به گزارش دیده بان، سومین جلسه رسیدگی به اتهامات عوامل گروهک تروریستی داعش در حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام راحل در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
در این جلسه که حجت الاسلام والمسلمین غضنفرآبادی رئیس دادگاه انقلاب تهران، خانواده شهدا، وکلا و نماینده دادستان تهران حضور داشتند به اتهامات متهم ردیف دوم رسیدگی شد.
در ابتدای این جلسه قاضی صلواتی از یکی از اعضای خانواده شهدا خواست که درجایگاه حاضر شده و شکایت خود را مطرح کند.
پس از آن جعفرزاده برادر یکی از شهدای حادثه تروریستی مجلس در جایگاه حاضر شد و گفت: جناب قاضی برادر من یک کارمند بود که درمجلس کار میکرد؛ اما این افراد برادر مرا به طرز فجیعی به شهادت رساندند به طوری که شناسایی او به راحتی ممکن نبود.
جعفرزاده گفت: جناب آقای قاضی ما در زمان جنگ تحمیلی اسرا را وقتی که میگرفتیم آنها را درمان میکردیم و به آنها سختی وارد نمیکردیم؛ اما اینها چندین رگبار و گلوله را به بدن و صورت برادر من خالی کردند به طوری که چهره او کاملا غیر قابل شناسایی شده بود.
وی گفت: این داعشیها اصلا به دین مردم کاری ندارند و به مکانهای مقدس، مساجد و حرمها حمله کرده و مردم عادی را هم میکشند.
وی خطاب به متهمین گفت: شما پیرو کدام دین و مکتب هستید که اینگونه مردم را قتل عام کردید شما از دین و خدا غافل بودید وحتی اگر ذرهای انصاف داشتید چنین جنایتی را مرتکب نمیشدید.
برادر یکی از شهدای مجلس بیان کرد: من از طرف مادر، کودک دو ساله و همسر شهید از ریاست دادگاه اشد مجازات رابرای این متهمان درخواست دارم همچنین از مسئولان کشور تقاضا دارم که این جنایت را در جوامع بین المللی پیگیری و مطرح کنند.
وی ادامه داد: از مسئولان کشور تقاضا دارم که در جوامع بین المللی شکایت ما از مدعیان حقوق بشر که آمریکا، انگلیس، فرانسه و برخی کشورهای عربی هستند را مطرح کنند، چون اینها مدعیان دروغین حقوق بشر هستند و مردم بیگناه را در یمن، سوریه، عراق و ... قتل عام میکنند.
وی درباره نحوه شناسایی پیکر برادر شهیدش گفت: ما تا چندین ساعت پس از آن اتفاق در بیمارستانها دنبال برادرمان میگشتیم، اما برادرمان را پیدا نکردیم. پس از آن به معراج شهدا رفتیم تا شاید او را آنجا پیدا کنیم. در ساعت ۱۱ یک پزشک به ما گفت که دو پیکر شهید در سردخانه کهریزک وجود دارد که هنوز شناسایی نشده است وقتی ما به آنجا رفتیم چهره یکی از شهدا اصلا قابل شناسایی نبود، چون بر اثر تعداد گلولههای فراوان به صورتش کاملا ازبین رفته بود. نهایتا اینکه ما توانستیم پیکر برادرمان را از روی انگشتر و ساعتش شناسایی کنیم.