نشریه اشارت،موسسه راهبردی دیده بان، چند سالی است که تلکس خبرگزاریهای مختلف دنیا جایگاه ثابتی برای اخبار سوریه دارند، از سال 2011 که این کشور با هجوم تروریستها به صحنه درگیریهای جدی تبدیل شد، تا به امروز که برگزاری انتخابات در سوریه این کشور را حداقل در ظاهر به سمت پایان بحران پیش میبرد، همواره خبرهای ضد و نقیضی از درگیریهای سوریه شنیدیم که گاهی تا مرز سقوط کامل دولت این کشور پیش رفت. کف خیابانهای سوریه هم داستان عجیبی داشت، انواع و اقسام عوامل و گروههای تروریستی تا کماندوهای فرانسوی را میشد در این درگیریها دید. وقتی آمار از نقش 80 کشور دنیا با هدایت آمریکا در بحران سوریه خبر دادند، عمق فاجعه بیشتر روشن شد. در بین این خبرها برخی تصاویر و اتفاقات از شقاوتهای بی حد و مرز گروههای تروریست تا فتاوای تاسف برانگیز آمرین به ظاهر اعتقادی گروههای تکفیری را هم اضافه کنید. به هر حال تبعات آنچه که طی سه سال گذشته رخ داد، سالهای سال گریبانگیر ملت این کشور خواهد بود. در رابطه با ابعاد مختلف بحران سوریه و آنچه که در این کشور گذشت ساعتی را با طارقناصر مدیر فرهنگی این کشور در تهران به گفتگو نشستیم که مشروح آن از نظر میگذرد.
در زمان اوج درگیریهای سوریه اخبار و اطلاعاتی در خصوص گروههای مختلف مسلح در این کشور شنیده میشد، واقعاً چند گروه و طیف در سوریه جنگیدند؟
بله. کاملاً درست است، من به شما میگویم که تعداد گروههای تکفیری موجود در سوریه به علت تکثر، قابل شناسایی و شمارش نبوده و نیست! حتی گروههای تروریستی یکدیگر را به درستی نمیشناسند! شناسایی آنها ممکن نیست و در اوج بحران هر روز گروهی جدید با اسمی جدید شکل میگرفت؛ مانند گروه آزاد شام، ارتش آزاد، جبهه النصره، داعش و...، فکر نمیکنم تا به حال اینهمه تروریست در یکجا جمع شده باشند.
بیشترین سلاحهای ضبط شده از گروههای تروریستی ساخت اسرائیل است، برخی از این تولیدات تسلیحاتی را خبر داریم که اسرائیل هنوز هم به کشورهای دیگر نفروخته است، اما در دست تروریستهای فعال در سوریه وجود داشت.
مدتی هم درگیریها میان خود این گروههای تروریستی شکل گرفته!
این گروهها به دلیل تفاوتهای که در خواستهها و گرایشات خود دارند با یکدیگر نیز به شدت اختلاف داشته و از مدتی پیش این اختلافات باعث شده که به صورتی کاملاً جدی با یکدیگر درگیر شوند. هر چند این درگیریها فرصت مناسبی برای ارتش سوریه بود که ضربات خوبی به تروریستها بزند، اما بالاخره بزرگترین خسارت این اتفاقات آسیبهایی بود که به کشور سوریه و مردم بیگناه آن وارد شد. البته این درگیریهای داخلی هنوز هم ادامه دارد، تروریستها در صحنه رسانهای سعی دارند خود را متحد نشان دهند، اما ما خبر داریم که هنوز اختلافات به شدت ادامه داشته و در هر فرصتی به وحشیانهترین روش به جان هم میافتند.
در بین اینها برخی شناخته شدهتر و مؤثرتر به لحاظ قدرت و استعداد نیرویی بودند، اینطور نیست؟
بله. قوی ترین و بزرگترین گروه تروریستی در سوریه گروه داعش است که مخفف «دولت اسلامی شام و عراق» است، آنها گروهی با عقاید تکفیری هستند، تفکر آنها مانند گروه القاعده در افغانستان است و هدف این گروهها از بین بردن حکومت سوریه است. البته مدتی است که داعش به سمت عراق متمرکز شده و نقش کمرنگتری در سوریه دارد.
به نقش کشورهای غربی در حمایت از گروههای تروریستی فعال در سوریه اشاره نکردید؟
این همه تروریست بدون پشتوانه دولتی اعم از تسلیحات، پول و امکانات نمیتواند این همه مدت بجنگد! آنها به روزترین سلاحها و گاهاً دقیقترین اطلاعات را در اختیار داشتند. ما با چند گروه تروریست درگیر نبوده و نیستیم، بلکه ما با چندین و چند کشور دنیا درگیریم که هر کدام به روشی از تروریستها حمایت میکند. یکی نیرو اعزام میکند، یکی پول هزینه میکند، دیگری کمکهای اطلاعاتی دارد و برخیها هم اسلحه میدهند. اما بزرگترین حامی مالی و تسلیحاتی گروههای تروریستی فعال در بحران سوریه صهیونیستها بوده و هستند، آنها محور مقاومت را هدف قرار گرفتهاند که سوریه نیز بخشی از آن است.
استناد این حرف چیست؟
سندش این است که بیشترین سلاحهای ضبط شده از گروههای تروریستی ساخت اسرائیل است، برخی از این تولیدات تسلیحاتی را خبر داریم که اسرائیل هنوز هم به کشورهای دیگر نفروخته است، اما در دست تروریستهای فعال در سوریه وجود داشت. البته کشورهایی مانند ترکیه، عربستان سعودی و قطر و آمریکا نیز به این گروهها کمکهای مالی و نظامی فراوانی کردند، اما نقش اسرائیل از همه پر رنگتر است.
کمک ترکیه از جهت آزاد گذاشتن مرزها برای ورود تروریستها از مرز مشترک ترکیه با سوریه بود. این امر باعث ورود آسان تروریستها به سوریه شده و ورود اکثر تروریستها از نوار شمالی و شمال شرقی سوریه یعنی مرز مشترک بین سوریه و ترکیه صورت گرفته است.
حتی در بعضی از زمینها و مزارع کشاورزی نفت و گازوئیل ریختند تا مردم نتوانند از آنها بهرهبرداری کنند و باعث از بین بردن کشاورزی در سوریه شدهاند. خسارتهای وارده از طرف گروههای تروریست تا سالهای سال قابل جبران نخواهد بود.
هیچ وقت آماری از تعداد تروریستهای فعال در سوریه بدست نیاوردید؟
در اوج بحران تعداد تخمینی افراد صدها هزار نفر بود که تعداد خیلی زیادی است، بیشتر این افراد از اهالی سوریه نبودند و اکثر آنها افراد خارجی بودند که برای جنگ در سوریه پول گرفتند.
چه کشورهایی از دولت سوریه حمایت کردند؟
البته کشورهای زیادی هم حامی سوریه هستند، بعضی از کمکهایی که به سوریه میشود آشکار و قابل مشاهده است و کمکهایی هم وجود دارد که محرمانه و غیر قابل مشاهده است. مهمترین کشورهای حامی سوریه همین کشور شما جمهموری اسلامی ایران است که از بهترین حامیهای سوریه است. روسیه و چین و برخی از کشورهای آمریکای لاتین و بیشتر آزدای خواهان دنیا نیز طرفدار دولت و مردم بیگناه سوریه هستند. سازمانهای دیگری هم مانند سازمان حقوق بشر و مؤسسات حقوق بشری دیگری هم حامی دولت و مردم سوریه هستند.
آیا گروههایی هم وجود دارد که در حمایت از دولت و ملت سوریه با تروریستها مبارزه کنند؟
بله. قطعاً همینطور است، همه مبارزه بر عهده دولت نیست، بزرگترین گروه در مبارزه با تروریستها گروههای مردمی هستند که اعضای اکثر آنها را جوانها تشکیل میدهند. آنها داوطلبانه در مقابل کسانی که امنیت کشورشان را به خطر انداخته اند مقاومت میکنند. در مرحله بعد ارتش مقاوم سوریه ایستادگی میکند و هر لحظه در سوریه تلفات سنگین مالی و جانی میدهد، بنابراین تمام مردم سوریه درگیر مبارزه با این گروهها هستند.
بعد از برگزاری انتخابات در سوریه به نظر میرسید که اوضاع به سمت آرامش پیش برود، شما هم در صحبتهایتان به زمان اوج بحران اشاره کردید که گویا گذشته است.
آنچه که مشخص است اینکه حکومت سوریه بعد از انتخابات و نتایج آن بیش از پیش تقویت شد و روحیه و توان تازه ارتش باعث مؤفقیتهای چشمگیری شده است. داعش نیز به عنوان بزرگترین گروه تروریستی وارد عراق شده و به نحوی دیگر در سوریه توانی ندارد. هرچند که ناآرامیها هنوز تمام نشده، اما اوضاع بیش از همیشه در کنترل ارتش سوریه است و از سوی دیگر کشورهای حامی تروریستها در سوریه به دلایل مختلف دیگر مانند گذشته قصد حمایت از حرکت مسلحانه در سوریه را ندارند. همه اینها برآیند سوریه را به سمت آرامش میبرد.
فرمودید گروه داعش مهمترین گروه تروریستی و تکفیری فعلی در سوریه بود، درباره این گروه بیشتر توضیح بدهید و بفرمایید که در چه مناطقی فعالیت میکرده است؟
گروه داعش در همه جای سوریه عملیات تروریستی انجام داده است و هیچ مکانی از حملات این گروه در امان نماند. برای آنها مهم نبود که چه منطقهای را ویران میکنند و هدف اصلی آنها ویران کردن همهی خاک سوریه بود. جنایات این گروه فراگیر است و به هیچ کس رحم نکردند و افراد زیادی هم از این حملات آسیب دیدند، حتی درختان و زمینهای کشاورزی و حیوانات از حملات اینها در امان نماندند! من به شما میگویم که این گروه برای هیچ مکانی هم قداستی قائل نیست، مکان های مقدس عبادی مانند مساجد و کلیساها و مدرسهها و خانهها و بیمارستانها را هم ویران کردند. آنها بسیاری از آثار باستانی سوریه را به سرقت بردهاند و از کشور خارج کردهاند.
سختیهای درگیری با این تروریستها چیست؟ منظورم این است که بالاخره ارتش میبایست، زودتر و بهتر نتیجه میگرفت!
مهمترین مشکل این است که جبهه مشخصی وجود ندارد، گروههای تکفیری به صورت چریکی و جنگ خانهبهخانه میجنگند، از نقطهای به نقطه دیگر میروند. آنها در مکان خاصی مستقر نبوده، زیرا هدف آنها نا امن کردن همه جای سوریه است. میخواستند جنگ را به همه کشور بکشانند و مردم تمام مناطق سوریه را درگیر جنگ کنند. آنها در مناطق مسکونی نیز پناه میگیرند تا مردم بیگناه را سپر خودشان کنند. عمل ارتش سوریه نیز مانند عمل جراحی طبّی است، زیرا جراح میکوشد با عمل جراحی عضو آسیب دیده را بهبود ببخشد و به دیگر اعضا صدمهای وارد نکند.
به هر حال مناطقی را میتوان به عنوان مناطق اصلی درگیری عنوان کرد ؟
بیشترین مبارزه در شمال و شمال شرقی سوریه صورت گرفته است، سبب این امر داشتن مرز مشترک در شمال و شمال شرقی بین سوریه و ترکیه است که بیشترین ورود افراد از مرزهای ترکیه با سوریه است. سوریه در حدود 850 کیلومتر مرز مشترک با ترکیه دارد که کنترل این وسعت زیاد کار مشکلی است. دولت ترکیه و اردوغان هم کمکهای زیادی به تروریستها کردند تا ورود آنها به سوریه آسانتر صورت بگیرد و باعث ایجاد ناامنی و عدم ثبات در مرز مشترک شوند. ارتش سوریه میگوید که بیشتر افرادی را که قصد انجام عملیات خرابکارانه داشتهاند را در همین منطقه دستگیر کردهایم.
بیشترین خرابیها در کدام مناطق سوریه است؟
همه شهرها وتمام مناطق سوریه حداقل یکبار مورد تعرض گروههای تروریستی قرار گرفتهاند، در تمام شهرهای سوریه خرابیهای تروریستها قابل مشاهده است. سوریه را تبدیل به یک کشور ویران کردهاند، حتی به مدارس کودکان حمله کردند و باعث تخریب شدهاند، هر مکانی که از نظر آنها متعلق به دولت باشد را هدف تخریب قرار دادند، در حالی که این بناها متعلق به مردم سوریه است و سرمایههای ملی محسوب میشود، آنها همه چیز را سرقت کردند و همه چیز را از بین بردند. حتی به لولههای نفت و گاز و سیستمهای انتقال برق حمله کردند و آنها را از بین بردهاند. بیشتر تجهیزات کارخانجات را بردهاند و به ترکیه انتقال دادهاند، هدف آنها نابود کردن اقتصاد سوریه است، بیشتر تجهیزات نفتی از قبیل ماشین آلات و ابزارهای استخراج را هم غارت کردند. حتی در بعضی از زمینها و مزارع کشاورزی نفت و گازوئیل ریختند تا مردم نتوانند از آنها بهرهبرداری کنند و باعث از بین بردن کشاورزی در سوریه شدهاند. خسارتهای وارده از طرف گروههای تروریست تا سالهای سال قابل جبران نخواهد بود.
آیا تااکنون آماری از تعداد آسیب دیدگان و کشته شدههای درگیریهای سوریه بدست آمده است؟
متأسفانه به علت گستردگی آسیب دیدگان، آمار دقیقی از تلفات به وجود آمده از جانب تروریستها در سوریه وجود ندارد. فقط میتوانم بگویم در حدود صدها هزار نفر از مردم و گروههای مردمی و ارتش سوریه آسیب دیدهاند و دهها هزار آواره از این جنگ به وجود آمده است؛ بسیاری از کودکان و زنان و جوانان بیگناه قربانی این جنگ شدند.
اشاره کردید که بیشتر تروریستها از کشورهای دیگر به سوریه اعزام شدهاند، ولی به هر حال مخالفینی هم در داخل وجود دارند، مانند برخی علمای سلفیت تکفیری که علیه دولت فتوا صادر میکنند.
مفتیهایی که به مخالفت با دولت اقدام کردند، مانند قرضاوی در حدود پنج سال پیش یکی از حامیان اصلی دولت سوریه بودهاند! همیشه از رئیس جمهور سوریه تعریف و تمجید میکردند و او را رئیس جمهوری شایسته و فردی برجسته در جهان عرب میدانستند. ولی همین افراد سخنان گذشته خودشان را فراموش کردند. البته آنها همیشه به دنبال منافع خودشان بودهاند و نفع مردم و کشور سوریه را در نظر نمیگیرند. دست این مفتیها به خون مردم بیگناه سوری آلوده است و بعید است که دیگر بتوان آنها را از عالمان دینی دانست، زیرا هیچ وقت یک عالم دینی دست به چنین جنایات غیرانسانی نمیزند. علت اصلی تغییر در گفتار و کردار این عده از مفتیان در خطر افتادن منافعشان بوده که در صورت دفاع از سوریه منافعشان از دست میرفت. در حدود پنج سال پیش همین آقای قرضاوی نه تنها طرفدار دولت سوریه بود که تعصب زیادی هم در دفاع از دولت سوریه نشان میداد. تمام گفتار سالیان گذشته و حال حاضر آنها در رسانهها موجود است و مردم بهترین قاضی هستند و بهترین قضاوتها را در مورد این افراد انجام میدهند. وعدههای مالی استکبار باعث تغییر افکار و عقاید آنها شده است.
تاثیر فتاوای این افراد در جامعه سوریه چگونه بوده است، خصوصاً برخی فتاوای عجیب و غریب آنها مانند جهادالنکاح؟
اسلام شأنش خیلی بالاتر از دادن چنین فتواهایی است، اسلام ذاتش پاکتر از این حرفهاست. هدف آنها از صدور چنین فتوایی حفظ منافعشان بوده است. هرکس که مقداری اهل تفکر باشد اشتباه بودن این فتوا را میفهمد و درک میکند که این اشتباه از کجا نشأت گرفته است. جهاد النکاح هیچ سابقه تاریخی در طول اسلام نداشته است و فتوایی ابداعی است که از جانب عدهای مفتی سر زده است. این فتوا مخالفت صریح با عقل و منطق دارد که هیچ انسان آزادهای نمی تواند این فتوا را قبول کند. اتفاقاً همین مسائل سند ادعای دروغین این گروههاست که خود را مسلمان مینامند.
اکثر کسانی که راضی به جهاد نکاح میشوند از کشورهای عربی و اروپایی هستند. این عده را با شست و شوی مغزی برای جهاد نکاح به سوریه اعزام میکنند. در بین زنانی که برای جهادالنکاح وارد سوریه شدهاند، حتی ملیت فرانسوی هم دیده شده است.
به هر حال همین جهادالنکاح طرفدارانی هم پیدا کرد! این افراد بیشتر از کدام کشورها بودند؟
زن های سوری اعتقادی به جهاد النکاح ندارند و اکثر آنها از خارج سوریه هستند و زنان سوری که قبول جهاد النکاح میکنند بسیار کم هستند. اکثر کسانی که راضی به جهاد نکاح میشوند از کشورهای عربی و اروپایی هستند. این عده را با شست و شوی مغزی برای جهاد نکاح به سوریه اعزام میکنند. در بین زنانی که برای جهادالنکاح وارد سوریه شدهاند، حتی ملیت فرانسوی هم دیده شده است. جالب است که بسیاری از این زنان که تن به این فتوای دروغین دادند، خیلی زود اظهار ندامت و پشیمانی کردند. البته در بین آنها کسانی که به زور وادار به این امر شدهاند نیز زیاد بودند.
همانطور که شما هم اشارهای به روند رو به آرامش کردید، آیا میتوان گفت که دیگر به زودی بحران در سوریه برای همیشه تمام میشود؟
ببینید آن دسته از کشورهای غربی و حامیان منطقه مانند عربستان که برای سقوط سوریه طراحی کرده بودند، تا زمانی که گرایشات سیاسی سوریه بر مبنای حمایت از محور مقاومت بنا شده باشد، دستبردار نیستند. همین حالا ما خبر داریم که حمایتهای مالی از مخالفین در سوریه ادامه دارد و حتی برای پرداخت کمک مالی آشکار به مخالفان در سوریه در حال تصویب بودجه در آمریکا هستند. ما حرفمان این است که اینها اگر واقعاً برای مردم سوریه دل میسوزانند، این هزینهها را برای بازسازی این کشور صرف کنند!