به گزارش موسسه راهبردی دیده بان، محمد اخگری، معاون برونمرزى سازمان صدا وسیمای ایران و مدیر شبکه انگلیسی زبان پرستیوی در سخنرانی خود در نشست مجمع رسانهای سازمان همکاری پیمان شانگهای با اشاره به بایکوت رسانهای اخبار سوریه، یمن، غزه و بحرین در رسانههای جریان اصلی بر ضرورت همافزایی رسانهای در مقابل هژمونی رسانهای غرب تاکید کرد.
وی همچنین افزود رسانههای مستقل میتوانند با ایجاد همگرایی رسانهای با امواج رسانهای نادرست مقابله کنند.
این نشست سه شنبه (6 مرداد) به منظور همفکری میان مسئولان رسانهای کشورهای عضو پیمان شانگهای در مسکو، پایتخت روسیه برگزار شده است.
متن سخنرانى دکتر اخگرى در نشست مجمع رسانهای سازمان همکاری پیمان شانگهای به شرح زیر است:
در این مختصر مایلم به آسیب شناسی رسانههای نو در موضوع تروریسم بپردازم و ضمن تشریح مسأله به ضرورت همافزایی رسانهای در میان کشورهای عضو بپردازم.
در دنیای امروز که عصر انفجار اطلاعات نامیده میشود، افکار عمومی از طریق رسانه شکل میگیرد و لذا تبلیغات (پروپاگاندا) رسانهای به عنوان راهبردی رسانهای در جهان امروز کاربرد دارد.
به اعتقاد برخی از صاحبنظران، طراحان پروژه جهانی سازی، امروز با استفاده از دو ابزار این پروژه را پی میگیرند: 1. ارتش 2. رسانه؛ رسانه ابزار قدرت نرمی است که اهداف قدرتهای جهانی را پیمیگیرد.
آنچه در عصر امروز شاهد آنیم اطلاعرسانی درست و حقیقی نیست بلکه پروپاگاندای رسانهای برای تحریف افکار عمومی جهان است. وضعیت فعلی شاید ما را به یاد نقد فیلسوف آلمانی، مارتین هایدگر بر عصر تصویر جهان بیاندازد که انسان از حقیقت دور میشود و یا به یاد واقعیت مجازی که ژان بودریار، جامعهشناس فقید فرانسوی در موضوع رسانه مجازی از آن یاد میکند، میاندازد.
متأسفانه آنچه در هیاهوی رسانهای امروز شاهد آن هستیم نه تنها اطلاع رسانی نیست بلکه شکل دادن نادرست به افکار عمومی در سطح جهان است که از آن به عنوان misinformation و disinformation یاد میشود. (همچون استفاده از اورانیوم ضعیف شده توسط آمریکا در عراق که بعدها مشخص شد، یا وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق که بدان بهانه به عراق حمله شد) هژمونی رسانهای غرب از اطلاعات به عنوان ابزاری برای منافع سیاسی استفاده میکند. (سرقت اطلاعات از کشورها و حتی سران کشورهای دوست چه برسد به دشمنان. شاهد مثال: آلمان، فرانسه، برزیل و غیره(
واژههای زیبای دموکراسی، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، محیط زیست، منع استفاده از سلاحهای کشتار جمعی و ... همه و همه تنها ابزاری است برای توجیه افکار عمومی جهان برای حمله به دیگر کشورها.
شاهد این مدعا، اتفاقاتی است که امروز در منطقه خاورمیانه شاهد آن هستیم:
در عراق یک گروه تروریستی به نام داعش با ایجاد رعب و وحشت، کشور را ناامن کرده است. جالب آنکه پدیده داعش یک پدیده رسانهای است. به عبارت روشنتر، داعش گروهی با ادعای تشکیل دولتی اسلامی است. هیچیک از اقدامات این گروهک اسلامی نیست (عموما مراجع و موسسات بزرگ جهان اسلام، سنی و شیعه، آنها و روشهایشان را نفی کردهاند). رسانه جهانی اینترنت و شبکههای اجتماعی فرصت تبلیغ و عضوگیری را به این گروه تروریستی داده است با وجود آنکه غربیها از این موضوع اطلاع کامل داشتند. تبلیغات این گروه تروریستی با استفاده از ژانر وحشت، کسانی را که انگیزه توحش دارند در عراق سوریه گرد هم جمع میکند. افکار عمومی مسلمانان جهان مخالف با اقدامات وحشیانه این گروه است اما پرسش اینجاست که چرا گردانندگان اصلی شبکه جهانی اینترنت و شرکتهای بزرگی که شبکههای اجتماعی را میگردانند با این هجمه رسانهای مقابله نمیکنند؟
تعداد گروندگان به این گروه تروریستی زیاد نیست اما در رسانههای مجازی دائما این گروه بزرگنمایی میشود.
این گروه تروریستی از ظرفیت رسانهای به بهترین نحو استفاده میکند و با ارسال مداوم تصاویر وحشیانه، خودش را بزرگ جلوه میدهد. این موضوع ما را به یاد انیمیشن هیولاها (Monsters Inc.) میاندازد. جایی که هرچه بچهها بیشتر وحشتزده میشدند و جیغ میکشیدند آنها قویتر میشدند. داعش پیش از این که یک پدیده حاضر در صحنه عملیات باشد، محصول و فرآورده تبلیغات رسانهای گردانندگان آن است.
انسان امروز در زندگی خود دو ساحت را تجربه میکند. ساحت زندگی واقعی و دیگری ساحت زندگی مجازی. در این خصوص، اندیشمندان حوزه رسانه و فلسفه از زندگی دیجیتال (digital being) بحث میکنند. بنابراین انسان معاصر در کلبه الکترونیکی زندگی میکند که عناصر شکل دهنده آن IP آیپیها هستند و این آیپیها نه خود واقعیت، بلکه نشانههایی از واقعیت به حساب میآیند. کلبه الکترونیک در فضای بیمکانی، مکان بی مکان و بیزمانی، زمان بیزمان شکل گرفته است . گمنامی و مستعار بودن (Alias ، اسم مستعار) از دیگر ویژگیهای این فضاست.
تروریسم رسانهای در چنین وضعیتی شکل میگیرد و تنها عراق و سوریه را شامل نخواهد شد. ژانر وحشت امروز همه کشورهای دنیا را تهدید میکند و نسل امروز که نسل دنیای اپلیکیشن (App) است، بیش از همه در معرض این نوع تروریسم است. آیپیهایی که تفکر تکفیری را تبلیغ میکنند، تروریستهای ساحت دوم (second life) زندگی بشر امروز هستند.
یادمان نرود غرب هم در طول تاریخ قرن بیستم و اکنون قرن بیست و یکم از ایجاد ترس و وحشت استفادههای اقتصادی و نظامی خودش را کرده است. کشورهای خاورمیانه، شرق اروپا، شرق آسیا و آفریقا کاملا با این مسئله آشنا هستند و خوراک غرب بودهاند.
پرسش این است که سختافزار و نرمافزار این رسانه مجازی در دست چه کسانی است و چرا با این آیپیها مقابله نمیکنند؟
هژمونی رسانهای غرب از چند تاکتیک برای ادامه هرج و مرج و جنگ استفاده میکند :
1.فضا دادن به آیپیهایی که در فضای مجازی تفکر تکفیری را تبلیغ می کنند؛
2.بایکوت رسانهای اخبار سوریه، یمن، غزه، بحرین و تا مدتها روهینگاها؛
3.تحریف واقعیتها.
شاهد بر این مدعا اتفاقاتی است که در سوریه، عراق و یمن رخ میدهد. واقعیت صحنه نبرد، بمباران مردم بیگناه و کشتار غیرنظامیان روایت نمیشود حال آنکه با استفاده از ظرفیت رسانههای نو حاکمیت ملی سوریه و عراق زیر سئوال رفته است. تئوریپردازانی که به دنبال تجزیه خاورمیانه هستند با استفاده از رسانه دیجیتال فضا را برای نقض حاکمیت دیگر کشورها فراهم میکنند. با استفاده از رسانههای نو و شبکههای اجتماعی و با نام مردم و شهروندان و با استفاده از تحریف واقعیتها، انقلابات مخملی را در گوشه و کنار جهان هدایت میکنند.
همه این موارد با نام دموکراسی و حقوق بشر و محیط زیست و دیگر شعارهای زیبا رخ میدهد. بنابراین در عصر اطلاعرسانی، این شیوه از اطلاعات نه تنها کمکی به حاکمیت ملی کشورها(Sovereignty) نکرده است بلکه حتی به حریم زندگی دیجیتال انسانها نیز وارد شده است.
بنابراین امروز بیش از هر زمان دیگری نقش رسانه های مستقل (از غرب) در اطلاعرسانی درست، اهمیت مییابد. باید تلاش کرد تا سواد رسانهای مردم جهان و بهویژه نسل جوان ارتقا یابد تا در فضای اطلاعاتی جدید از آسیب پیامهای نادرست در امان مانند. (همانگونه که با آمدن New Development Bank (NDB)توسط گروه بریکس BRICS تَرَک بزرگی در سیستم بانکی غرب موسوم به بِرِتون وودز Bretton Woods که تجسم آن آیاماف IMF و بانک جهانی World Bank هستند) در حال ایجاد است.
رسانههای مستقل میتوانند با ایجاد همگرایی رسانهای با موجهای رسانهای نادرست مقابله کنند.