گفتگو با محمدجواد هاشمی نژاد
جنگ گسترده عربستان و بازی با کارت سوخت منافقین

این جنگ چهارم قدرت‌ها و عربستان که نماینده آنها در منطقه است روز به روز به نفع جمهوری اسلامی در حال تغییر چهره دادن در جهت تثبیت ایران است.

موسسه راهبردی دیده بان، متن زیر به مصاحبه با جناب اقای سید محمد جواد هاشمی نژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان اختصاص دارد که به ابعاد اقدامات عربستان سعودی در بهره برداری از جریان های تروریستی ضد ایرانی می پردازد:

 

سوال.نظر شما درخصوص آرایش جدید حاکمیت عربستان در تقابل با جمهوری اسلامی ایران در قالب «جنگ روانی و اطلاعاتی» که طی ماه های اخیر مشاهده شده چیست؟

بعد از انقلاب اسلامی وقتی شکل جدید آرایش سیاسی و نظامی دشمنان را ملاحظه می‌کنیم این در واقع بخش چهارم جنگ بر علیه ایران است. ما جنگ ایران و عراق را داشتیم، ترورهای بسیاری را به عنوان دومین جنگ داشتیم، جنگ سوم هم به قصد نابود کردن کشور تحریم‌هایی بود که علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد که با پشت سر گذاشتن این مراحل در حال حاضر جنگ چهارم، جنگ‌های نیابتی است. در مطبوعات عربستان سعودی هم اگر دقت کنیم این مورد را ملاحظه می‌کنیم که سعودی‌هایی که رسانه‌هایش به نوعی نقش سخنگوی آن‌ها را دارند پیرامون همین جنگ چهارم نیابتی که عرض کردم به چهار محور تأکید دارند؛ اول تقابل با کشور ایران در سوریه و بحرین که به لطف خدا جمهوری اسلامی نشان داده است از پس کارزار سوریه برآمده است و در بحرین هم عربستانی‌ها کاملاً در تله بحرین گرفتار شده‌اند، دوم تخریب جامعه ایران از داخل و مشغول‌سازی حاکمیت ایران به مسائل و مشکلات درونی و تخریب‌هایی است که می‌خواهد در کشور اتفاق بی‌افتد،‌ سوم شعله‌ور کردن مناطق مرزی و ایجاد نارضایتی بین اقوامی که در این مناطق هستند از جمله در حوزه‌ جنوب گروهکی را به نام خلق عرب ایجاد کردند، در مناطق مرزی غرب و شمال‌غرب که دارای زمینه‌های قبلی هم از اوایل انقلاب بوده است گروهک‌هایی که از همان ابتدا در آنجا فعال بوده‌اند و تقریباً از دور خارج شده بودند را مجدداً تحریک کرده‌اند و کمک مالی بسیاری هم به آن‌ها کرده‌اند و گروهک‌هایی مثل حزب دموکرات کردستان را فعال کرده‌اند که اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی ایران هم نموده‌اند. در شرق کشور در ناحیه قوم بلوچستان تلاش کرده‌اند گروهک‌هایی را آنجا فعال کنند برای اینکه بتوانند به نام قوم بلوچ در ایران اخلالی را به‌وجود بیاورند. همچنین به صورت بالقوه تلاش های بسیار زیادی کرده‌اند که در ناحیه آذری نشین ایران سمت آذربایجان این را هم تبدیل کنند به یک قوم دیگری علیه کشور ایران که البته به فضل خدا موفق نشدند.

گروهک الاحوازیه در تیرماه یک خط لوله نفت را منفجر کرد و به طور رسمی هم اعلام کرد یا حزب دموکرات کردستان چند روز پیش مجدداً بعد از گذشت 20 سال اعلام کرده است دوباره سلاح‌ها را به دست گرفته‌ایم و وارد فاز جنگ مسلحانه می‌خواهند بشوند. در ضمن حزبی را اخیراً به نام «حزب آزاد پاک» در کردستان فعال کرده‌اند که خبرگزاری آشویتیدپرس اعلام کرد که این حزب توسط آمریکایی‌ها آموزش داده شده‌اند و سلاح به دست می‌گیرد. البته اینگونه وانمود می‌کنند که هدف از ایجاد آنها برای مقابله با گروه‌های سلفی است ولی حقیقت امر این است که عملکرد آنها علیه جمهوری اسلامی است.

محور چهارم ائتلاف و یکپارچه‌سازی گروه‌های سیاسی، نظامی و معاند علیه ایران است. این ائتلاف‌ها تلاش دارند تحت سرپرستی منافقین به‌عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی ایفای نقش کنند و البته این گروهک‌ها به صورت ضمنی هم به این ائتلاف اشاره کرده‌اند من جمله استقبال منافقین از به کارگیری مجدد سلاح توسط حزب دموکرات و قصد تقابل نظامی و تروریستی آنها از این موارد است.

در مورد این چهار محور شبکه العربیه به شدت فعال بود و بعد از برگزاری جلسه‌ای که منافقین با ترکی‌الفیصل در پاریس داشتند، از آن به بعد بسیار راجع به مطرح کردن منافقین فعال شده است و تقریباً روزی نیست که اعضا و فعالین این گروهک را به شبکه خودش دعوت نکند و به آنها نپردازد و اینها نشان می‌دهد که آنها تلاش دارند فعالیت‌ها را به منافقین محوریت دهند. پنجم مهرماه 1395 شبکه اسکای نیوز عربی هم با عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی با مریم رجوی مصاحبه‌ای را انجام می‌دهد، یا راه‌اندازی کمپین اعتراض به اعدام منافقین و طرح آن در شورای حقوق بشر و تلاش برای اینکه به این موضوعات جنبه حقوق بشری بدهند در جنگی که منافقین تروریست علیه مردم کوچه و بازار ایران به راه انداخته بودند و مسئولین طبق وظیفه ذاتی خود به تقابل با آنها اقدام کردند؛ ولی خوب با خباثتی که از آنها سراغ داریم سعی در حقوقی کردن این موضوع دارند تا در مجامع حقوق بشری مطرح کنند تا بدین طریق به خیال خودشان ایران را محکوم نمایند. همچنین چند روز پیش نشریه گلوبال ...... اعلام کرد که عربستان و آمریکا برای اینکه ایران را وادار به عقب‌نشینی از کشور سوریه بکنند برنامه‌ریزی می‌کنند و به آن 4 محور هم به گونه‌ای دیگر اشاره کرده‌اند و در مقاله‌ای که نوشته‌اند اشاره می‌کند که این دو کشور مشغول ایجاد مجموعه‌ای از بحران‌ها برای ایران جهت عقب‌نشینی از سوریه هستند. منتهی باخت عربستان سعودی و آمریکا در این است که روی گروهک‌هایی سرمایه‌گذاری کرده‌اند که اینها هیچ توانایی خرابکاری و عمل تروریستی در داخل کشور ایران ندارند؛ چراکه به لطف خدا جمهوری اسلامی کشوری بسیار قدرتمند و دارای امنیتی پایدار است و طبیعتاً گروهک‌هایی که فشل شده‌اند و این دو کشور تلاش دارند یکی با تزریق بودجه‌های هنگفت و دیگری با ارائه آموزش‌های نظامی و تأمین تسلیحاتی آنها را وادار به ایجاد مزاحمت نمایند هیچ گاه موفقیتی در پی ندارد، الا اینکه محدود به همان خارج از کشور و نهایتاً نوار مرزی کشور شود که معمولاً‌ هم با پاسخ قدرتمند و ویرانگر جمهوری اسلامی مواجه می‌شوند.

 

سوال. پیوند و ارتباط منافقین به عنوان رابط بین اپوزیسیون خارج از کشور با عربستان چگونه است؟

اینکه روزگاری منافقین حرکتی را شروع کردند و تصورشان این بود که به تنهایی قادر هستند مسیر را ادامه دهند و ایران را از پا در بیاورند و خودشان به تنهایی بر کشور فائق بیایند، این دیگر جزو خواب‌های تعبیر نشدنی است و البته برای خودشان هم بخوبی مسجل شده است. به‌خصوص بعد از سقوط صدام خوب آمریکایی ها خیلی دنبال این موضوع بودند که بتوانند یک انسجامی به اپوزیسیون ایران و به کسانی که معارض هستند بدهند. منافقین هم که می‌دانستند به نفعشان است که به سمت این خواست آمریکا بروند،‌ این همکاری‌های آنها با دیگر معاندین یک شکل علنی‌تری به خود گرفت و لذا با هر ابزار و فضایی که بتواند این تقابل‌ها را تشدید بکند به صورت طبیعی اینها اقدام به ارتباط‌گیری می‌کنند. نظیر ارتباط منافقین با جامعه فرقه ضاله بهاییت، بعضاً سلطنت‌طلبان و گروهک‌هایی که در غرب کشور اقدام تروریستی انجام داده بودند.

خوب بعضی از مأموران مشخص سیای آمریکا مثل سعید عابدینی و اینهایی که می‌آیند به صورت علنی در کحافل اینها شرکت می‌کنند. امروزه منافقین آن شکل مورد قبول آمریکایی‌ها و بالطبع عربستانی‌ها را که می‌خواهند پیشرو باشند و خودشان مستقیماً به عنوان اپوزیسیون مطرح باشند را از دست دادند و خیلی ابایی هم از عنوان کردنش ندارند مثلاً ملاحظه می‌کنید در گردهمایی‌های منافقین شخصیت‌های به شدت ضدایرانی صهیونیست دعوت می‌شوند و بعضاً مأموران رده بالای حکومتی آمریکا و سازمان سیا هستند و وقتی در گردهمایی اینها نقش اصلی را بازی می‌کنند بیانگر این است که گروهک ترسی ندارد از اینکه خودش را به عنوان یک ابزار هم در دست جناح تندرو و لابی صهیونیستی آمریکا قرار دهد. به هر حال در حال حاضر مطرح شدنشان در این غالب می‌گنجد فلذا هر طرحی که آمریکایی‌ها دارند را در شکل وقالب کارهای اجرایی منافقین هم ملاحظه می‌کنید. اگر سعید عابدینی به‌عنوان یک چهره ضدایرانی و مأمور سیا مطرح است، می‌تواند به همراه چهره‌های صهیونیستی در گردهمایی منافقین شرکت کند. ما حتی بعضاً شاهد ارتباطات منافقین با سلفی‌ها و حمایت‌ها و ارتباطات آنها با داعش را دیدیم و هنوز هم شاید در آرشیو منافقین باشد زمانی که داعشی‌ها در حال حمله به مناطقی از سوریه و عراق بودند به عنوان انقلابی از آنها یاد می‌کردند و وقتی که متوقف شدند به دلیل برخی از عملکردهایشان در حوزه اروپا بدین شکل در آمدند به صورت ظاهری در تبلیغاتشان علیه داعش موضع گرفتند. ولی وقتی تحلیل‌های منافقین را مطالعه می‌کنیم کاملاً هم‌سویی دارند و بیشتر یک بام و دو هوا است یعنی از طرفی طبق موازین آمریکایی‌ها می‌گویند داعش ولی در عمل جنایاتی که آنها علیه مردم سوریه انجام می‌دهند آنها را مورد تشویق قرار می‌دهند و در حوزه پنهانی هم که کاملاً مشخص است که ارتباطاط خوبی با هم دارند.

 

سوال. لطفاً پیرامون انتقال توان اطلاعاتی و عملیاتی منافقین و بحث آموزش تشکیلاتی به گروه‌های تکفیری را هم توضیح دهید؟

این یک همکاری جمعی متقابل است و ابزار تروریسم یک لوازم چند وجهی مختلف و فراگیری را دارد. گاهی ممکن است کشوری به طور مستقیم نتواند برخی از کارها را علنی انجام دهد ولی گاهی اوقات هم برعکس است و به صورت علنی می‌گویند و اقدام می‌کنند. شما توجه کنید چند سال قبل در پاریس همه کشورهای غربی به سرکردگی آمریکایی‌ها جمع شدند و این گروهک‌های جانی و تروریست سوریه را تحت عنوان ارتش آزاد سوریه گرد هم آوردند و به آنها پول و سلاح دادند. خوب حالا بعداً عناوین‌شان تغییر پیدا می‌کند و حتی علیه جوامع غربی هم دست به اقدام می‌زنند و ممکن است در این صورت غربی‌ها مجبور به برخوردهایی آشکار با آنها شوند. در سال 2009 آقای سین برهش برای ترور دانشمندان هسته‌ای ایران صراحتاً اعلام کرد که اینها در صحرای نوادا توسط آمریکایی‌ها آموزش داده شده‌اند و از طرفی دیگر این آموزش انتقال پیدا می‌کند به گروه‌ها و گروهک‌های سلفی و وقتی به مجموعه اینها نگاه می‌کنید یک خط سیری را مشاهده می‌کنید که به صورت زنجیروار بین مجموعه سازمان‌های اطلاعاتی،‌ گروه‌های تروریستی و آنهایی که آشکار و تحت حمایت عربستان است و در رده دوم آنهایی هستند که به ظاهر حمایتی نمی‌شوند و تروریست نامیده می‌شوند برای پیشبرد اهداف سیاسی استفاده می‌شوند. آنجایی که لازم است منافقین از سیا آموزش، پول و امکانات می‌گیرند و آنجایی که لازم است آن را منتقل کنند توسط منافقین به اینها انتقال داده می‌شود. گزارش‌های متعددی وجود داشت قبل از اینکه داعش عمل بکند مبنی بر اینکه منافقین در پادگان اشرف به این گروهک‌ها در آنجا آموزش‌های نظامی می‌دهند و آنها را مسلح می‌کنند و از طریق منافقین بسیاری از اهداف کشور آمریکا محقق می‌شود. نباید فراموش کنیم در ابتدای اشغال عراق توسط آمریکا و تصور این بود که چون منافقین در لیست گروه‌های تروریستی هستند آمریکایی‌ها این بساط را جمع خواهند کرد قضیه برعکس شد و آمریکا از آنها استفاده کرد و حتی یکی از مقامات آمریکایی به صراحت اعلام کرد ما اعمال کثیفی که خودمان رویمان نمی‌شود انجام دهیم به منافقین می‌سپاریم. با توجه به همه این موارد یک حقله وصل بین تمامی این موارد به وضوح مشاهده می‌کنیم.

به نظرم این جنگ چهارم قدرت‌ها و عربستان که نماینده آنها در منطقه است روز به روز به نفع جمهوری اسلامی در حال تغییر چهره دادن در جهت تثبیت ایران است و از این آزمایشی که ملت ایران در آن قرار گرفته‌اند سربلند بیرون خواهند آمد و یکی از آن مسیرهایی است که خداوند به مستضعفین عالم وعده آن را داد که ما نمونه‌های بارز آن را در طول حیات این انقلاب کم ندیده‌ایم.

 

نشریه اشارت، موسسه راهبردی دیده بان




انتهای متن/

یکشنبه, 14 آذر 1395 ساعت 08:59

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید