یادداشت تخصصی حسین دیرانی، تحلیلگر مسائل سیاسی.
به گزارش دیده بان: جنگ تهاجمی عربستان علیه ایران مسئله تازهای نبوده و از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ آغاز شده است. عربستان سعودی از گسترش ایدئولوژی انقلاب اسلامی در کشورهای اسلامی و عربی وحشت داشت، چرا که این ایدئولوژی ریشه در آزادی و انتخاب قانون اساسی از سوی مردم داشته و به تشکیل دموکراسی اسلامی کمک کرده و از آزادی فلسطین از چنگال رژیم اسرائیل هم حمایت میکند. بنابراین آنها به همکاری با اسرائیل و آمریکا روی آوردند تا دولت جدید ایران را از طریق ترور رهبران انقلابی سرنگون سازند. وقتی که این نقشه شکست خورد، آنها دیکتاتور عراق صدام حسین را تشویق به حمله به ایران در امتداد مرزهای مشترک با این کشور کردند، جنگی که با پشتیبانی همهی کشورهای خلیج فارس به رهبری عربستان و کشورهای غربی به رهبری آمریکا صورت پذیرفت. جنگ تحمیلی ۸ سال به طول انجامید ولی هیچ یک از اهداف دشمنان در آن محقق نگردید. عربستان مابین سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ موقتاً از سیاستهای خصمانه خود دست کشید چرا که تهدید صدام حسین پس از پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۹۸۸ متوجه آنها شده بود. در همین زمان، آنها سخت مشغول ترویج ایدئولوژی وهابیت در سرتاسر جهان بودند و این کار از طریق تاسیس مدارسی صورت میگرفت که تحت حمایت کامل رژیم سعودی بودند.
پس از حمله آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین، عربستان وارد عراق شد تا نفوذ ایران در این کشور را مهار نماید. آنها تلاش کردند تا کنترل عراق را از طریق خریدن سیاستمداران تازه کار و برخی عوامل دولتی دیگر در دست گیرند. اما از آنجایی که بیشتر مردم عراق با نفوذ عربستان مخالف بودند سعودیها به تشکیل گروههای تروریستی با ظاهر اسلامی در این کشور روی آوردند. سعودیها با همدستی آمریکا تلاش کردند تا امنیت و ثبات ایران را از بین ببرند و برای این منظور برخی افراد را در قالب جنبش سبز و با هدف براندازی نظام اسلامی ایران تحت حمایت خود قرار دادند. این امر پس از شکست اسرائیل در سال ۲۰۰۶ رخ داد، زمانی که رژیم اشغالگر قدس به لبنان حمله کرد تا نیروی مقاومت حزبالله را در هم شکند. اسرائیل در سال های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ هم در جنگ غزه شکست خورد.
پس از آنکه آنها نتوانستند با استفاده از جنبش سبز، ایران را ناامن نمایند به نقشه بعدی خود روی آوردند که در اصطلاح بهار عربی نام گرفت. این حرکت تلاش داشت تا پتانسیل انقلابی در کشورهای عربی و اسلامی را پیش از آنکه به تهدیدی علیه رژیم صهیونیستی تبدیل شود، نابود کند. در راستای این هدف، آنها حزب الله لبنان، حماس در غزه، سوریه، لیبی، عراق و یمن را هدف گرفتند تا پس از آن با تمام قدرت به ایران حمله کنند که البته ناکامی آنها در سوریه، یمن و عراق مانع از این امر گردید. پس از همه شکستها در از بین بردن تهدیدات اصلی علیه امنیت رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی نتوانست از طریق اقدامات سیاسی حمایت ایران از گروههای مقاومت را متوقف سازد و از این رو تصمیم گرفت تا بر اساس این نقشه عمل نماید:
1. عربستان آشکارا و با استفاده از تاکتیکهای فرقهگرایانه از گروههای تروریستی داخل ایران حمایت کرد و آنها را جهت انجام عملیات خرابکارانه در داخل ایران مورد پشتیبانی مالی و تسلیحاتی قرار داد. آنها سعی داشتند تا با اجیرکردن تروریستهای انتحاری و بمبگذاری در مساجد شیعه و سنی جنگی فرقهای در ایران به راه بیندازند. غافل از اینکه ایران همواره در حوزههای نظامی و امنیتی بر دشمنانش اشراف داشته و با اقتدار بر توطئهها پیروز شده است.
2. سعودیها آشکارا از گروه تروریستی منافقین حمایت کردهاند که دشمنیاش با ملت ایران بر هیچکس پوشیده نیست. گردهمایی سالانه اعضای این گروه توسط شاهزاده سعودی ترکی الفیصل آغاز شد که در گذشته ریاست سرویسهای اطلاعاتی عربستان را بر عهده داشت، امری که ثابت کرد عربستان با گروههای تروریستی رابطه داشته و آنها را هدایت میکند.
۳. اقدام دیگر عربستان استفاده از ظرفیتهای رسانهای در اختیارش برای ضربه به چهره جمهوری اسلامی در منطقه بود. بررسی محتوای منتشر شده از رسانههای منتسب به آل سعود نشان میدهد که در کنار تلاش برای دشمنسازی از ایران در افکار عمومی ملتهای عرب منطقه، حتی تلاشهایی برای مقدس نشان دادن رژیم صهیونیستی نیز صورت گرفته است.
4. اقدام دیگر آل سعود همکاری با آمریکا برای فلج کردن مقاومت، با تحریمهای مالی علیه ایران و مقابله با مقاومت در لبنان بود. عربستان در همین راستا با اعمال فشار به کشورهای حاشیه خلیج فارس سعی کرده تا خانوادههای لبنانی را اخراج نماید و از این طریق حزب الله لبنان را تحت فشار قرار دهد.
اما در مجموع باید گفت که با اینهمه نقشههای گوناگون و بحرانهای مستقیم و غیرمستقیم علیه ایران، باز هم شاهد شکست عربستان در همه زمینهها هستیم. در صحنه یمن آنها قول داده بودند تا طی ۶ هفته کار را تمام کنند اما امروز بیش از ۱۸ ماه از جنگ همه جانبه آنها علیه مردم بیگناه یمن میگذرد و میتوانیم ببینیم که ارتش یمن و انصارالله حتی توانستهاند وارد مرزهای عربستان شوند. این باعث شده تا ریاض با درماندگی تمام به دنبال پایان جنگ باشد و از شروط خود هم برای این منظور بگذرد. در سوریه نیز، آنها به دنیا قول دادند تا دولت این کشور را طی ۶ ماه سرنگون سازند، اما بعد از گذشت ۵ سال و تحمل ویرانیهای بسیار به دست تروریستها، دولت سوریه با کمک دوستان خود یعنی حزب الله، ایران و روسیه از همیشه قویتر شده است. امروز میتوانیم ببینیم که اقتصاد عربستان به دلیل هزینههای سنگین جنگ یمن و خرید تسلیحات برای تجهیز تروریستهای سوریه، لیبی و سایر نقاط جهان از هم فروپاشیده است.
آنچه گفته شد تنها بخشی از نقشههای عربستان است که با مصداق فرمایش مقاممعظمرهبری(مدظله) به مانند شجرهای ملعونه جنگ و بدبختی و نفرت را بر سر ملتهای مسلمان آوار کرده است. ایدئولوژی وهابیت بر کشتار هر نوع مخالف استوار است و چهرهای منفی به خلوص و رحمانیت اسلام داده است.