به گزارش دیده بان، روسیه از ماه سپتامبر سال میلادی گذشته (۲۰۱۵) با درخواست دولت دمشق به میدان کارزار سوریه پا گذاشت تا علیرغم میل غرب بخشی از راه حل پایان دادن به بحرانی باشد که از پنج سال پیش تا کنون به ریشه دواندن داعش در منطقه و آوارگی میلیون ها سوری منجر شده است.
باز شدن پای روسیه به میدان عملیاتی سوریه و همراهی با ایران بازی قدرت را در منطقه تغییر داده و لزوم استناد به راهکار سیاسی برای حل بحران را به آمریکا و همپیمانان آن گوشزد کرد.
با این حال، در دوره ای که امید می رفت تا طرف های دخیل در حل بحران سوریه متناسب با چارچوب تایید شده از سوی سازمان ملل به راه حل قانع کننده ای برای انتقال قدرت سیاسی و برگزاری انتخابات آزاد در سوریه برسند، آغاز دور تازه ای از تنش ها بین ایران و عربستان سعودی و در عین حال سنگ اندازی ریاض در مسیر حل بحران، مذاکرات صلح سوریه را مجددا با وقفه مواجه ساخت.
صفروف دکترای علوم سیاسی و فوق لیسانس تاریخ، مولف بیش از هفتصد پژوهش علمی و مقاله درباره تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران معاصر است. وی همچنین مدیر مرکز مطالعات ایران معاصر و رئیس کمیسیون ایران در اطاق بازرگانی و صنعتی مسکو است.
*ارزیابی شما از همکاری ایران و روسیه در صحنه میدانی سوریه به چه نحوی است؟
خوشبختانه روسیه با ایران منافع مشترک متعددی در حوزه های ژئوپلیتیک از جمله در سوریه، عراق، افغانستان، حاشیه دریای خزر، حوزه های انرژی و غیره دارد. موضع گیری ما در همه این موارد به دلیل همان منافع مشترکی که به آن اشاره کردم بسیار نزدیک است. تهدیدهایی هم که غرب، اروپا و یا کشورهای عربی ایجاد می کنند ما را به همکاری هر چه بیشتر با یکدیگر وا می دارد.
از نشانه های بسیار خوب همکاری ایران و روسیه در سطح بین المللی و ژئوپلیتیک می توان به تلاش برای خاتمه دادن جنگ داخلی تاجیکستان و کمک به ایجاد صلح و ثبات در این کشور اشاره کرد. این نمونه بسیار خوبی از همکاری بین روسیه و ایران بود که از پتانسیل و توانمندی این دو کشور حکایت می کند.
غربی ها می خواهند این نظر را به روسیه تحمیل کنند که ایران همیشه رقیب ما است و مسکو باید از نزدیک شدن به این کشور اجتناب کند چرا که همانگونه که می دانید، ایران علاوه بر اینکه صادر کننده مواد انرژی است، کشوری اسلامی و به دنبال ارتقای جایگاه خود در منطقه است. آنها ادعا می کنند که ایران الگوی خوبی برای دشمنی با روسیه است و به همین دلیل مسکو باید حداقل به جای دوست به چشم یک رقیب به ایران نگاه کند. این تبلیغات در رسانه های روسیه خیلی تاثیرگذار هستند. همانطور که می دانید بعد از فروپاشی شوروی اقتصاد روسیه فلج شده بود و رهبران آن دوره حاضر بودند به خاطر اخذ وام همه شروط کشورهای غربی را بپذیرند.
شاید برای شما جالب باشد که حتی در زمان «بوریس یلتسین» نخستین رئیس جمهور منتخب فدراسیون روسیه، ۱۲۰۰ متخصص آمریکایی برای بررسی بودجه دولت در مسکو مستقر شده بودند چرا که ما از آنها وام دریافت کرده بودیم و آنها هم بودجه را با توجه به منافع خود تنظیم می کردند. به همین خاطر هم هست که بعد از فروپاشی شوروی سابق، ما به لحاظ دفاعی، امنیتی، تکنولوژی، فرهنگ و تفکرات استقلال طلبانه ضعیف شدیم. حتی حالا هم علیرغم روی کار آمدن «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری فعلی روسیه ما نمی توانیم رسانه ها را از فضایی که بر آنها حاکم شده است، خارج کنیم.
موضوع سوریه اگر برای ایران سرنوشت ساز باشد، برای روسیه شاید به منزله خط اول دفاعی باشد چرا که اگر ما در سوریه حضور نداشته باشیم، مطمئنا با شرایط فعلی در هیچ کشور دیگر خاورمیانه هم نمی توانیم حضور داشته باشیم. به این ترتیب نه تنها دسترسی مان به آب های گرم قطع می شود بلکه ارتباطمان با فلسطین، اردن، لبنان و دیگر کشورهای خاورمیانه نیز قطع می شود.
اول آنکه روسیه در سوریه یک پایگاه نظامی دارد. دوم آنکه ما از همان ابتدا هم رابطه بسیار خوب و استراتژیکی با کشور سوریه داشته ایم. سوم آنکه مسکو به این درک رسیده که هدف آنهایی که این کشور را مورد تهاجم قرارد داده اند خدمت به مردم سوریه نبوده است بلکه هدف اصلی آنها جدا کردن یکی از متحدین استراتژیک ایران بوده است. آنها به دنبال روی کار آوردن رژیمی در سوریه هستند که مخالف ایران و روسیه باشد و راه را برای فشار آوردن بر این کشورها هموار کند.
به این ترتیب دسترسی ایران به خاورمیانه محدودتر شده و جایگاه ژئوپولیتیک آن کمرنگ می شود و قطعا آنها بعد از رسیدن به این هدف به سراغ روسیه می آیند.
خوشبختانه روسیه به درک درستی از ماهیت دخالت کشورهای غربی در سوریه رسیده است. روسیه زمانِ پوتین شبیه روسیه زمان یلتسین نیست. روسیه از نقطه اُفت خود بلند شده و هر روز (علیرغم افت قیمت نفت، تحریم های غرب بر سر الحاق کریمه، گرجستان و مواضع متفاوت در قبال سوریه و عراق) بر قدرت آن در صحنه منطقه ای و بین المللی افزوده می شود و اثبات این مطلب هم حضور روسیه در سوریه است.
ما در روسیه می گوییم که اگر حضور ایران نبود، امروز دیگر نه «بشار اسد» وجود داشت و نه سوریه. دفاع روسیه از سوریه تا ماه سپتامبر سال میلادی گذشته (۲۰۱۵) بیشتر معنوی و دیپلماتیک بود. ولی کمک اصلی را که سرنوشت ساز بود، همه با هزینه و تلاش ایران انجام شد. کمک اقتصادی ایران و مشاوره نیروهای نظامی ایران، سوریه را تا به امروز سرپا نگه داشته است.
اما الان در نقطه بی بازگشت قرار داریم چرا که داعش میوه تلاش های آمریکا است و با پول کشورهای عرب خلیج فارس به وجود آمده است. داعش حکم پسر ناخلفی را دارد که حالا بزرگ شده و برنامه های خودش را دنبال می کند و عربستان حتی اکنون که قیمت نفت به نازلترین مقدار خود رسیده باز هم نمی تواند از حمایت مالی داعش دست بردارد چرا که این کار خطر رویارویی داعش با عربستان را افزایش می دهد.
تاکید می کنم که همکاری ایران و روسیه در سوریه یک صحنه سازی نیست بلکه منافع مشترک چنین همکاری را ایجاب می کند. تداوم این همکاری به طور قطع جزء برنامه های مشترک دو کشور است.
*برخی استدلال می کنند که روسیه و آمریکا ممکن است در سوریه به توافقاتی برسند. اگر این فرضیه را قبول داشته باشیم، آیا در چنین توافق ادعایی، ملاحظات ایران و محور مقاومت هم لحاظ خواهد شد؟
منطق توسعه جهانی بر رعایت منافع کشورها استوار است. آمریکا حتما در منطقه و در سوریه منافعی را دنبال می کند. آمریکا نمی تواند از منافع رژیم صهیونیستی و دیگر متحدین غربی خود صرف نظر کند. حتی آمریکا نمی تواند خود را از قید رعایت منافع روسیه و ایران هم رها کند. از طرف دیگر، سایر کشورها هم نمی توانند منافع آمریکا را نادیده بگیرند و بر روی یک موضع خاص پافشاری کنند. چون ادامه این روند به تقابل و رویارویی بین کشورهای درگیر در روند صلح سوریه منجر می شود.
اگر ما برنامه ای مبنی بر حصول صلح و ثبات داشته باشیم، ناگزیر از کنار آمدن با یکدیگر هستیم. روسیه الان در سوریه حضور هوایی دارد ولی واقعیت آن است که بحران سوریه بدون مشارکت نیروی زمینی حل و فصل نمی شود. یگانه نیروی زمینی که از پس این عملیات بر می آید ایران است و این موضوعی نیست که از دید روسیه، آمریکا و یا دیگر کشورها پنهان بماند.
اما از آنجا که آمریکا تمایلی به حل و فصل بحران سوریه ندارد به کارآمدی نیروهای ایرانی اذعان نمی کند و از آن به مداخله جویی تعبیر می کند.
منطق برنامه ریزی روسیه هم بر مشارکت نیروهای زمینی این کشور بنا نشده است. روسیه در این موضع نیازمند همکاری ایران است و خواستار تشکیل ائتلاف بین المللی برای حل مشکل سوریه است.
من اطمینان دارم که اگر بنا به همکاری مسکو – واشنگتن در قضیه سوریه باشد، یکی از شروط روسیه تایید حضور و جایگاه ایران است. به عنوان مثال، مذاکرات وین هم دو نتیجه داشته است: اول آنکه کشورهای دخیل در مذاکره نباید بر سر ماندن و یا رفتن بشار اسد با یکدیگر منازعه بکنند. دوم آنکه به هیچ وجه نباید یکپارچگی سوریه را زیر سوال برد.
فشاری که الان اعمال می شود از جانب ترکیه، عربستان و قطر است وگرنه آمریکا و روسیه با حضور و امکانات فراهم شده از سوی ایران کنار آمده اند و درگیری زیادی از بابت این مسئله ندارند. در شرایط کنونی آمریکا دیگر توانایی ندارد تا مثل پنج یا ۱۰ سال گذشته به اقدامات یکجانبه دست بزند.
به همین دلیل من احتمال کنار آمدن آمریکا و روسیه را رد نمی کنم. چون بدون توسل به این راه حل بحران سوریه حل نخواهد شد. از سویی گمان هم نمی کنم که تعامل مسکو – واشنگتن به ایران لطمه ای وارد کند. به طور قطع، روسیه کاری را انجام نخواهد داد که به منافع ایران آسیبی برساند.
از سوی دیگر، روسیه به ایران پیشنهاد می کند که خیلی هم بر مواضع خود پافشاری نکند تا مبادا دیگر کشورهای ذینفع علیه تصمیم های ایران برنامه ریزی کرده و این کشور را متهم به مداخله جویی و قدرت یابی در سوریه کنند. روسیه به ایران پیشنهاد می کند تا با اتخاذ برنامه های هماهنگ از دادن چنین بهانه ای به دست دیگر کشورهای دخیل در حل و فصل بحران سوریه ممانعت کند.
*رژیم صهیونیستی در ابتدای حضور نظامی روسیه در سوریه نگرانی هایی داشت اما به نظر می آید که این نگرانی ها تا حدودی رفع شده است. عمده نگرانی های رژیم صهیونیستی چه مواردی بوده است و روسیه در قبال رفع آنها چه تضمینی به تل آویو داده است؟
رژیم صهیونیستی در وضعیتی قرار دارد که از یک طرف نمی خواهد دولت بشار اسد در قدرت باقی بماند. از طرف دیگر نگران است که دولت جایگزین مطمئنا افراطی خواهد بود و خطر بیشتری را برای تل آویو ایجاد خواهد کرد. دولت دست نشانده ای که در سوریه بر سر کار خواهد آمد نه مطیع آمریکا خواهد بود و نه از قوانین سازمان ملل تبعیت خواهد کرد. رهبران این دولت دست نشانده عربستان، قطر و ترکیه خواهند بود یعنی دولت هایی که باطنا رژیم صهیونیستی را قبول ندارند و همکاری هایشان از روی اجبار و کوتاه مدت است.
بنابراین، وقتی روسیه وارد میدان کارزار سوریه شد، تل آویو جسارت روبرو شدن با مسکو را نداشت. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی مطمئن بود که حضور روسیه در سوریه به معنای ممانعت از ترویج افراط گرایی مورد نظر عربستان و کشورهای دنباله روی آن است.
واقعیت آن است که هر دولت دست نشانده ای که در سوریه روی کار بیاید یکپارچه نخواهد بود و این بیش از پیش امنیت رژیم صهیونیستی را به خطر می اندازد.
اما، در مجموع روسیه به تل آیو به دید رژیمی نگاه می کند که همیشه وضع را در خاورمیانه بدتر کرده است. ما هیچگاه از سیاست های رژیم صهیونیستی راضی نبوده ایم و با آمریکا سر مسئله حمایت از آنها مشکل داریم. سیاست دوگانه واشنگتن به رژیم صهیونیستی اجازه داده تا سیاست های بی معنا و جنگ طلبانه خود از جمله شهرک سازی در کرانه باختری را پیاده کند و متاسفانه در واکنش به این اقدامات ما هیچ صدای اعتراضی از آمریکا، سازمان ملل و نهادهای حقوق بشر نمی شنویم.
در جمع بندی پاسخ به سوال شما باید بگویم که تحولات اخیر در منطقه یعنی حضور روسیه در سوریه به نفع رژیم صهیونیستی است حال آنکه اگر حضور کشوری مثل ترکیه در آنجا قوی شود، تهدیدی درازمدت برای تل آویو به شمار خواهد آمد. ترکیه افراط گرایی عثمانی دارد و می خواهد بر اساس تفکر افراطی خود به قدرت برتر دنیای اسلام تبدیل شود.
*در این چارچوب رویکرد اخیر ترکیه در تلاش برای ترمیم روابط آنکارا – تل آویو را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حال حاضر ترکیه به حمایت آمریکا برای پیش برد اهداف خود نیاز دارد و یکی از راه های توفیق در این راه بهبود مناسبات با رژیم صهیونیستی است. بله لحن و جنس صحبت های «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه عوض شده اما این تنها نوعی صحنه سازی است تا به اهداف کوتاه مدت خود برسد اما در درازمدت رژیم صهیونیستی در چارچوب فلسفه عثمانی که اردوغان و حزب حاکم «عدالت و توسعه» به آن پایبند هستند، جای نخواهد گرفت. ترکیه در حال حاضر برای تامین اهداف کوتاه مدت خود به کمک همزمان آمریکا و کشورهای عربی نیاز دارد. ولی در مجموع، ترکیب بدنه ترکیه با هیچ یک از این دو سازگار نیست. ترکیه در حال حاضر با هیچ کشوری ارتباط حسنه ندارد. جالب آنکه اردوغان با شعار دوستی با همسایگان به صحنه آمد اما در بیش از یک دهه ای که اداره ترکیه را به دست داشته، حسن رابطه با همسایگان را از دست داده و حتی گاهی رابطه را به سطح دشمنی تنزل داده است. در واقع، اردوغان یکی از نمونه های بارز اسلام گرایی افراطی است.
*کردهای عراق از برگزاری همه پرسی استقلال در سال میلادی ۲۰۱۶ خبر داده اند. این در حالیست که «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه از این طرح استقبال کرده است. از سوی دیگر روسیه هم حمایت خود را از کردهای ترکیه با دعوت از «صلاح الدین دمیرتاش» رهبر حزب دموکراتیک خلق ها اثبات کرده است. موضع روسیه در قبال استقلال ادعایی کردها چگونه است؟
روسیه کل سیاست های ترکیه را در موضوع کردهای این کشور نمی پذیرد به ویژه ایده ایجاد منطقه امن در شمال ترکیه که حربه ای برای محافظت از گروه های تروریستی و در عین حال اعمال فشار بر کردهای ترکیه است.
به باور روسیه، کردها در هر کشوری که زندگی کنند باید از حداکثر مزایا و حقوق برخوردار باشند. ولی کردهای ترکیه با تحقق این حس رضایت فاصله زیادی دارند. ترکیه به خاطر نجات خودش جسارت آن را ندارد که به کردها آزادی عمل بیشتری بدهد و در این راه حتی از زیر پا گذاشتن حقوق بشر هم ابایی ندارد.
در عوض، سیاست ایران در قبال اقوام کرد این کشور بسیار متوازن و منطقی است و خوشبختانه دلایل نارضیتی این قوم در ایران طبق شواهد ما بسیار اندک است. برای اثبات این موضوع کافی است نگاهی به شرایط کردها در عراق، سوریه و ترکیه بیاندازید. ایران به دنبال سیاست هایی است که همه اقوام خود را عضو یک کشور واحد احساس بکنند.
*با توجه به تشدید تنش ها بین تهران – ریاض آیا عربستان سعودی و ائتلاف کشورهای وابسته به آن توانایی سنگ اندازی بر سر راه اجرای برجام را دارند؟
در حال حاضر بین کنگره و سنای آمریکا رقابت شدیدی برای تاثیرگذاری بر کاخ سفید وجود دارد. لابی های عربستان، ترکیه و رژیم صهیونیستی اهداف مشخصی را دنبال می کنند که یکی از آنها به تعویق انداختن زمان برداشتن تحریم ها تا سر حد ممکن است. قصد آنها این است که رفع تحریم ها را تا پایان سال ۲۰۱۶ به هر بهانه ممکن از جمله آزمایش موشک بالستیک ایران، نقض حقوق بشر و غیره به تعویق بیاندازند تا به این ترتیب با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و روی کار آمدن رئیس جمهور جدید در این کشور راهشان برای کارشکنی در اجرای کامل برجام هموار شود.
رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی به شدت از رفع تحریم های ایران می ترسند چرا که به این ترتیب اقتصاد این کشور حرکت جهشی را در پیش خواهد گرفت. رشد ایران به منزله پس رفت آنها در صحنه های اقتصادی و سیاسی خواهد بود.
در این میان، برخی شرکت های بزرگ بین المللی هم متاسفانه منافع خودشان را دنبال می کنند و خواستار اعمال نفوذ از طریق سازمان های جهانی هستند و راه را برای بهانه جویی از ایران باز می کنند.
اما دولت مسکو به نوبه خود از رفع تحریم های ضد ایرانی و رفاه حال مردم این کشور طرفداری می کند هرچند در روسیه گفته می شود که با برداشته شدن تحریم ها ایران به روسیه پشت خواهد کرد چرا که بدنه اقتصاد ایران غربی است و این کشور تکنولوژی غربی را می شناسد حال آنکه دولت مسکو با این مسئله مخالف است چرا که ایران خطوط قرمزی دارد که حتی اگر تمام تحریم ها برداشته شود حاضر به عبور از خطوط ممنوعه خود نیست. استراتژی ایران در قبال سیاست های آمریکا در خاورمیانه و سرزمین های اشغالی، در موضع افغانستان، در موضع فسطین و غیره تغییر ناپذیر است و این کشور هرگز از اصول خود کوتاه نخواهد آمد.