موسسه راهبردی دیده بان، گروههای تکفیری چند سالی است که امنیت جهانی بالأخص خاورمیانه را با خشونتی بیپایان و با مشکلات بیسابقه مواجه کردهاند. برای همگان روشن است که مدیریت این گروهها توسط سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی صورت میگیرد و به همین جهت شناخت ابعاد مختلف این گروهها از پیچیدگی بسیار زیادی برخوردار شده است.
روند رو به رشد گروههای تکفیری نشان میدهد که اگرچه آنها به بهانههایی واهی بازگشت به دوران سلف و احیای خلاف اسلامی جنایات غیرانسانی خود را انجام میدهند، اما نتیجه کلیه اقدامات ضد بشری و خشونتطلبانه آنان در راستای منافع کشورهای متخاصم غربی در تضعیف امت و کشورهای اسلامی مشهود به نظر میرسد.
برای بررسی همهجانبه روند تکفیریها در راستای دریافت مؤلفههای آیندهپژوهی در شفافسازی ماهیت فکری ایشان، گفتگویی با «حجتالاسلام علی بخشی» پژوهشگر تاریخ در حوزه جریانهای سلفی و تکفیری صورت دادیم که مطالب قابلتوجه و مهمی را در خود گنجانده است.
مهمترین معضلات جهان اسلام را در دوره کنونی چگونه ارزیابی میکنید؟
جهان اسلام در دوران معاصر با دو جریان بسیار پیچیده مواجه گردیده است، یکی جریان تکفیر است که برخواسته از جریانات تند و افراطی اهل سنت میباشد و دیگری جریان افراطی شیعه که برآمده از اعمال تند برخی از شیعیان تندرو و یا افراطی شیعه است.
امروز هر دو جریان تکفیر و افراط توسط قدرتهای استکباری حمایت و مدیریت میشوند در راستای اهداف و منافع شیطانی آنها ایفای نقش میکنند. بهعبارتدیگر هم جریانهای و گروههای تکفیری و هم جریانها و گروههای افراطی شیعه هر دو پیادهنظام دشمنان میباشند که بهصورت مدیریتشده و هدفمند اختلاف، فتنه، جنگهای منطقهای و نزاعهای محلی را بین مسلمانان ایجاد نمودهاند. هر دو جریان دارای زمینههای فکری و فرهنگی و تاریخی هستند و هر از چند گاهی رشد و افول میکنند.
مهمترین علت ظهور و بروز این دو جریان در دوران معاصر، موج اسلامگرایی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جهان به وجود آمد. جمعیت مسلمانان امروز از رشد قابلتوجهی برخوردار شده و هر روز بر تعداد مسلمانان افزوده میشود. در دوران معاصر تفکراتی همچون تفکر جدایی دین از سیاست، مارکسیست، کمونیسم، کاپیتالیسم و... شکستخورده، به حاشیه راندهشده و اوج غربیت تفکر سکولاریسم است. قدرتهای استکباری برای جلوگیری از رشد و گرایش جهانی به اسلام ناب محمدی(ص)، جریانهای تکفیری را در درون اهل سنت و جریانهای افراطی را در بین برخی از شیعیان سازماندهی و ایجاد کردند.
این دو جریان بهظاهر هر دو در مقابل هم و متضاد همدیگر میباشند، اما اگر بهدقت عملکرد آنها بررسی شود، بهراحتی روشن میشود که هر دو در راستای یک هدف حرکت میکنند. هردو جریان تکفیر و افراط مانند دو لبه یک قیچی هستند که در راستای پروژه اسلامی هراسی و تخریب چهره اسلام مورداستفاده و بهرهبرداری قرار میگیرند.
عملکرد تکفیریها در دوران معاصر، ترسیم چهرهای خشن، تند، غیرانسانی و بیرحمانه از اسلام رحمانی و عملکرد افراطیهای شیعه، ترسیم یک چهرهای خرافی، اوهامی و غیر عقلی از شیعه هست بهنحوی که اگر یک انسان اندیشهمند اعمال و رفتار برخی از این افراطیها را موردبررسی قرار بدهد و یا ببیند به این نتیجه میرسد که شیعه دینی برآمده از خرافات و اوهام است.
گروههای تکفیری در گروهها، سازمانها، مؤسسات و مراکز مختلفی در کشورهای اسلامی شکلگرفتهاند. بهعبارتدیگر دنیای استکبار تمام داشتههای خودش را در یک گروه خلاصه نکرده و در مناطق مختلف گروهها و سازمانهای مختلفی را ایجاد کرده است.
اصول و اهداف مشترک گروههای تکفیری چه چیزهایی میباشد؟
گروههای تکفیری علیرغم تعدد و اختلافات فکری، اعتقادی، فقهی و سیاسی که باهم دارند و این اختلافات در برخی موارد در حدی است که همدیگر را متهم به تکفیری میکنند اما دارای یک سری اصول مشترک میباشند که برخی از آنها عبارتاند از:
أ) احیای دوران سلف.
همه گروههای تکفیری با شعار احیای اسلام اصیل برآمده از سلف وارد میدان شدند و هرکدام خود را مدعی و احیاکننده دوران سلف میدانند.
ب) اعتراض نسبت به وضعیت موجود حاکم بر جهان اسلام و مسلمانان
همه گروههای تکفیری وضعیت فعلی حاکم بر جهان اسلام و مسلمانان را خفتبار، ذلتآور، دارای فقر و اختلاف میدانند که باید این وضعیت را تغییر داد و به یک وضعیت مطلوب تبدیل نمود.
ج) احیای خلافت اسلامی هستند. دیگران غیر خود را چه شیعه و چه سنی متهم به خرافات، اعمال شرکآمیز و... میکنند و در واقع خود را معیار اسلام اصیل و غیر خود را از مذهب دیگر متهم به خروج از دایره اسلام تعریف میکنند.
د) همه آنها مخالف برداشتهای اجتهادی و فقهی هستند و هیچکدامشان مراکز علمی اهل سنت را نمیپذیرند و همه اینها را خارج از دایره اسلام تعریف میکنند، عمل خود را بر اعمال سلف صالح منطبق میکنند و رفتار و عملشان را برآمده از رفتار، کردار و گفتار آن میدانند، همه آنها حدیثگرا و ضد عقل هستند و مسائل عقلی را کنار میگذارند، ظاهراً مخالف ملیتگرایی و قومگرایی و یا نژادپرستی هستند، اقامه نماز در هر مسجدی که دارای نماد، گنبد و... را باطل میدانند، علوم فلسفه، منطق، کلامی و عرفانی را کنار میگذارند و میگویند این علوم خارج از چارچوب اسلام و مضر است.
این اصل مشترک در بسیاری از موارد با اهل سنت متفاوت است، اهل سنت هیچگاه همه علوم عقلی را کنار نمیگذارد، همه آنها حدیثگرا نیستند، اهل سنت گرچه فهم سلف را قبول دارند اما غیر سلف را محکوم نمیکنند، خودشان را معیار حق و باطل نمیدانند که مخالفشان را کافر بدانند و حکم قتلشان را بدهند و تفاوتهای اساسی بین مبانی مشترک گروههای تکفیری و مبانی فکری جهان اهل سنت وجود دارد.
به همین علت وقتی آمارها را مینگریم، تعداد کشتاری که گروههای تکفیری از اهل سنت داشتند بیش از کشتار سایر مذاهب است، علمای اهل سنتی که توسط تکفیریها کشته و شهید شدند بیش از علمای سایر مراکز و مذاهب است، مساجد و مراکز تعبدی شیعه که توسط تکفیریها تخریبشده است بیش از مراکزی است که توسط تکفیریها از شیعیان تخریبشده است. آنها اصولی را دارند که طبق آن هرکسی در آن گنجانده نشود را خارج از دایره اسلام میدانند و در این راستا حکم قتل و نابودی آنها را بهراحتی صادر میکنند.
علت ایجاد و حمایت برخی از کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی از گروههای تکفیری و جریانهای افراطی چه میتواند باشد؟
مهمترین علل شکلگیری گروههای تکفیری و جریانهای افراطی و حمایتهای برخی از کشورهای منطقه و قدرتهای استکباری خصوصاً آمریکا و اسرائیل عبارتاند از:
1- رشد گرایش جهانی به مذهب اهلبیت (ع). با شروع نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) و رهبری مدبرانه و معجزه گونه مقام معظم رهبری حفظه الله جانشین بهحق امام بزرگوار، گروههای و جمعیتهای زیادی در سراسر جهان به اسلام نام محمدی(ص) گرایش پیدا کردند و آمار شیعیان در سراسر جهان به بیش از چهار برابر ارتقا یافت. شیعیان در سراسر جهان هویت یافتند و امروز مذهب اهلبیت(ع) در بسیاری از کشورهای جهان نهادینه شده است.
2- عامل دوم رشد و گسترش قدرت جمهوری اسلامی ایران است. بنا به نظر بسیاری از صاحبنظران نظامی و نظریهپردازان تاریخی، هیچگاه ایران بهاندازه امروز قدرتمند و تأثیرگذار بر منطقه و جهان نبوده است. امروز ایران، علیرغم همه تحریمها و توطئهها، ازنظر توان نظامی، رده علمی، قدرت سیاسی و... مهمترین قدرت منطقه است.
3- عامل سوم درخطر قرار گرفتن منافع آمریکا، امنیت اسرائیل و هویت فرقه جعلی وهابیت عربستان. درنتیجه مثلث آمریکا، اسرائیل و عربستان که از هر توطئه برای به شکست کشاندن انقلاب و نظام اسلامی ایران فروگذار نکردند، به این نتیجه رسیدن که تنها راه مقابله با مذهب اهلبیت(ع) و مقابله با جمهوری اسلامی بهعنوان مرکز این مذهب، ایجاد تفکر تکفیریها و شروع نمودن جنگ مذهب علیه مذهب و ایجاد فتنه در درون جامعه اسلامی است.
بر این اساس آمریکا، اسرائیل و عربستان جنگی طایفه را در بین کشورهای اسلامی برافروختهاند و به جنگی همهجانبه روی آوردهاند.
این جنگ در دو جبهه نظامی و مذهبی شروعشده است. در یک جبهه آتش جنگ را در بین کشورهای اسلامی شعله ورد نمودهاند و در جبهه دیگری جنگی روانی در بین مذاهب علیه همدیگر راه انداخته.
گروههای وهابی و تکفیری در حوزه نظامی بهجز ایجاد خسارت بر جان و مال مسلمانان دستآورد دیگری نداشتهاند.
اما جنگ در حوزه فرهنگی و مذهبی از پیچیدگی و گستردگی بیشتری برخوردار است. آنها با رصد دقیق مراکز علمی، فرهنگی و منابع مکتوب شیعه به بررسی عوامل جذب افراد به مذهب اهلبیت پرداختند تا راهکار مقابله با آن را برنامهریزی و اجرا نمایند. آنان راهبردهای بسیار خطرناکی را طراحی نمودهاند.
مهمترین راهبردهای گروههای تکفیری چیست؟
میتوان مهمترین راهبردهای گروههای وهابی و تکفیری را در امور ذیل خلاصه کرد:
1. ارائه تصویری انحرافی و خرافی از مذهب شیعه
2. رشد و گسترش شیعه هراسی
3. تشدید نزاع شیعه و سنی
4. رهبری امت اسلام و کشورهای اسلامی
آنان برای اجرایی کردن این راهبردهای، راهکارهای زیادی را طراحی کردهاند که مهمترین آنها آموزش و تربیت مبلغین خاصی است که با مبلغین گذشته وهابی و تکفیری بسیار متفاوت میباشند.
ویژگی مبلغین تکفیری را در چه مؤلفههای میتوان بیان کرد؟
برخی از ویژگیهای مبلغین وهابی و تکفیری عبارتاند از اینکه آنها اولاً دارای انگیزه بسیار بالایی هستند، بسیار مسلط به آیات قرآن میباشند و در بکارگیری احادیث نبوی(ص) تبحر دارند. همانند خوارج دارای ظواهری شرعی و اسلامی میباشند و دلهایشان پر از کینه و تکبر است. نظر و اعتقاد دیگران را نمیپذیرند و بادید مشرک و منحرف به سایرین مینگرند. متخصص در بهرهگیری از فضای مجازی میباشند و سعی میکنند با زبانهای مختلف به مخاطبین ارتباط برقرار نمایند.