به گزارش موسسه راهبردی دیده بان اوایل سال 1396 بود که محمد بن سلمان ولیهد عربستان سعودی در اظهارنظری علیه ایران مدعی شد قصد دارد ناامنی را به داخل خاک ایران بکشاند! اظهارات بن سلمان که برای اولین بار در نیویورک تایمز بازتاب پیدا کرد، خبر از رویارویی رژیم سعودی با جمهوری اسلامی ایران داشت که البته شکل اجرای آن از سوی عربستان حداقل برای افکار عمومی مبهم به نظر میرسید!
به گفته نیویورک تایمز این اولین اظهار نظر بن سلمان بود که برخلاف دیگر مصاحبههای وی تا آن روز، مخاطبینی خارج از عربستان داشت و وعدههایی در ادامه تجاوز به یمن، وعدههایی در مورد کاهش وابستگی عربستان به نفت، رشد اقتصادی این کشور و مهمترین آن نیز جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه را در بر میگرفت.
وجه اشتراک وعدههای آن روز ولیعهد بیتجربه سعودی را میتوان، عدم تحقق یک به یک آنها دانست. درواقع او نه در حوزه وعدههای امنیتی و نظامی و نه در حوزه اقتصادیاش هیچگاه مؤفق نشد.
در این میان وعده کشاندن ناامنی به داخل ایران، در میان وعدههای آن روز بن سلمان تنها ادعایی بود که در موردش توضیح داده نشد. اما معلوم بود که این وعده ولیعهد جوان سعودی قطعاً بر پایه توان نظامی رژیم سعودی نیست زیرا در این حوزه عربستان هیچگاه قابل قیاس با نظام جمهوری اسلامی ایران نبوده است. ابزارهای عربستان سعودی در چند ساله اخیر گروهکها و جریانات تروریستی بودهاند که مبتنی بر ایدئولوژی وهابیت در منطقه گسترش پیدا کرده و با هدایت و تأمین مالی سرویس اطلاعاتی سعودی به ابزارهای ترور تبدیل شدهاند.
رژیم آل سعود تا امروز از همه گروهها و جریانات مخالف ایران برای دشمنی با جمهوری اسلامی حمایت کرده است. جایگاه امروز سعودیها در منطقه نشان میدهد که آنها در تقابل با ایران و جریان مقاومت که به رهبری ایران در منطقه فعالیت میکند همواره با روندی نزولی همراه بودهاند و این مهم یکی از دلایل تغییر روشهای آنان برای بروز رفتارها رادیکالتر نیز بوده است. همچنین باید تغییر سرکردگان این رژیم به دستور آمریکا و به قدرت رسیدن افرادی همچون محمد بن سلمان که سیاستهایی غیر عقلانی را در روشهای خود بکار بستهاند را نیز به عنوان دیگر دلیل مهم رفتارهای غیر قانونی آنها دانست.
روشنترین اقدامات غیرعقلانی آل سعود برای دشمنی با ایران بکارگیری گروهکهای تجزیه طلب و تکفیری است. در این راستا اولین گام سرویس اطلاعاتی عربستان ترویج سلفیت تکفیری برای تولید و حمایت از چنین گروههایی است. سعودیها در گامهای بعدی عناصر شرور را شناسایی کرده و در مواردی افراد را تحت آموزش مستقیم قرار میدهند. حمایت مالی برای تجهیز و تأمین نیرو نیز گام دیگری است که سعودیها بعد از تشکیل یک گروهک تروریستی در دستور کار خود قرار میدهند و در گام نهایی نیز تا مرحله ارائه فهرست مأموریتهای تروریستی در خاک ایران به گروههای تروریستی نیز پیش میروند.
نمونهای از اقدامات سرویس اطلاعاتی عربستان در این زمینه گروهک تروریستی جندالشیطان (جنداله) یا همان گروهک ریگی است. این گروهک در اولین اقدامات تروریستی خود با پوشش رسانهای سعودیها معرفی شد. العربیه شبکهای که در سال 2003 با بودجه 300 میلیون دلاری عربستان کار خود را آغاز کرد، مهمترین حمایت تبلیغاتی و رسانهای از گروهک ریگی را بر عهده داشت. العربیه در همان آغاز به فعالیت گروهک ریگی به ابزار معرفی این گروهک تبدیل شد و فیلمهای تولید شده توسط عوامل این گروه در جریان اقدامات تروریستی را بدون هیچگونه سانسوری به نمایش گذاشت. گروهک ریگی در شبکه العربیه به عنوان جنبشی مبارز برای آزادی بلوچستان ایران و مورد حمایت مردم بلوچ ایران! معرفی شد. این در حالی بود که همه سوژههای ترور این گروه از اهالی سیستان و بلوچستان بودند و در نیمه دوم دهه 80 ریگی به عنوان تنها عامل ناامنی در این استان شناخته میشد. از صحنههای مانور با سلاح و خودرو در مرزهای شرقی ایران تا تیراندازی به گروگانها و حتی در یکی از موارد پخش زنده از جنایتی که توسط خود عبدالمالک ریگی انجام گرفت به همراه رجزخوانی و تهدید به جنایت توسط وی و گروهش در شبکه العربیه پخش گردید.
حتی بعد از دستگیری عبدالمالک ریگی در آسمان در عملیاتی بی نظیر که توسط جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت، بیم سعودیها از فروپاشی کامل این گروهک و از بین رفتن سرمایهگذاری عربستان در تأمین نیرو و تجهیزات باعث شد العربیه با رویکرد ادامه فعالیت بازماندگان تروریست این گروهک اقدام به برنامهسازی نماید. در مستندهای خبری العربیه در این رابطه که از شبکههایی همچون صدای آمریکا نیز بازپخش گردید، شخصی به عنوان سخنگوی گروهک جنداله از ادامه فعالیت گروه حتی بعد از ریگی خبرداد که درواقع پیام سرویس اطلاعاتی سعودی برای حفظ این گروه بود.
در همین رابطه «اینتلجنس آنلاین» که یک پایگاه خبری فرانسوی است در گزارشی که بعد از دستگیری ریگی منتشر شد، فاش کرد که بندر بن سلطان رئیس وقت سرویس اطلاعاتی سعودی مبلغ 500 میلیون دلار برای حمایت از این گروهک و همچنین اقدامات تحریک کننده به منظور فعالسازی حرکتهای جدایی طلبانه و قومی در مرزهای شرقی ایران هزینه کرده است. همچنین در این گزارش از تلاش بندر بن سلطان برای جلب همکاری سرویس اطلاعاتی پاکستان (ISI) به منظور آموزش گروهک جیشالعدل خبرداده شد. جیش العدل گروهکی تروریستی است که بعد از دستگیری ریگی و فروپاشی گروهش با به خدمت گرفتن برخی از بازماندگان جندالشیطان و جذب از میان اشرار منطقه و با هدایت سرویس اطلاعاتی عربستان شکل گرفت.
سرویس اطلاعاتی عربستان بعد از ناکامیهای پیاپی برای ضربه به نظام ایران و جلوگیری از گسترش نفوذ ایران در منطقه به سراغ جلب همکاری دیگر متحدین منطقهای خود نظیر اردن، قطر و امارات نیز رفت. سعودیها در مقاطعی از سرمایهگذاری این کشورها نیز برای حمایتهای مالی، رسانهای و تسلیحاتی از گروههای تروریستی جداییطلب ضد انقلاب ایران نیز استفاده کردند. حتی در اسناد منتشر شده از سوی سایت ویکیلیکس به درخواست عربستان از آمریکاییها برای حمله به ایران نیز سخن گفته شده است. در همین سند به علاقه ملک عبدالله پادشاه وقت سعودی برای اقدام نظامی آمریکا علیه ایران اشاره شده است.
گروهک ریگی مشخصاً یکی از نمونههای سرمایهگذاری سعودیها علیه امنیت ایران با استفاده از ابزار گروههای تروریستی بود. در مناطق شرقی ایران غیر از ریگی و جیش العدل، گروههایی نظیر جندالفاروق به سرکردگی صلاحالدین فاروقی نیز با تحریک و هدایت سعودی شکل گرفت و علیه مردم بلوچ در شرق ایران دست به جنایت زدند. مشابه اینگونه اقدامات در مناطق جنوبی ایران نیز صورت گرفته است. برای نمونه میتوان گروهک تروریستی حرکة النضال العربی لتحریر الحواز را نام برد که در سالهای جنگ با هدایت رژیم بعثی صدام و با هدف تجزیه طلبی و ناامنسازی مناطق جنوبی ایران شکل گرفت و بعد از سقوط دیکتاتور عراق با حمایت سرویس عربستان به فعالیت خود ادامه داد.
حرکة النضال گروهکی تروریستی است که اقدامات تروریستی و جدایی طلبانه خود را مشخصاً با حمایت عربستان در سال 1384 از سر گرفت و سران این گروهک با پول مستقیم سعودیها فعالیت خود را ادامه دادند. حرکة النضال نیز همانند ریگی مأموریتهای خود را مستقیماً از سعودیها دریافت کرده، گزارش اقدامات خود را به افسران مرتبط در سرویس سعودی ارائه داده و حتی از رسانه های سعودی برای تبلیغات رسانه ای خود بهره برده است. ایران اینترنشنال شبکه فارسی زبانی که با حمایت عربستان سعودی در لندن راهاندازی شد، مشابه به رپرتاژهای تبلیغاتی العربیه برای ریگی را برای حرکة النضال اجراء کرد و در نمونهای روشن بعد حمله تروریستی به رژه ارتش در 31 شهریور 1397 در اهواز تریبون خود را در اختیار یعقوب التستری سخنگوی حرکة النضال قرار داد تا این فرد از طریق این رسانه به شکلی آشکار مسئولیت این اقدام تروریستی را بپذیرد!
دولت اسلامی عراق و شام یا همان گروهک تروریستی - تکفیری داعش نیز اگر چه حاصل طراحی سرویس اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا برای برهم زدن معادلات منطقه علیه جریان مقاومت و جلوگیری از گسترش و نفوذ جمهوری اسلامی ایران است، اما باز هم به دلیل برخورداری از حمایتهای مالی رژیم سعودی و همچنین تبعیت از جریان فکری وهابیت تکفیری به عنوان فرزند معنوی عربستان سعودی شناخته میشود.
داعش در مأموریتی بسیار بزرگتر از آنچه تاکنون گروهک های تروریستی تکفیری ضد انقلاب ایران بر عهده داشتهاند، بنا داشت تا در برابر جریان مقاومت منطقه قرار گیرد. این گروهک نیز همچون جریانات تروریستی پیش از خود در ارتباط با سرویس اطلاعاتی سعودیها مأموریتهایی برای ناامنسازی ایران در دستور کار خود قرار داد.
بر اساس اسناد کشف شده ار تروریستهای داعشی دستگیر شده در ایران، سعودیها برای هر عملیات در ایران غیر از هزینههای مربوط به تجهیزات، جابجایی، اقامت و ... مبلغ یک میلیون دلار پاداش درنظر گرفته بودند. در یکی از نمونهها در ماه رمضال سال 1397 عملیاتی گسترده در 50 نقطه شهر تهران در دستور کار داعش قرار گرفته بود. این 50 نقطه قرار بود به شیوه بمبگذاری مورد حمله قرار گیرد و همزمان نیز سه عملیات انتحاری در دستور کار عناصر داعش قرار گرفت. برآورد داعش از این مجموعه عملیات که با هوشیاری دستگاه اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران ناکام ماند، یکهزار نفر کشته بود که در تبادل اطلاعات داعش با مأمور سرویس اطلاعاتی سعودی عنوان شده بود.
غیر از گروهکها و جریانات تکفیری – تروریستی، دیگر گروهکهای ضد انقلاب ایران که کمترین توانی برای ضربه به جمهوری اسلامی را از خود نشان داده باشند نیز در زمره حمایتهای رژیم سعودی قرار گرفتند که گروهک تروریستی منافقین نمونه روشن آن است. همکاری رژیم سعودی با منافقین برای اجرای طراح های ناامنی در ایران نشانههای متعددی دارد که در طول حداقل پنج سال گذشته بارها رسانهای شده است. از دیدار محرمانه محمد بن سلمان با مریم رجوی در حاشیه دیدارهای ولیعهد سعودی با سران کشورهای اروپایی در نیمه دوم سال 97 تا حضور ترکی فیصل یکی از عناصر بلندپایه سابق سرویس اطلاعاتی عربستان در نشست منافقین در سالهای 2016 و 2017 و سخنرانی در حمایت از این گروهک تروریستی نمونههای روشنی است که نشان میدهد سعودیها بدون در نظر گرفتن بسیاری از ملاحظات دیپلماتیک، صرفاً به استفاده از همه ظرفیتها علیه ایران فکر میکنند. کمترین هزینه بهرهگیری از ظرفیت گروهکی همچون منافقین برای یک کشور همچون عربستان سعودی به منزله عبور از شأن و جایگاه بینالمللی آنهاست که البته میتوان این فقره را نیز در زمره رفتارهای غیرعقلانی حکام جوان و تازه به قدرت رسیده این رژیم دانست.
دیگر جریانات ضد انقلاب نیز در مقاطعی برای جلب حمایت از سعودیها اقدام کردهاند که نمونه آن پسر شاه مخلوع ایران است. رضا پهلوی در سال 1397 در دیدار با سران سعودی و به بهانه دریافت حمایت برای مقابله با نظام ایران مؤفق به دریافت 40 میلیون دلار از این رژیم شد که البته حاشیههای فراوانی برای وی و جریان سلطنت طلب ایجاد کرد. هرچند دریافت چنین مبالغی از حکام سعودی برای فردی همچون رضا پهلوی که بی توجه به انتقادات صرفاً ادعای براندازی نظام ایران را به فرصتی برای کسب درآمد خود تبدیل کرده است، مسئله چندان مهمی نیست، اما برای رژیم آل سعود بیانگر ناتوانی در تقابل با نظام ایران است. سعودیها با این دست اقدامات ناخواسته نشان میدهند که به چه ظرفیتهای غیر قابل اعتنایی در مبارزه با ایران امید بستهاند!
در مجموع رفتارهای عربستان سعودی نشان میدهد این رژیم با حکام جوان و بی تجربهاش امروز به یکی از پدرخوانده های تروریستها تبدیل شده است. درواقع رژیم سعودی منبعی پُرپول و البته ناتوان در دشمنی با ایران است که برخی از تحرکات و اقدامات علیه ایران را حمایت کرده است. پدرخوانده تروریستها امروز نقش همان «گاو شیرده» دونالد ترامپ را برای گروهکهای تروریست و برانداز نظام ایران نیز بازی میکند.