به گزارش موسسه راهبردی دیده بان به نقل از خبرگزاری فارس «برجام» توافقی بود که در ظاهر میان ایران و کشورهای 5+1 انجام شد، اما واقعیت این است که این توافق دو طرف داشت: ایران و آمریکا. با خروج آمریکا از برجام، این توافق فلسفه وجودی خود را از دست داد و انتظار میرفت ایران نیز به این توافق پایان داده و انجام تعهدات خود را تعلیق کند اما دولتمردان تصمیم دیگری گرفتند. تحلیل دولت در ابتدا این بود که با خروج آمریکا از برجام نیز، ایران میتواند با همکاری کشورهای اروپایی، به منافع حداقلی خود از برجام دست یابد. از این رو همچنان با اروپا و وعدههای سرِ خرمن آنها مماشات کرد. با این حال روند تحولات در این مدت نشان میدهد، ایران به تدریج از حقوق خود در برجام تنزل کرده است.
کوتاه آمدن از حقوق کشور به بهانه حفظ برجام
پس از خروج آمریکا از برجام، کشورهای اروپایی که گمان میکردند ایران واکنش سختی در برابر اقدام آمریکا از خود نشان خواهد داد، با انتشار بیانیهای اطمینان دادند تا زمانی که ایران به تعهدات خود در برجام پایبند باشد، با ایجاد سازوکارهایی تأثیر تحریمهای آمریکا را بر روابط تجاری ایران و اروپا کاهش دهند. از مهمترین اقدامات وعده داده شده بهروزرسانی قانون مسدودسازی و ایجاد سازوکاری برای انتقال درآمدهای حاصل از فروش نفت به ایران بود.
با این وجود، به دلیل آن که برخورد ایران با این نقض عهد آشکار، بسیار کمتر از حد مورد انتظار بود، به تدریج کشورهای اروپایی نیز به این نتیجه رسیدند که ایران را میتوان «بدون هیچ هزینهای» در توافق نگه داشت. به عنوان نمونه، پس از آن که وعدههای کشورهای اروپایی برای حفظ شرکتهای اروپایی در ایران، توخالی از آب درآمد، عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه در مصاحبهای در تاریخ 14 شهریور 97 گفت: «تا زمانی که بتوانیم نفت خود را بفروشیم بودن در برجام برای ما منافع خود را خواهد داشت حتی اگر وعدههای اروپاییها عملیاتی نشده باشد.»
اما با بازگشت تحریمهای نفتی آمریکا و امتناع کشورهای اروپایی از خرید نفت ایران، به جای واکنشی تند و مقابلهای از سوی دولتمردان ایران، شاهد توجیهات عجیبی از سوی مقامات وزارت خارجه بودیم. مثلاً محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در مصاحبهای در تاریخ 4 دیماه 97 هدف برجام را امنیتی و سیاسی معرفی کرد و گفت: «اصلاً این طور نیست که هدف برجام اقتصادی باشد.»
مماشات فراوان مقامات دولتی ایران با اروپا در موضوع اینستکس
یکی دیگر از وعدههای اروپا، ایجاد سازوکار تهاتری ویژهای بود که بعدها به نام «اینستکس» نامیده شد. کشورهای اروپایی حدود 9 ماه پس از خروج آمریکا از برجام، از ثبت این سازوکار آن هم برای تسهیل تراکنشهای بشردوستانه خبر دادند. اما خبری از عملیاتی شدن این سازوکار نشد و این تعلل اروپایی ها با واکنش عجیب مقامات ایرانی مواجه شد. به عنوان مثال، عراقچی در تیرماه 98 در مصاحبهای اعلام کرد: «اینستکس الآن دیگر عملیاتی شده و دو سه تا مورد کاری هم الآن در حال انجام شدن است و به زودی ظرف روزهای آینده تبادل مالی از طریق اینستکس انجام خواهد شد». پنج ماه بعد و در آذرماه 98 عراقچی مجددا از نزدیک شدن به مرحله نهایی اجرایی شدن مبادلات مالی ایران و اروپا از طریق اینستکس و ساتنا خبر داد. عراقچی بار دیگر در اسفندماه 98 گفت: «اینستکس تقریباً به مراحل عملیاتی رسیده است». اظهارات مکرر عراقچی درباره عملیاتی شدن اینستکس در حالی است که به گفته کاظم جلالی سفیر ایران در روسیه تا این لحظه (13 اسفند) هیچ تراکنشی در چارچوب اینستکس انجام نگرفته است.
اجرای کند گامهای ایران برای کاهش تعهدات برجامی
اگرچه پس از یک سال انفعال ایران در برابر اقدامات نمایشی اروپا، میتوان کاهش تعهدات برجامی را از سوی ایران گام مثبتی قلمداد کرد، اما باز هم نوعی نرمش و مماشات در این اقدامات به چشم میخورد. به عنوان نمونه ایران در نخستین گام، محدودیت ذخایر اورانیوم غنیشده خود را کنار گذاشت. با این حال به گفته کاظم غریبآبادی نماینده ایران در سازمانهای بینالمللی در وین، ذخیره اورانیوم غنی شده ایران پس از کاهش تعهدات برجامی خود از 18 اردیبهشتماه تا 28 مرداد، به 241.6کیلوگرم شامل 25.1 کیلوگرم اورانیوم با غنای 4.5 درصد رسید. این در حالی است که بر اساس بند 56 پیوست 1 برجام، سقف مجاز ذخیره اورانیوم غنیشده ایران، 300 کیلوگرم است. به عبارت دیگر، 100 روز پس از اقدام دولت در کنار گذاشتن محدودیت ذخیرهسازی اورانیوم، ایران هنوز به سقف مجاز ذخیرهسازی در برجام نرسیده بود!
به عنوان نمونهای دیگر، ایران در ۱۵ دیماه 98 رسماً اعلام کرد که در گام پنجم کاهش تعهدات هستهای در برجام، همه محدودیتها از جمله محدودیت تعداد سانتریفیوژها را کنار میگذارد. عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه درباره این موضوع گفت: «از نظر ما الآن یک تعادل معقولی در برجام برقرار شده و در مقابل تحریمهایی که برگشته ما هم محدودیتهای خود را برداشتیم.»
این در حالی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشهای خود هنوز نقض جدی برجام از سوی تهران را تأیید نکرده است که نشان میدهد هنوز اقدام جدیای از سوی ایران در کاهش تعهدات برجامی رخ نداده است. به همین دلیل، عراقچی در مصاحبهای در تاریخ 7 اسفندماه صراحتا گفت: «برجام از نوعی تعادل برخوردار شده که متأسفانه در سطح پایین است.»
حفظ برجام به هر قیمتی، سیاست آشنای دولت روحانی در سالهای اخیر
این اندازه مماشات با طرفهای اروپایی و تحمل بدعهدی آنان از سوی دولتمردان، جای تعجب ندارد زیرا تنها دستاورد دولت روحانی در این سالها، توافق برجام بوده است و این دولت به هر قیمتی تلاش میکند این دستاورد را برای خود نگه دارد. پایان دادن به برجام توسط دولت در واقع اعتراف به مسیر اشتباهی است که در سالهای اخیر خسارتهای فراوانی را به کشور تحمیل کرده است. اما ادامه این روند، از یک سو سبب تداوم بلاتکلیفی برای فعالان اقتصادی است که موجب میشود اقتصاد ایران نتواند خود را با شرایط تحریمی وفق دهد. از سوی دیگر مماشات با طرفهای اروپایی و کوتاه آمدن در برابر آنها نتیجهای جز جری شدن آنها در پی نداشته و ایران در فرایندی تدریجی در همان مسیری قرار میگیرد که آنها به دنبال آن بودند؛ چنان که شاهد هستیم پس از خروج رسمی آمریکا از برجام و ماهها تعلل کشورهای اروپایی در انجام تعهدات خود در برجام، پس از آن که ایران اقدام به کاهش تعهدات برجامی خود کرد، این کشورها مکانیزم ماشه را فعال کردند. این موضوع به خوبی نشان میدهد که طرفهای غربی تا زمانی که ایران نرمش نشان دهد، بر مواضع زیادهخواهانه خود پافشاری خواهند کرد.
بر این اساس به نظر میرسد ضرورت دارد دولتمردان ایران هر چه سریعتر و به صورت صادقانه، اشتباه راهبردی خود را در اعتماد به غرب بپذیرند و بیش از این با تداوم برجام، کشور را گرفتار خسارت نکنند.