به گزارش موسسه راهبردی دیده بان به نقل از خبرگزاری مهر اقدام تروریستی اخیر دولت ترامپ در به شهادت رساندن شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، سردار ابومهدی المهندس و دیگر همراهان این دو شهید والا مقام جبهه مقاومت با پاسخ مقتدرانه و زودهنگام سپاه پاسداران به پایگاه نظامی عین الاسد آمریکا در عراق هیمنه پوشالی ارتش آمریکا به واسطه این واکنش قاطعانه ایران در هم شکسته شد.
در خصوص چرایی انجام این اقدام بزدلانه و تروریستی آمریکا در به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی نکات مختلفی مطرح است که از جمله آنها، نزدیک بودن زمان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و شرایط نامساعد ترامپ در عرصه داخلی را میتوان برشمرد.
با تحلیل و رصد اخبار و رسانههای مختلف غربی و عربی به این نتیجه نزدیک میشویم که اقدام تروریستی رئیسجمهور آمریکا صرفاً به دلایل و انگیزههای شخصی صورت گرفته است، به این معنا که ترامپ از زمان روی کار آمدن در کاخ سفید تا به امروز به شدت درگیر مسائل و پروندههای مختلفی است که در آمریکا علیه وی مطرح شده است و رئیس جمهور کنونی آمریکا و دولت فعلی را با بحران مشروعیت داخلی مواجه ساخته است.
از جمله پروندههای مطرح شده علیه رئیس جمهور آمریکا میتوان به موارد ذیل اشاره داشت:
پرونده فرار مالیاتی، ترامپ با برخی ترفندها و روشهای تقلب مالیاتی توانسته ارث و ثروت بهجامانده از پدرش را چندین برابر کند و بر اساس گزارشهای موجود، رئیس جمهور فعلی آمریکا به همراه خواهر و برادرانش با تأسیس یک شرکت جعلی میلیونها دلار از املاک و ثروت به جا مانده از پدرش را پنهان کرده و مالیات آن ثروت هنگفت را پرداخت نکرده است.
کارشناسان اقتصادی و حقوقی آمریکا این نکته و ابهام را بر ثروت هنگفت رئیس جمهور آمریکا وارد میسازند و میگویند که تخلفات مالیاتی ترامپ و امتناع وی از انتشار اظهارنامههای مالیات بر درآمد، دلیل روشنی است بر فرارهای مالیاتی این تاجر میلیاردر آمریکایی که از قضا رئیسجمهور وقت آمریکا است. این پرونده فساد مالیاتی همچنان علیه وی در آمریکا در جریان است.
پرونده اخلاقی، این موضوع از زمان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ علیه ترامپ مطرح شد به نحوی که افراد بسیاری با مراجعه به دادگاههای آمریکا و رسانهای کردن این موضوع که از سوی ترامپ مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، از رئیس جمهور فعلی آمریکا شکایت کردند.
بر اساس آنچه که در رسانههای غربی و آمریکایی مطرح شده در دوران رقابتهای انتخابات آمریکا، بسیاری از افرادی که در این خصوص توسط ترامپ مورد آزار جنسی قرار گرفته بودند با پرداخت حق سکوت از طرف وکلای ترامپ، آنها را از شکایت علیه رئیس جمهور وقت آمریکا منصرف یا وادار به انصراف کردند. این پرونده نیز همچون فساد اقتصادی ترامپ، بر عدم مقبولیت و مشروعیت وی در آمریکا افزود و همچنان به عنوان لکه ننگی در کارنامه اخلاقی وی به چشم میخورد.
پرونده استیضاح، ترامپ سومین رئیس جمهور آمریکا از میان ۴۵ رئیس جمهور تاریخ آن کشور است که مورد استیضاح قرار گرفته است.
مجلس نمایندگان آمریکا ۲۸ آذر سال جاری پرونده استیضاح ترامپ را بررسی کرده و هر دو بند اتهامی رئیس جمهور آمریکا یعنی «سوء استفاده از قدرت» و «کارشکنی در روند تحقیقات کنگره» را به تصویب رساند و این پرونده را به مجلس سنای آن کشور ارسال کرد.
هر چند پیش بینی میشود که طرح استیضاح ترامپ در مجلس سنای این کشور با توجه به اکثریت اعضای آنکه از جمهوری خواهان هستند رای لازم را به نیاورد و از طرفی هم تاکنون رئیس جمهوری در آمریکا به واسطه رأی کنگره برکنار نشده است، اما تصویب طرح استیضاح علیه رییس جمهور وقت آمریکا توسط کنگره، نشان از بی کفایتی سیاسی ترامپ برای مسند رئیس جمهوری است که اعضای کنگره آمریکا هم بر این مطلب صحه گذاشتند.
پرونده روسیه و انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا، یکی دیگر از پروندههایی که در آمریکا علیه رئیس جمهور جنجالی فعلی آن کشور مطرح شد، موضوع تبانی ترامپ با روسیه و نقش آن کشور در نتایج انتخابات ریاستجمهوری دوره گذشته آمریکا است، امری که همواره ترامپ آن را نپذیرفته و مدعی است اقدام صرفاً اتهامزنی از سوی دموکراتها به عنوان بازنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا علیه وی به حساب میآید.
پرونده اوکراین، این پرونده علیه ترامپ به ماجرای تماس تلفنی روز ۲۵ ژوئیه از سوی ترامپ با «زلنسکی» رئیس جمهور اوکراین مربوط میشود که در آن تماس تلفنی ترامپ از همتای اوکراینی خود میخواهد که با اعلام یک پرونده قضایی علیه هانتر بایدن، «پسر جو بایدن» به حیثیت و اعتبار رقیب خود در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ خدشه وارد کند.
در این ارتباط گفته شده که ترامپ پرداخت کمکهای نظامی ۴۰۰ میلیون دلاری به اوکراین را مشروط به همکاری زلنسکی با «رودی جولیانی» وکیل خود در خصوص پرونده هانتر بایدن کرده است.
بنابراین، با توجه به درگیریهای متعدد داخلی رئیسجمهور آمریکا با رقبای حزبی و انتخاباتی اش و پروندههای مختلف فساد اقتصادی، سیاسی و اخلاقی، به نظر گزینهای جز فریب و انحراف افکار عمومی آمریکا برای ترامپ در مدت زمان باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و از این روی رئیس جمهور آمریکا و دولت وی با محاسبه اشتباه خود دست به اقدامی تروریستی علیه دو مقام عالی رتبه نظامی ایران و عراق زدند و بدین ترتیب آمریکا با چالش بسیار جدی دیگری و این بار در عرصه سیاست خارجی مواجه شده است.
آمریکاییها میدانند که «آغازگر این ماجراجویی خطرناک» در منطقه خودشان هستند اما قطعاً نحوه و چگونگی پایان این بازی پیچیده بر عهده آنها نخواهد بود.
نکته دیگری که در خصوص اقدام شنیع، بزدلانه و تروریستی آمریکا قابل اعتنا است، مواضع و رویکرد غیر عقلانی و به دور از واقعیت اروپاییها نسبت به اقدام آمریکا در به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی و همراهان وی است.
لازم است اروپاییها این نکته را توجه داشته باشند که اقدام ترامپ برگرفته از مشکلات شخصی وی در داخل آمریکا بوده تا به نحوی بتواند با منحرف کردن اخبار و رسانهها، بر افکار عمومی داخلی آمریکا تاثیر گذارد و به زعم باطل خود موقعیت آمریکا را در منطقه بهبود بخشد، جبرانی بر شکستهای متعددش در منطقه باشد و کارنامه خالی از دستاورد سه ساله خود در سیاست خارجی را به نحوی جبران کند.
بهترآن است که کشورهای اروپایی برای خوشامد رئیسجمهور آمریکا و خوش خدمتی هر چه بهتر و بیشتر به دولت استکباری و زورگوی آن کشور واقعیتها را نادیده نگیرند و منافع ملی خود را فدای کوته بینیهای رئیس جمهور جنجالی و نامتعادل آمریکا نکنند.
در این خصوص رهبران کشورهای اروپایی میتوانند نگاهی به پروندههای بسیار عمیق و متعدد اختلافی میان اروپا و آمریکا و بخصوص دولت ترامپ داشته باشند تا متوجه شوند که ترامپ نه تنها ارزش و اعتباری برای آنها قائل نیست و همواره از موضع بالا و جایگاه برتر با آنها صحبت کرده، بلکه از هیچ کوششی در جنگ تجاری با اروپا، تضعیف یورو در مقابل دلار، حمایت و ترغیب انگلیس در جدا شدن از اتحادیه اروپا موسوم به «برگزیت» در راستای کاهش توان اتحادیه اروپا و تحریمهای ریز و درشت بسیار در قبال اقتصاد کشورهای اروپایی دریغ نکرده است.
تنشها میان اروپا و آمریکا در دوران ترامپ افزایش بی سابقهای داشته، موضوع برنامه هستهای ایران و خروج یکجانبه ترامپ از آن بدون توجه به منافع اروپا، پرداخت سهم اعضای اروپایی ناتو و انصراف واشنگتن از پرداخت بخش اعظم آن، افزایش تعرفههای بازرگانی در صنعت کشاورزی و هواپیمایی علیه اروپا، خروج آمریکا از معاهده جنگ سردی منع موشکهای هستهای میان برد با روسیه که موجبات نگرانی اروپاییها را فراهم آورد، مخالفت کشورهای اروپایی به پیشنهاد حضور در ائتلاف دریایی در تنگه هرمز و موارد دیگر، همگی نشان از عمق فاصله و اختلاف میان سیاستهای دولت فعلی آمریکا با اروپاییها دارد.
در پایان آنکه، رئیس جمهور آمریکا نشان داده که هیچ چیز و هیچکس برایش اهمیت ندارد و خلاصه فهم و درکش در کسب قدرت و ثروت بیشتر است. ترامپ نه به قوانین بین المللی اهمیت میدهد و نه به جان ملتها و شأن و منزلت دولتها توجهی دارد، لذا با انجام اقدامات غیرقانونی و غیر عقلانی همچون ترور سرداران بزرگ مقاومت، صرفاً هزینه هنگفتی را متوجه دولت و ملت آمریکا میکند که در این خصوص لازم است بار دیگر بر این نکته تاکید کنیم که باید مسئولیت کلیه عواقب این اقدام تروریستی را هم شخص ترامپ و دولت وی و هم کلیه عاملان و آمران این جنایت تروریستی بپذیرند.