به گزارش موسسه راهبردی دیده بان به نقل از خبرگزاری ایلنا «مهران کامروا» استاد دانشگاه جورج تاون با اشاره به دلایل اعلام رسمی روابط اسرائیل و امارات متحده عربی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: چند دلیل اصلی برای علنی کردن رابطه اسرائیل و امارات متحده عربی در شرایط کنونی منطقه وجود دارد که مهمترین آن وضعیت داخلی تل‌آویو است. در دو هفته اخیر بزرگ‌ترین تظاهرات مردمی علیه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل به وقوع پیوست که دلیل آن فساد اقتصادی و اداری او به علاوه بحران مدیریت در قبال پاندمی کرونا بود.
وی ادامه داد: نتانیاهو بارها طی روزهای اخیر اعلام کرد که احتمال انحلال پارلمان اسرائیل و برگزاری انتخابات زودهنگام وجود دارد و حتی اختلاف‌ها در دولت ائتلافی به حدی بالا رفت که مشکلات عدیده‌ای در مورد تصویب بودجه به وقوع پیوست. این مشکلات موجب اعمال فشار بر نتانیاهو شد و به همین دلیل او به یک فضایی تنفسی برای فرار از وضعیت موجود نیاز داشت.
وی تاکید کرد: شک نکنید که اعلام عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و امارات، نه تنها یک پیروزی دیپلماتیک برای نتانیاهو و تیمش به حساب می‌آید بلکه او را از زیر بار فشارهای بسیار زیاد نجات داد. همین روند در آمریکا به صورت دیگری اتفاق افتاده است. کمتر از ۱۰۰ روز دیگر در آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که ترامپ از بایدن عقب‌تر است. با معرفی کامالا هریس به عنوان معاون جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ به صورت کاملاً مشخص شاهد آن هستیم که ترامپ در صدد آن است تا اخبار مورد نظرش را علیه بایدن و دموکرات‌ها به صورت‌های گوناگون جهت‌دهی و اجرایی کند که این اقدام ظرف چند روز اخیر بسیار پررنگ و قابل ملاحظه بود. از سوی دیگر باید توجه داشته باشید که دو ماه دیگر پروسه اکتبر سوپرایز (سوپرایز انتخاباتی رقبا برای یکدیگر در ماه اکتبر) در آمریکا رخ خواهد داد که به نظرم می‌توان اقدام ترامپ در واسطه‌گری میان امارات و اسرائیل را بخشی از اکتبر سوپرایز دانست.
این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: قرار بر این است تا ولیعهد امارات (محمدبن زاید) و نتانیاهو طی روزهای آینده با یکدیگر در کاخ سفید دیدار کنند که اتفاقاً ترامپ هم میزبان آنها خواهد بود. بر این اساس اینکه کاخ سفید به مرکزیت ترامپ عهده‌دار این دیدار است و از سوی دیگر ترامپ به صورت شخصی (نه از سوی رسانه‌ها) خبر توافق مذکور را با حضور داماد و مشاورش (جرد کوشنر)، اعلام می‌کند، به خوبی نشان می‌دهد که تار و پود این پرونده، با سیاست خارجی آمریکا و اسرائیل آمیخته شده است.
وی افزود: بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند که دیدار سه جانبه در کاخ سفید، همانند کمپ دیوید است و ما را به یاد حضور انور سادات، رئیس‌جمهور مصر و مناخیم بگین، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی می‌اندازد که اتفاقاً جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا هم در آن حضور داشت؛ اما به نظر من نمی‌توان عادی‌سازی روابط امارات و اسرائیل را همانند کمپ دیوید دانست. کمپ دیوید به تقابل آشکارِ مصر و اسرائیل پایان داد، اما نکته اینجاست که ابوظبی و تل‌آویو از سال‌ها پیش باهم ارتباط داشتند و حالا این موضوع علنی شده است.
کامروا اظهار داشت: توجه داشته باشید که علاوه بر امارات، سایر دولت‌های مستقر در حاشیه خلیج‌فارس هم از گذشته با اسرائیل ارتباط نزدیک و تنگاتنگ داشته‌اند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۶ میلادی، اسرائیل یک دفتر تجاری در قطر راه انداخت که گرداننده این دفتر، حکم سفیر اسرائیل در دوحه را داشت. به همین جهت نمی‌توان عادی‌ساز روابط تل‌آویو با ابوظبی را یک زلزله سیاسی و دیپلماتیک دانست.
وی تاکید کرد: من معتقدم که باید منتظر واکنش جهان عرب و شهروندان کشورهای اسلامی در فضای مجازی باشیم؛ اما از همه مهتر این است که باید ببینیم واکنش عربستان سعودی به این مساله چه خواهد بود. بسیاری بر این عقیده هستند که ریاض و در رأس آن محمد بن سلمان از مربی خود یعنی «محمدبن زاید» تقلید می‌کند و وارد مناسبات با تل‌آویو خواهد شد که در نهایت منجر به عادی‌سازی روابط می‌شود؛ ولی عده‌ای دیگر این تحلیل را قبول ندارند و معتقدند عربستان دست به عصا حرکت خواهد کرد.
وی تصریح کرد: درست است که این عادی‌سازی رابطه امارات و اسرائیل در این برهه زمانی و به دلیل وضعیت منطقه اهمیت دارد، اما باید توجه کرد که این پرونده صرفاً علنی کردن یک رابطه‌ای به شمار می‌رود که از سال‌ها قبل وجود در ابعاد پنهان وجود داشته است و گهگاهی برخی از ابعاد آن به رسانه‌ها و مطبوعات مطرح دنیا درز می‌کرده است. به عنوان مثال از سالیان گذشته تاکنون، اسرائیل در تمام پروژه‌های زیرساخت‌های ارتباطی و مخابراتی کشورهای عربی حضور داشته است که به نوعی نفوذ تل‌آویو در میان اعراب را نشان می‌دهد.
کامروا ادامه داد: در این راستا معتقدم که این روابط، هندسه قدرت ایران را تغییر نمی‌دهد، ولی یک جنبه رسمی به جبهه ضدایرانی خواهد داد. این روند که امروز به اینجا کشیده شده است، از زمانی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ وارد کاخ‌سفید شد، شدت گرفت ولی اصل مطلب این است که برخلاف اظهارات امارات و آمریکا، فلسطین هیچ جایگاهی در عادی‌سازی روابط دو طرف ندارد.
استاد دانشگاه جورج تاون گفت: متاسفانه آرایش سیاسی به گونه‌ای پیش رفته است که از فلسطین تنها یک پرچم و نام باقی مانده است و بر خلاف اظهارات امارات که می‌گوید ما برای توقف الحاق یا شهرکسازی دست به این کار زدیم، باید بگویم که فلسطین کوچک‌ترین اهمیتی برای امارات ندارد.
وی تاکید کرد: موجودیت فلسطین از سه دهه پیش توسط اعراب و اسرائیل زیر سوال رفته است و همه به دنبال منافع خودشان هستند. در هفته گذشته چندین بار شاهد بمباران و حملات اسرائیل به غزه بودیم اما اماراتی‌ها حتی برای فریب افکار عمومی در راستای علنی ردن روابطشان با اسرائیل، از تل‌آویو درخواست توقف حملات به غزه را نداشتند لذا فلسطین و مساله الحاق، یک بهانه و فریب سیاسی از جانب امارات قلمداد می‌شود.
