نشریه اشارت، موسسه راهبردی دیده بان، بررسی ناامنی و پیدایش تروریسم در منطقه المانها و دلایل گوناگون و البته متغیری را نشان میدهد. در واقع برنامهای که امروز مولّد و هادی تروریسم در کشورهای عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و حتی شمال آفریقا است، حاصل یک طراحی اطلاعاتی و امنیتی است که با توجه به مقتضیات زمان و مکان و با در نظر گرفتن مؤلفههای مورد نظر غرب، تسلط آمریکا و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی عمل میکند. همین مسئله در رفتار گروههای تروریستی فعال منطقه نیز به خوبی مشاهده میشود. تفاوتهای عمده این گروهها با شیوههای مورد استفاده یک نسل قبل اینگونه تروریسم بیانگر تغییرات و همچنین برخورداریهای آنها از انواع و اقسام سختافزارها و نرمافزارهایی است که نتیجه اقدامات و مأموریتها را بسیار دقیقتر و کاربردیتر میکند.
رسانه یکی از این حوزهها است که امروز بسیار مورد استفاده گروههای تروریستی منطقه از قبیل داعش و بوکوحرام قرار گرفته است. آنها نه تنها به خوبی این ظرفیت را میشناسند، بلکه با در اختیار داشتن مدرنترین ابزار و سختافزار این حوزه و همچنین بهرهگیری از مجربترین تولیدکنندگان و طراحان این عرصه، اقدامات خشونتآمیز خود را به شکلی ماهرانه پشتیبانی میکنند. این یادداشت بر آن است که با برشمردن و نقد برخی از این تولیدات و رفتارهای رسانهای نتایج استفاده از این ظرفیت مهم و همچنین پشت پرده حمایتهای خارجی آنها را معرفی کند.
همانگونه که گفته شد داعش در مقایسه با گروههای تروریستی پیشین هممشی خود که این تفکر را پیگیری میکردند، به شکلی گسترده از ابزار رسانه استفاده میکند. این بهرهگیری با توجه به ظرفیتها و بسترهای رسانهای موجود از مرزهای رسانههای رسمی بزرگ دنیا عبور کرده و منشأ انتشار اخبار و تصاویر را در دستان خود این گروه قرار داده است.
داعش برای پیشرویهایش در عراق به شدت بر القای وحشت برای مرعوب ساختن و جلوگیری از مقابله مردم در عراق نیاز دارد و تسخیر بسیاری از شهرها و روستاهای عراق به واسطه همین حربه و در حالی صورت گرفته که در حالت عادی اساساً نفرات گروه تروریستی داعش از پس مقاومت مردمی بر نمیآمدند.
نکته اول اینکه این گروه تروریستی از همان ابتدا تقریباً به مدرنترین تجهیزات تصویربرداری و تولید مجهز بوده و اهتمام ویژهای نیز به این مسئله دارد. چنانکه در کلیه اقدامات تروریستی آنها متوجه میشویم هماندازه یا حتی بیشتر از مردان مسلح، افرادی با تجهیزات ثبت تصویر حضور دارند و حتی در برخی انفجارها وجود لحظه وقوع از چند نما حکایت از این مهم دارد؛ مسئلهای که فقط برای ضبط تصاویر در فیلمهای سینمایی مرسوم است. به این مسئله میتوان تبحر در تسلط تصویربرداران حرفهای در خصوص چگونگی ثبت سوژه را نیز افزود که شامل مؤلفههای کیفی تصاویر میباشد و تحقیقاً میتوان گفت با مشخصه اعضای تروریستی داعش هیچ همخوانی ندارد.
نکته دوم در بحث استقلال رسانهای تروریستهای نسل جدید به وجود بستر شبکههای اجتماعی باز میگردد. این ظرفیت که در یک دهه اخیر تولید شده و چندسالی است اوج گرفته است، در بسیاری از موارد اعم از تبلیغات تجاری، فعالیتهای سیاسی و مانند آن بستری برای استفاده گسترده از رسانه را ایجاد کرده که البته تروریستهای داعش نیز مشغول استفاده با بهترین نحو آن هستند. اما مسئله اساسی اینکه این بستر رسانهای نیز با تمام دسترسیها و برخورداریهایش قواعد و قوانینی را برای کاربرانش اعمال میکند که شامل محدودیت در انتشار برخی محتواهای غیر اخلاقی، خشونیتآمیز و غیر انسانی است. در حالی که مطابق با همین قواعد و قوانین و در سطحی بسیار سختگیرانهتر فهرستی بلندبالا از کاربران مسلمان در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توئیتر، یوتیوب و... با مصادیقی همچون ترویج خشونت و افراطگرایی بسته شده است، اما در برخوردی متناقض میبینیم امثال گروه داعش گویا از این مسئله مستثنی بوده و نه تنها به صرف هویتشان به عنوان یک گروه تروریستی شامل هیچ محدودیت عملی برای ورود به شبکههای اجتماعی نیستند، بلکه در انتشار محتوای خشونتآمیز و منزجرکننده از قبیل مُثله کردن قربانیان، جنایت کودکان و انواع دیگر اقداماتشان کاملاً آزاد و بیمحدودیت مانور میدهند.
در کنار این موارد انتشار و بازنشرهای مکرر تصاویر جنایتهای داعش در رسانههای خبری بزرگ غربی، حتی بیش از میزان اهمیت موضوع در حالی جالب توجه میشود که درمییابیم داعش برای پیشرویهایش در عراق به شدت بر القای وحشت برای مرعوب ساختن و جلوگیری از مقابله مردم در عراق نیاز دارد و تسخیر بسیاری از شهرها و روستاهای عراق به واسطه همین حربه و در حالی صورت گرفته که در حالت عادی اساساً نفرات گروه تروریستی داعش از پس مقاومت مردمی بر نمیآمدند. این مهم در بسیاری از شهرهای عراق مانند آمرلی که مقاومت مردمی بر پایه باور قلبی و اتحاد مردم شکل گرفته به خوبی نمایان است.
گروههای تروریستی چون داعش در واقع بسیار کمتر از آن هستند که تبلیغات مهندسیشده رسانهای نشان میدهند.
مهندسی و اخبار برای کمک به انتشار گسترده آنها نیز از دیگر اتفاقات صورتگرفته در این گروههاست! این مسئله تاکنون باعث شده تصاویر و اخبار ارسالشده از این گروههای تروریستی علیرغم طبیعت رسانههای دنیا و مخاطبینشان هیچگاه از تیتر اول و دوم رسانههای غربی خارج نشوند. به عبارت دقیقتر تبحر در تولید محتوایی که خود به سرعت و گستردگی انتشار کمک میکند نیز از اعجاز این تروریستهاست که اغلب آنها در عین ادعای مسلمانی و به جرم بیسوادی از درک سادهترین مفاهیم دینی عاجزند. به عنوان مثال صحبتهای سرکرده بوکوحرام که هر از چندگاهی امثال اوباما را خطاب قرار میدهد، یا اقدامات داعش در شیوههای وحشیانه و منحصر به فرد کشتن اسیرانش که حالا به نظرخواهی از هوادارانش نیز منجر شده! حکایت از این مسئله دارد.
مقصود از اشاره به برخی مؤلفههای مشابه که شمارش آنها در حوصله این مقال نیست، این است که ابتدا بدانیم گروههای تروریستی چون داعش در واقع بسیار کمتر از آن هستند که تبلیغات مهندسیشده رسانهای نشان میدهند. ثانیاً این رفتار هدفمند و استفاده دقیق از ظرفیت رسانه نمیتواند حاصل تفکر و طراحی نفرات دُگم و بیسوادی باشد که امروز در این گروههای تروریستی عضویت دارند؛ و در نهایت همخوانی اهداف این تروریستها با خواستههای غرب نشان میدهد که منشأ این گروهها در عمل کجاست و انتظار از ائتلافهای غربی برای مبارزه با این گروهها تصوری بس مضحک است و همانند طراحیهای رسانهای که پیشتر در مورد آن سخن گفته شد، اهدافی دیگر دارند.