به گزارش موسسه راهبردی دیده بان، پس از مطرح شدن مسئله زمینه های نفوذ در کشور توسط رهبری، لازم به نظر می رسد که برخی مولفه های مربوط به جاسوسی و نفوذ ضمن آشنایی و تبیین برای فضای عموی جامعه، بصیرت افزایی را مد نظر قرار داد.
دیده بان در نظر دارد این مسئله در قالب کتاب شناسی های امنیتی مربوط به سرویس های جاسوسی غربی بالاخص آمریکا ارایه دهد.متن ذیل حاصل بررسی تلخیص برخی منابع غربی در حوزه های نفوذ و جاسوسی می باشد.
در دهه های سی و چهل، جاسوسان به صورت اسرار آمیزی همچون شخصیتهایی آشنا به صحنه آمدند و عوامل سری، تمامی حوزه های ادبی را اشغال نمودند.در این زمینه نگارندگان برجسته ای مانند مالراوکس در مورد جاسوسان مطلب نوشتند.رمانها و داستانها، تخیلی و غیر واقعی اند و مردم آنها را برای سرگرمی و پر نمودن اوقات فراغتشان می خوانند.
میخاییل میلر از جمله نویسندگانی است که با این سبک به بررسی فضای حاکم بر دوران میان دو جنگ جهانی در فرانسه، به بررسی آثار داستانی فرانسویان طی این سالها پرداخته است.
در این هنگام فرانسویان برای نخستین بار به نوشتن داستانهای بلند در زمینه جاسوسان روی آوردند که میتوان از میان آنها به مواردی چون شکستن حلقه ی جاسوسی، محاکمه جاسوسان، ترورها، ربودن ژنرالهای روسیه سفید، سرقت زیر دریاییها و توطئه های تروریستی اشاره نمود.
جاسوسی در دهه های بیست و سی، در زمینه حلقه های جاسوسی، آدم ربایی و قتل و ترور بود.محیط حاکم بر جاسوسی ، آکنده از چهره های ناشناخته غرق در دسیسه ها بود.قربانیان این جاسوسی ها ، برسر راه عوامل دو جانبه، خبرچینان ، گانگسترها و جاسوسان حرفه ای قرار می گرفتند.
هدف جاسوسان ، پیروزی در جنگهای بزرگ در زمینه های مهم و پر از اضطراب و فشار بود.در سالهای بین دو جنگ ، کار جاسوسی در مقایسه با دوران پیش از سال 1914، سازمان یافته تر ، دقیق تر و تخصصی تر بود.سازمان های جاسوسی برای خود آزمایشگاه داشته و عواملشان را به ابزاری با فن آوری پیچیده مجهز می کردند.
علاقه به نوشتن خاطرات جنگی و خریدن این نوشته ها، ویژگی های دلهره انگیز و گریز ناپذیر جنگ است که در دهه های بیست و سی سراسر وجود فرانسویان را فراگرفته بود.در همین زمینه در میان تمامی دسیسه چینان دوران میان دو جنگ، مهاجران سربرآورده از رژیمهای در حاتل جنگ و پشت سرگذارده جنگ، از دیگران پیشی گرفته بودند.در این میان ایتالیا، کروات ها و مهاجران یهودی و ضد نازی و مهمتر از همه روس های سفید بودند.
به یقین اگر روسهای بی مسئولیت و مضحک نبودند، جنگهای جاسوسی جذابیت خود را به کلی از دست میداد.
برگرفته از کتاب : شانگهای در مترو: جاسوسان، دسیسه ها و فرانسویان میان دو جنگ- نوشته میخاییل .بی.میلر