تاکتیک‌های رسانه‌ای منافقین در فضای مجازی

رهبران جریان نفاق و فعالان و سمپات‌های این جریان، به منظور تطهیر عملکرد سازمان منافقین، به صورت مستمر در پی تخریب چهره رهبر انقلاب و نهادهای منتسب به ایشان هستند

به گزارش دیده بان، تاکتیک یا راهکُنش، شیوه به کار بردن ابزار و نیرو‌ها برای رسیدن به اهداف است. تاکتیک ها، ابزار عینی برای دستیابی به مقصود به شمار می‌روند. راه کنش‌ها بر مبنای راهبرد‌ها طراحی و برنامه ریزی می‌شود. در واقع تاکتیک‌ها نه نتیجه و نه معیار موفقیت عملیاتی هستند؛ بلکه اقدامات و مراحلی برای حصول نتیجه و دستیابی به کامیابی محسوب می‌شوند. تاکتیک مکمل استراتژی است و گام‌های کوچکتر برای جامه عمل پوشاندن به آن است. به عبارت دیگر، تاکتیک‌ها شامل شیوه ها، برنامه‌ها و منابع در مسیر دستیابی به نتیجه هستند. تاکتیک‌ها در عرصه نبرد رسانه ای، می‌توانند جاری و شناور باشند و کیفیت و نوع آنها، بر اساس ضرورت تغییر یابد.

راه کنش‌ها در میدان نبرد رسانه ای، در راستای تحریف عقاید، تضعیف روحیه، بی اعتبار کردن و کاستن از اقتدار طرف متخاصم استفاده می‌شوند. تاکتیک‌های رسانه ای، در فرایند عملیات روانی جهت القای اطلاعات گزینش شده به مخاطب به منظور تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه، طرز تفکر و در نهایت رفتار طرف مقابل به کار گرفته می‌شوند.

تاکتیک‌ها جزئیات اجرایی استراتژی‌ها هستند و در حالی که استراتژی از ثبات نسبی برخوردار است، تاکتیک‌ها متغیرند. به بیان ساده تر، راهبردها، طرح‌های طولانی مدت برای عملی کردن هدف و دست یازیدن به چشم انداز مطلوب هستند. بدین ترتیب روشن می‌شود که تاکتیک، استراتژی و چشم انداز سه مفهوم در هم تنیده و در عین حال، متفاوت و مجزا از هم هستند. به بیان ساده تر، تاکتیک‌ها مبین چگونگی طی مسیرند، در حالی که هدف، چرایی اقدامات را روشن می‌کند

خلق خبر

از مهم‌ترین تاکتیک‌های رسانه‌ای اتخاذ شده سازمان منافقین در فضای مجازی، تاکتیک «خلق خبر» و «مغالطه» مبتنی بر نظریه «کاشت» و انتشار گسترده آن در بستر‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی اعم از تلگرام و توییتر و سپس بهره برداری از آن‌ها است. طبق نظریه کاشت، رسانه‌ها می‌توانند اعتقادات و باور‌ها را درباره واقعیت اجتماعی پرورش داده و در طولانی مدت، ذهنیت عوام را درباره مسائل مختلف تغییر دهند. اقدامات موصوف عمدتا با گزینش و استفاده از مواضع، اظهارات و اخبار درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیر منطقی با هدف ارائه بدترین برداشت ممکن برای یک فکر، برنامه، شخص یا محصول.

از منظر فعالان رسانه و متخصصان جنگ نرم «خلق خبر» و «مغالطه» با «تحریف» هم پوشانی دارد. منطبق بر این روش تلفیقی، فعالان جریان نفاق مبتنی بر مطامع سیاسی خود استدلال‌ها یا شواهد ذیل یک خبر یا نظر را تأیید کرده و به موازات آن استدلال‌ها یا شواهد واقعی آن خبر یا نظر را تحریف کرده یا از آن چشم پوشی می‌کنند. یادآور می‌شود، تاکتیک خلق خبر گاهی نیز با تاکتیک «دستکاری آماری و مبالغه» همراه می‌شود. در ادامه به اهم محور‌ها و مصادیق منطبق با تاکتیک موصوف اشاره می‌شود.

برجسته سازی

طبق نظریه برجسته سازی، رسانه‌های خبری با استفاده از این روش، موضوعاتی را که به عقیده آن‌ها باید مردم اطلاع داشته باشند و به آن‌ها فکر کنند، در معرض دید مخاطبان قرار می‌دهند. بر اساس این تاکتیک، بعضی رویداد‌ها یا فعالیت‌ها را پراهمیت و بارز می‌سازند. تاکتیک برجسته سازی مبتنی بر تغییر جهت ذهنی و برهم ریزی نظام اولویت بندی موضوع‌های اساسی است. پایگاه‌های متعلق به منافقین در فضای مجازی به طور پیوسته، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و محرومیت‌های مناطق مرزی و ... را بزرگ نمایی و برجسته می‌کنند.

منافقین در نقطه مقابل از تاکتیک «کوچک نمایی برای تقلیل خدمات، پیشرفت‌های علمی و توانمندی‌های جمهوری اسلامی در عرصه‌های گوناگون استفاده می‌کنند. کوچکنمایی، تاکتیکی است که در جهت تضعیف یا از بین بردن خصوصیات مثبت موضوع مورد نظر به کار گرفته می‌شود. بدین ترتیب، نکات مطلوب، رقیق و کم رنگ بیان می‌شود، به طوری که هر چه کمتر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد یا اصلا در کانون توجه آن‌ها قرار نگیرد.

از سوی دیگر، برای افزایش اثر پیام با تکرار آن سعی می‌کنند که موضوع را برای مخاطبان زنده نگاه دارند. هدف تاکتیک تکرار، القای مقصودی معین و جا انداختن مفهومی خاص در ذهن مخاطب است.

مبتنی بر نظریه فوق، فعالان جریان نفاق در صدد هستند تا ضمن برجسته سازی آراء و نظرات مسعود و مریم رجوی به عنوان رهبران سازمان، ضمن به روزرسانی و تقویت قوای ذهنی و عملیاتی اعضا و سمپات‌های قدیمی، عملکرد سازمان را در اذهان عمومی به ویژه نسل جوان که از پیشینه عملکرد جریان نفاق در سال‌های نخستین انقلاب بی اطلاع است، تطهیر کرده و اعضا و رهبران سازمان را مبارزان ملی و غمخوار ملت جلوه دهند. در این بین، به واسطه بازخوانی وقایع تاریخی، جریان نفاق مبارزات منافقین را عامل پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم پهلوی جلوه می‌دهد.

طنز و فکاهی

از دیگر تاکتیک‌های این جریان استفاده از روش‌های طنز و فکاهی است. تمسخر مبانی فکری انقلاب و شخصیت‌های اصلی آن همچون امامین انقلاب با تولید محتوا از قبیل طنز به صورت انیمیشین و کلیپ از قبیل انیمیشین‌های «فینیتو» و کلیپ‌های رسانه‌های «پیک شادی» از روش‌های خاص جریان نفاق است.

طنز، کاریکاتور، طرح‌های کمیک و ادبیات غیرجدی موهن، ابزاری برای ابراز تلویحی و نرم رویکرد معارضانه به مسائل و رخدادهاست و به منظور افزایش جذب و جلب توجه مخاطب به موضوع و بالا بردن میزان اثرگذاری بر آن‌ها استفاده می‌شود. بدین طریق، با ارائه تصاویر اغراق شده و خفیف سازی سوژه، علاوه بر استهزا و عیب جویی از سوژه ها، مسائل کلان و مهم را فاقد اعتبار و اهمیت نشان داده یا حقایق را وارونه جلوه می‌دهند.

منافقین با این روش ضمن قبح زدایی و تمسخر شخصیت‌ها و قوانین موضوعی حاکم بر جامعه، با نسبت‌های ناروا و کذب، ارزش‌های مقدس نظام اسلامی را ارتجاعی و ناکارآمد معرفی می‌کنند. به نظر می‌رسد، فعالان جریان نفاق به واسطه استهزای سخنان و تمسخر تصمیمات مسئولان کشوری و لشکری در صدد ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی هستند. در این راستا عمده هجمه‌ها و طعنه‌ها متوجه امامین انقلاب و حجت الاسلام ابراهیم رئیسی است.

شایعه پراکنی

از دیگر تاکتیک‌های منافقین آن است که قسمت‌های مهمی از خبر را به دلایل از پیش معین و به شکلی هدفمند برش می‌دهند تا زمینه را برای پخش شایعه مهیا سازند. حذف عمدی تلاشی جهت تضعیف طرف متخاصم است. فعالان حامی منافقین با پخش ناقص خبر بر آنند تا سؤال و ابهام در ذهن مخاطبان ایجاد کنند و با بی جواب گذاشتن ابهامات، فضای شایعه سازی و شایعه پراکنی را فراهم کنند. شایعه در جایی شکل می‌گیرد که آگاهی از اصل خبر و دسترسی به منبع خبر ممکن نباشد. پراکندن شایعه برای خلق تنش احساسی در میان رسانه‌های این جریان بسیار شایع است.

منافقین با توجه به مسائلی که برای مردم و حاکمیت حائز اهمیت است و در مواقعی که درباره آن موضوع، اخبار موثقی در دسترس نیست از تکنیک شایعه پراکنی استفاده می‌کنند. ایجاد صفحاتی به زبان عربی در جهت دامن زدن به اعتراضات معیشتی صورت گرفته در عراق و مقصر دانستن ایران در آن‌ها یکی از بارزترین نمونه‌های این موضوع در ایجاد شایعات است.

در این راستا، پایگاه‌های جریان نفاق، با انتشار اخبار جعلی و شایعه پردازی در صددند تا ضمن تشویش افکار عمومی با محوریت پیامد‌های نامطلوب بودجه ۱۴۰۱، در بعد بیرونی نیز وضعیت منطقه را ناامن جلوه داده و به واسطه طرح ادعای دستیابی ایران به بمب هسته ای، مخاطبان را از احتمال جنگ نظامی بهراسانند.

پیشگویی‌های مغرضانه

از دیگر تاکتیک‌های اتخاذ شده از سوی جریان نفاق، تاکتیک «ارائه پیشگویی‌های فاجعه آمیز» است. در این تاکتیک با استفاده از آمار‌های ساختگی و سایر شیوه‌های جنگ روانی از جمله کلی گویی، پاره حقیقت گویی و ... به ارائه پیشگویی‌های مصیبت بار می‌پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را به موضوع یا پدیده‌ای خاص افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت کنند. از این تاکتیک، به ویژه در ایام انتخابات استفاده می‌شود که نمونه‌های بسیاری از کاربرد این شگرد را در پایگاه‌های جریان نفاق در انتخابات اخیر ریاست جمهوری می‌توان مشاهده کرد.

در تاکتیک پارہ حقیقت گویی، به جای انتقال مجموعه به هم پیوسته محتوای پیام، تنها بخشی از آن نقل می‌شود تا جهت و نتیجه پیام منحرف شود. یکی از شیوه‌های رایج منافقین، آن است که در فرایند پوشش خبرها، بخشی از مطلب را نقل نکنند. کلی گویی یا کلی بافی، تاکتیکی است که در آن جزئیات را با لعابی از مطالب غیرواقعی می‌پوشانند. محتوا بدون توجه به زمینه‌های اصلی و عمیق خبر و بدون ریشه یابی موضوعی منعکس می‌شود، به حواشی بیش از متن تمرکز می‌شود تا مخاطب را در سطح نگاه داشته و مانع از توجه مخاطبان به عمق خبر‌ها شوند. کلی گویی شگردی برای بی حس سازی مغزی مخاطبان است.

ارائه اخبار و آمار‌های آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور و فاجعه آمیز بودن آینده کشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاکتیک جای می‌گیرد. پیرو رویکرد موصوف، فضاسازی رسانه‌ای و مانور خبری بر پیامد‌های نامطلوب مشکلات اقتصادی و معیشتی و نیز القای قریب الوقوع ناآرامی‌های اجتماعی با طرح ادعای وقوع براندازی در آینده نزدیک در دستور کار سکو‌های انتشار و بازنشر محتوای جریان نفاق قرار گرفته و به نظر می‌رسد، این رویکرد با روند صعودی تداوم یابد.

برچسب زنی

نظریه برچسب زنی مبتنی بر نظریه تعامل گرایی نمادین است. بر اساس این تئوری، رسانه‌ها به منظور طرد، حذف و کج رو شناساندن گروه یا فردی خاص، ویژگی‌های غیرذاتی را به آن‌ها نسبت می‌دهند تا برای هدف مورد نظر هراس اخلاقی ایجاد کنند. هراس اخلاقی وضعیتی است که در آن، شخص یا گروهی به عنوان خطر و تهدیدی برای منافع و ارزش‌های اجتماعی تعریف می‌شوند. رسانه‌ها با اطلاق عناوین کلیشه‌ای و برجسته سازی آن صفات، باعث شکل گیری ادراکات جدید یا تغییر ادراکات از قبل موجود در جامعه مخاطبان می‌شوند.

تاکتیک برچسب زنی برای بی اعتمادسازی مردم به رهبران فعلی، ایجاد شکاف و پراکندگی میان طبقه‌های اجتماعی و از بین بردن روحیه امیدواری مخاطبان استفاده می‌شود. برچسب ممکن است به شخصیتی حقیقی یا حقوقی، نهاد‌ها یا حتی نظام‌های سیاسی زده شود. رسانه‌ها در این شیوه، واژگان مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل می‌کنند و آن‌ها را به افراد یا نهاد‌های مورد نظر نسبت می‌دهند. در ذیل تاکتیک برچسب زنی، از تاکتیک‌های جانبی «انسانیت زدایی و اهریمن سازی» و «ترور شخصیت» نیز بهره می‌گیرند.

رهبران جریان نفاق و فعالان و سمپات‌های این جریان، به منظور تطهیرسازی عملکرد سازمان منافقین، به صورت مستمر در پی تخریب چهره رهبر انقلاب، نهاد‌های حاکمیتی منتسب به معظم له نظیر سپاه پاسداران و نیز مسئولان نظام به ویژه وزرای دولت سیزدهم و حامیان رئیس جمهور هستند تا شاید به این واسطه برای خود آبرویی کسب کنند که البته با توجه به سابقه عملکرد خشن سازمان در مواجهه با منتقدان و مخالفان در این زمینه توفیقاتی زیادی نداشته اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:جام جم آنلاین




انتهای متن/

سه شنبه, 15 شهریور 1401 ساعت 10:39

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید