تمامیت ارضی یمن، هدف بلند مدت آل سعود

 به گزارش موسسه راهبردی دیده بان به نقل از خبرگزاری تسنیم یک سری اسناد محرمانه متعلق به دولت سعودی افشا شده است که نشان می‌دهد استراتژی عربستان در یمن مبتنی بر تجزیه این کشور از طریق حمایت از نهادهای مختلف به‌منظور ابقای طرف‌های قبیله‌ای و سیاسی در یمن، همراه با تحریک برخی نیروها علیه نیروهای دیگر در راستای منافع ریاض بوده است.

این اسناد متعلق به بعد از سال 2011 تا 2015 یعنی زمانی که عربستان حمله نظامی خود ضد یمن را آغاز کرد٬ بوده است و نشان می‌دهد که اطلاعات عربستان همه برنامه‌های جنبش انصارالله و مناطق تحت سیطره و انبارهای تسلیحاتی آن را تحت نظر داشته است.

این اسناد که توسط کانال ماهواره‌ای الجزیره افشا شده است نشان می‌دهد که موضع عربستان در قبال نیروها و شخصیت‌های جدایی‌طلب جنوب یمن، حمایت از قبیله‌ها به‌دور از نظارت دولت بود.

این اسناد نشان می‌دهد که عربستان از سال 2011 از خلال تقویت سیاست‌های خود در یمن٬ این کشور را به وضعیت بحرانی کنونی رسانده است.

طبق اسناد مذکور٬ عربستان سعودی در تلاش بود با جدایی جنوب یمن به‌عنوان یکی از گزینه‌های اصلی برای حل آنچه مسئله جنوب می‌خواند برخورد کند؛ درحالی که همه تلاش‌های ریاض برای سوءاستفاده از وضعیت پرتنش جنوب یمن و اعتراضات آن در راستای منافع خودش بود.

همچنین این اسناد محرمانه بیانگر وجود نقش برخی نیروهای جنوبی برای جدایی٬ و موفقیت آنها پس از امضای ابتکار خلیج فارس در 2011 بود که با حمایت عربستان انجام شد. طبق این ابتکار عربستان مدعی شده بود که از دولت یمن و تمامیت ارضی آن حمایت می‌کند که واقعیت روی زمین کاملاً عکس این ادعا را ثابت کرد.

اسناد محرمانه کشف‌شده نشان می‌دهد که عربستان دستور جاسوسی در جلسات جنوب یمن را که تحت نظارت بین‌المللی انجام می‌شد صادر کرده و برخی طرف‌های حاضر در آن نشست‌ها را برای ارائه گزارش از اظهاراتی که در جلسات مطرح می‌شد اجیر کرده بود.

در این میان سندی با عنوان «بسیار محرمانه ــ صورت‌جلسه نشست کمیته بررسی تخصیصات شیوخ یمنی» که توسط دفتر مشاور وزیر کشور برای امور امنیتی صادر شده است٬ نشان می‌دهد که عربستان در تلاش برای حمایت دائمی از تقویت قدرت قبیله‌ای از خلال ارائه کمک‌های مادی به برخی شیوخ یمنی بود تا دستورات و سیاست‌های ریاض را اجرا کنند. در این سند آمده است که میزان حمایت عربستان از بزرگان این قبایل با توجه به اهمیت هر قبیله و میزان تعهد بزرگان آن برای اجرای دستورالعمل‌های ریاض به‌دور از اختیارات دولت یمن تعیین می‌شد.

طبق اسناد موجود٬ عربستان درخواست‌های حمایتی را که از جانب مقامات یمنی در آن دوره یعنی زمانی که «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور رسمی یمن بود مطرح می‌شد، نادیده می‌گرفت؛ درحالی که مبالغ چشمگیری را صرف حمایت از شیوخ قبیله‌ها برای اجرای پروژه‌های خود در یمن و جلب وفاداری قبایل می‌کرد.

طبق اسناد٬ عربستان شماری از قبایل را برای جنگ با قبایل و طرف‌های دیگری که مخالف سیاست‌های ریاض بودند اجیر می‌کرد تا از تضمین اجرای سیاست‌‌های خود توسط قبایل به‌دور از دولت یمن اطمینان یابد.

این اسناد محرمانه نشان می‌دهد که ریاض برای مدیریت و اجرای عملیات‌های فردی خارج از اختیارات دولت مستعفی، مستقیماً با شیوخ قبیله‌های یمن در ارتباط بود؛ در حالی که مقامات سعودی می‌توانستند از طریق قدرت دولت یمن هماهنگی‌های لازم را انجام دهند، اما آنها مشتاق بودند که با تقویت قبایل و حمایت از آن‌ها با پول و اسلحه، اقتدار دولت را از بین ببرند.

همچنین بر اساس اطلاعات اسناد مذکور٬ عربستان بعد از امضای طرح ابتکار خلیج فارس در حالی که ادعا می‌کرد حامی حاکمیت یمن است٬ از هرگونه تلاش برای بازسازی «صعده» جلوگیری کرد.