موسسه راهبردی دیده بان، خبر جدی رهبر معظم انقلاب از تلاش دشمنان و برخی کشورهای منطقه برای کشاندن جنگ نیابتی به سمت مرزهای ایران، مسئله ای جدی است که در عین حال که هوشیاری ابعاد نظامی را می طلبد،مسائل دیگری را در خود می گنجاند./
عدم ظهور و بروز اتفاقی جدی در مرزهای ایران نمایانگر نمود ابعاد نگهداری این قضیه در بیرون مرزها است.
آنچه مهم به نظر می رسد بهترین راه تأمین و تضمین امنیت کشور، از طریق مهندسی یک استراتژی مبتنی بر دفاع چند لایه ای در سطوح مختلف می باشد که پیشگیری، حفاظت و سرانجام پاسخ دهی را مورد توجه قرار می دهد.
در مقوله پیشگیری،چند ابزار اساسی را می توان مد نظر قرار داد که نخستین ابزار، دیپلماسی است. تلاش دیپلماتیک برای برقراری روابط دوستانه و قابل اعتماد با دول و ملل بیگانه می تواند فرصت های دولت را برای دریافت هشدارهای زودهنگام در مورد حمله بالقوه و اتخاذ تدابیری در مورد تهدیدات قریب الوقوع به میزان قابل توجهی افزایش دهد. همکاری اطلاعاتی با دول بیگانه به منظور کمک به شناسایی افراد وگروه هایی که ممکن است انجام حملاتی علیه کشور را در نظر داشته باشند، اهمیت فراوان دارد. به علاوه باید از ظرفیت های موجود برای برخورد با جرایم سازمان یافته بین المللی نیز بهره برد.
حضور دیپلماتیک و اطلاعاتی در خارج ، ابزار امنیتی دیگری برای کشور را تشکیل می دهد. نمایندگی های دیپلماتیک، اطلاعاتی و نظامی، چشم ها و گوش های اصلی کشور در موقعیت های مختلف هستند و در تصمیم گیری های کلان نقش بسزایی دارد. در عین حال اقدامات فزاینده دولتی و خصوصی برای تقویت فرآیندهای امنیتی در محدوده شبکه های حمل و نقل و تدارکات بین المللی که افراد و کالاها را به کشور انتقال می دهند نیز از اهمیت اساسی برخوردارند.
از طرف دیگر نظام های هوشیار امنیت و مراقبت مرزی ابزاری هستند که می توانند از ورود آن دسته از عوامل حمله که درخارج شناسایی و متوقف نشده اند جلوگیری نمایند. افزایش توان آژانس های کنترل مرزی در زمینه شناسایی و رهگیری تهدیدات بالقوه - بدون ایجاد موانعی در مسیر تجارت و رفت و آمد- در این زمینه حایز اهمیت است.
پیشگیری از حملات، برخورداری از توانمندی وارد آمدن ضربات دوربرد را اقتضا می کند. کشور باید با نشان دادن قاطعیت خود در استفاده پیشگیرانه از نیروهای امنیتی به هنگام ضرورت، سیاست بازدارندگی خود را تقویت نماید.
تدوین استراتژی های امنیتی چنانچه به مرحله عمل درنیاید، تلاشی بیهوده خواهد بود. از این رو پس از آن که استراتژی کلان امنیت تدوین شد، این استراتژی ها باید به سیاست تبدیل شوند. برای تبدیل استراتژی به خط مشی در ابتدا باید به عوامل تعیین کننده در این زمینه توجه داشت. عاملی همچون زمینه، ساختار و کارگزار در تعیین خط مشی بسیار مهم هستند.
زمینه یا بستر مشتمل بر سیاست ها، اهداف و چالش های موجود و ساختار مشتمل بر امکانات، اهداف و محدودیت ها است که بر اساس آن ها کارگزار به شناخت و ارزیابی وضعیت موجود و در نهایت تدوین خط مشی جدید می پردازد.
همچنین باید دانست که پس از بررسی وضعیت امنیتی جدید، و طراحی استراتژی امنیت متناسب با این اوضاع جدید، عملکرد دستگاه های مختلف امنیتی برای اجرای موثر و صحیح این استراتژی باید مورد بررسی قرار گیرد و توصیه های ضروری برای انجام اصلاحات در آن ها ارائه گردد.
علاوه بر آن که دستگاه های امنیتی باید توانایی پیش بینی چالش های امنیت را به بهترین نحو داشته باشد، و برای رسیدن به این مقصود به عالی ترین سیستم ممکن اطلاعاتی، مجهز گردد، باید فرآیندها و ساختارهای لازم را برای اجرای استراتژی فراهم آورد.