مقاومت راه‌ها را باز می‌کند

ساختار محور مقاومت، چون فرد محور و دولت‌محور نیست، پس از فقدان سوریه با اختلال متوقف کننده مسیر مواجه نمی‌شود. مدل مقاومت همیشه این‌گونه بوده که، چون رودی در مسیر دریا همیشه راه خود را با وجود همه سنگ‌اندازی‌ها پیدا خواهد کرد. این ادعا خالی از مستند نیست، بلکه ادامه راه مقاومت در یمن پس از حملات ائتلاف غربی‌ها و محاصره همه جانبه دلیل حرف ماست

کبری آسوپار

به گزارش دیده بان، «آیا اگر محمد (ص) بمیرد یا کشته شود، شما به عقب برمی‌گردید؟» یک آرمان قدرتمند که در جان‌ها ریشه دوانده است، بر این چنین مبنایی استوار است که در قالب یک استفهام‌انکاری در قرآن مجید بیان شده است و مرگ و کشته شدن رهبر آن، پیروان را به عقب برنمی‌گرداند. زمان نزول این آیه هم جنگ احد است که مسلمین در برابر کفار شکست خورده‌اند، شکست‌هایی که قرار نیست و نباید راه را بر حرکت عمیق آن آرمان ببندد.
سرنوشت مقاومت چه می‌شود؛ این اصلی‌ترین سؤالی است که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر در ذهن ملت‌های منطقه و از جمله ملت ایران وجود داشته و با هر حادثه‌ای، جدی‌تر و شاید با امیدواری کمتر پرسیده می‌شود. با سقوط دولت سوریه این سؤال پررنگ‌تر هم شد. چه آنکه سوریه، هم خود یکی از اضلاع محور مقاومت بود و هم آنکه از قدیم راه اتصال ایران و حزب‌الله لبنان به عنوان دو عضو اصلی محور مقاومت به شمار می‌رفته است. ترور‌های متعدد رهبران مقاومت و در بالاترین سطح ترور شهیدان هنیه، نصرالله و سنوار بر این فضای پر ابهام افزود. سرعت وقایع هم در این منطقه غرب آسیا چنان بالا رفته که کمتر فرصت صحبت و مباحثه و واکاوی اتفاقات رخ می‌دهد و همین امر هم با انباشت سؤالات روزافزون بر روی هم، بر شبهات دامن می‌زند.

 

فردمحوری ممنوع!

 

در جنگ احد وقتی شایعه شد که پیامبر کشته شده‌اند، انس ابن نضر فریاد برآورد و جمله‌ای را بر زبان راند که تا قیامت می‌تواند مانیفست ادامه راه یک جریان اسلامی پس از مرگ رهبران خود باشد: «اِنْ کانَ مُحَمَّد قَدْ قُتِلَ، فَاِنَّ رَبّ مُحَمَّد لَمْ یقْتَل؛ اگر محمد کشته شده، خدای محمد که کشته نشده است». او این جملات را در حالی گفت که خود جای ده‌ها زخم بر بدن داشت و شاید برای آنکه ناامید شود، از خیلی‌ها شایسته‌تر بود! اما ایستاد و پیام امیدش را به همه، از رزمندگان احد در صدر اسلام تا ملت‌های مقاومت در صد‌ها سال آن‌سوتر رساند و در تاریخ جاودانه کرد، گرچه خود ساعتی پس از همین جملات در نبردی دلاورانه شهید شد.
گرچه کلام خدا و انسان قابل قیاس نیست، اما آنچه انس ابن نضر گفت، چون برآمده از آموزه‌های او در مکتب رسول‌الله بود، همچون پیام اصلی آیه ۱۴۴ سوره آل‌عمران است که «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِکُمْ؛ ومحمّد جز پیامبرى نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بوده‌اند که در گذشته‌اند. پس آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، شما به (آیین) گذشتگان خود برمى‌گردید؟»
این آموزه‌ها به ما می‌گوید که جریان‌های الهی وابسته به افراد نیستند و ساختار مستحکم آنها پس از درگذشت رهبران‌شان نباید دچار خدشه شود. حتی اگر آن فرد پیامبر عظیم‌الشأنی باشد که خداوند قسم یاد می‌کند که اگر او نبود، آدم را نمی‌آفرید!
محور مقاومت در غرب آسیا بر مبنای آموزه‌های اصیل اسلامی شکل گرفت و بر همین مبنا هم به مسیر خود ادامه داد. رهبران محور مقاومت از ایران تا لبنان و قس علیهذا به گونه‌ای مدیریت کرده‌اند که فقدان آنها ضربه‌ای کشنده بر پیکر محور نباشد و اوج آن هم در بند‌های پایانی وصیت‌نامه حضرت امام (ره) نمود دارد که خطاب به ملت ایران می‌فرمایند: «بدانند که با رفتن یک خدمتگزار در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد.»
این به معنای انکار نقش افراد شاخص و خواص و به ویژه رهبران در پیشروی جریانات فکری و میدانی نیست، بلکه نشانه قوت یک آرمان و عقیده است که ساختار‌ها بر اساس آن بنا می‌شود. در عین حال، این آموزش را به افراد می‌دهد که شخص پرستی و فردمحوری ممنوع است و ساختار‌ها در نهضت‌های مبارزه با ظلم باید به گونه‌ای تشکیل شود که عدم حضور افراد نتواند به آن ضربه بزند.
عدم حضور همیشه هم با شهادت و افتخار نیست؛ گاه ممکن است برخی افراد از ادامه راه پشیمان شوند یا به هر دلیلی نتوانند همراهی کنند یا حتی در مقابل نهضت قرار بگیرند.
محور مقاومت هم به عنوان یک جریان اصیل اسلامی معطل اشخاص نیست. رهبران آن اگر شهید شوند، خونشان بر قدرت مبارزه می‌افزاید و عزای رفتن‌شان خود محملی برای تقویت مقاومت می‌شود و اگر به کج‌راهه روند، بی‌تعارف کنار گذاشته می‌شوند. مبارزه نباید و نمی‌تواند که منتظر افراد بماند و سست و بی‌انگیزه شود. چه آنکه دلیل قدرت نهضت، آن افراد نیستند تا فقدان‌شان دلیل سستی شود.

 

پذیرش آسیب‌ها

 

آسیب‌های وارد شده بر پیکر مقاومت را نباید انکار کرد و مسکن دروغین تزریق نمود تا درد‌ها عیان نشود و کسی پی درمان نرود. کادرسازی‌های مداوم، ساختار‌های محکم و شبکه‌ای، عدم تکیه بر افراد و ساختارمحوری به جای فردمحوری مسیری است که محور مقاومت برای غلبه بر تروریسم سازمان یافته صهیونیسم علیه رهبران خود انجام داده است.
با این حال چنانچه در بخش قبلی گفتیم، نمی‌توان نقش افراد شاخص را انکار کرد. شخص سید حسن نصرالله در آنچه امروز حزب‌الله لبنان و به تبع آن مقاومت کل منطقه است، نقش پررنگی داشته و فقدان او چه به لحاظ روحیه افراد و چه نقش شخص او آسیب است.
اما حزب‌الله و کل محور مقاومت به گونه‌ای تشکیل شده که تکیه مطلق بر افراد ندارد و لذا این آسیب این‌گونه نیست که جبهه را مختل و ادامه مسیر را ناممکن کند.
اکنون هم قابل انکار نیست که سوریه همواره یکی از اضلاع مهم محور مقاومت و راه مواصلاتی اعضای محور مقاومت با یکدیگر بوده است و در واقع، یکی از مؤلفه‌های ارزشمندی سوریه برای ایران همین ظرفیت بوده است؛ لذا نگرانی‌ها برای محور مقاومت پس از سقوط دولت سوریه بی‌راه نیست و ما نباید این آسیب را انکار کنیم.
در عین حال ساختار محور مقاومت، چون فرد محور و دولت‌محور نیست، پس از فقدان سوریه با اختلال متوقف کننده مسیر مواجه نمی‌شود. مدل مقاومت همیشه این‌گونه بوده که، چون رودی در مسیر دریا همیشه راه خود را با وجود همه سنگ‌اندازی‌ها پیدا خواهد کرد. این ادعا خالی از مستند نیست، بلکه ادامه راه مقاومت در یمن پس از حملات ائتلاف غربی‌ها و محاصره همه جانبه دلیل حرف ماست.

 

منبع: روزنامه جوان




انتهای متن/

سه شنبه, 20 آذر 1403 ساعت 14:40

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید