار روزنامه تهران تایمز برای توضیح در این خصوص جوابی نداده و از آن طفره رفته است.
کمالی دهقان میگوید هیچ کس در روزنامه گاردین نمیدانسته که خاشقجی منبع وی بوده است اما بعد از مرگ او، این موضوع را برای ویراستارهای روزنامه افشا میکند. او همچنین میگوید آن مصاحبه را ضبط کرده و فایل آن موجود است. او در ادامه میگوید: بعضی از ویراستارهای گاردین مخالف انتشار مقاله دومم بودند اما خانم «کاترین واینر»، سردبیر گاردین در این موضوع ورود کرد و مستقیما اجازه انتشار آن را داد. پس از آن البته دشمنانم با گاردین تماس گرفته و موفق شدند من را پیش چشم کارفرمایم بی اعتبار کنند.
کمالی دهقان میافزاید: گاردین هیچ فرصتی به من نداد تا از خودم دفاع کنم. در عوض، صدایم را خفه کردند و به طور غیررسمى مانع شدند که اخبار ایران را پوشش دهم. من باور دارم که ایران اینترنشنال و سرویسهای اطلاعاتی غرب از جمله سرویس اطلاعاتی انگلیس، میخواهند زندگی من را در لندن برایم جهنم کنند. من مطمئنم سرویسهای اطلاعاتی غرب از همان ابتدای شروع کارم، نوشتههای من را به دقت رصد میکردند، اما خوشحالم که در آخر شدیداً باعث ناامیدی آنها شدم. البته به نظر میرسد گاردین آن اتهامات را باور کرده، از جمله این ادعای ساختگی که من عامل جمهوری اسلامی ایران هستم.
کمالی دهقان با اظهار اینکه مشکلات روحیاش به خاطر سانسور صدایش شدیدتر شده میگوید: در سال 2018 به خاطر گزارشم در خصوص ایران اینترنشنال به شدت مورد حمله واقع شدم و دشمنانم شرایطی برایم به وجود آوردند که باعث شد به همه چیز و همه کس شک کنم. در نتیجه، دچار روانپریشی شده و به مدت دو هفته بستری شدم. اما اشتباه نکنید، من قربانی سوء استفاده از وضعیت روانیام هستم و مخالفینم از آن به عنوان بهانهای برای ساکت کردن صدایم استفاده میکنند. بنابر این گزارش؛ سعید کمالی دهقان پس از افشاگریهایش در خصوص ایران اینترنشال، به شدت مورد حمله برخی از خبرنگارها، براندازهای جمهوری اسلامی و ترولهای اینترنتی قرار گرفته است. در همین راستا؛ روزنامه صهیونیستی «جروزالمپست»، جمعه گذشته در مطلبی سعی در بیاعتبار کردن کمالی دهقان داشت. در آن مطلب، طی مصاحبههایی که با چندین چهره معاند جمهوری اسلامی انجام شد، این موضوع القا شده است که گزارشهای کمالی دهقان اشتباه بوده و به همین دلیل گاردین او را از نوشتن در خصوص ایران منع کرده است! با این حال، کمالی دهقان تنها شخصی نبوده که میگوید منبع برخی مطالبش جمال خاشقجی بوده است. «توماس فریدمن»، ستوننویس مشهور روزنامه «نیویورک تایمز» نیز چند روز بعد از مرگ خاشقجی افشا کرد که منبع برخی از حرفهایش آن خبرنگار عرب بوده است.
فریدمن میگوید: خاشقجی در اوایل سال به من گفته بود که محمد بنسلمان نیاز به هدایت دارد زیرا بخشی از درون او تیره است و با گذشت زمان، خاشقجی به این باور رسید که بخش تیره درون بنسلمان کاملاً غلبه کرده است. به گزارش تهران تایمز؛ با وجود اینکه ایران اینترنشنال ارتباط با عربستان و بنسلمان را رد کرده، اشخاص دیگری نیز هستند که وجود این ارتباط را تایید میکنند. برای مثال، «نگار مرتضوی» خبرنگار سابق ایران اینترنشنال، سال گذشته در مصاحبهای با «وال استریت ژورنال» گفت به این دلیل از ایران اینترنشنال جدا شده که محور رسانهای این شبکه به طور روزافزونی تحت تاثیر سیاست خارجی عربستان قرار دارد. مرتضوی در ادامه میگوید: عربستان در حال تلاش سیستماتیک و مداوم در امتداد یک مسیر جدید در عرصه رسانه است. سعودیها خواهان به دست آوردن نفوذ و اعتبار هستند و پول زیادی برای به دست آوردن آن خرج میکنند. یکی از کاربران توییتر پس از انتشار آن مصاحبه از مرتضوی پرسید آیا مقاله گاردین در خصوص پرداخت 250 میلیون دلار توسط سعودی ها به ایران اینترنشال درست است، و او به طور غیرمستقیم جواب داد: گاردین یک منبع خبری معتبر است.