موسسه راهبردی دیده بان، در دهم ذی الحجه 1437 قمری و در موسم حج ابراهیمی فاجعهای غمبار جهان اسلام را عزادار و دل هر انسان آزادهای اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان را بر اثر بیتدبیری و بیکفایتی آل سعود محزون ساخت. روز عید قربان زمانیکه حاجیان رهسپار رمی جمرات بودند قربانگاهی در منا شکل گرفت و هزاران حاجی در سختترین شرایط جان باختند. در این فاجعه، مسئلهای که خودش را بیش از سایرین نشان میدهد، مسئله سکوت است! سکوتی حمایتی و تکراری که در یمن، فلسطین، عراق، افغانستان و سوریه بسیار شاهد آن بودهایم. در این مقال قصد بررسی ابعاد فاجعه نبوده و مقصود از نگارش، بررسی مواضع حامیان و سینه چاکان به اصطلاح حقوق بشر است که به زعم خود پرچمدار حمایت از حقوق انسانی در جامعه بینالملل میباشند.
گروهک منافقین
این جماعت که همواره خود را منجی و حامی حقوق ایرانیان معرفی نموده و حتی در قبال مجازات جانیان و قاتلین مردمان همین مرز فریاد نقض حقوق بشر سر میدهند و از هیچ گونه تلاشی در جهت محکوم نمودن آن در مجامع بینالمللی فروگذاری نمینمایند در قبال این فاجعه انسانی در منا بار دیگر چهره واقعی خود را نمایان نمود و نشان دادند ریالهای عربستان تا به کجا میتواند چشم و گوشها را بر حقایق ببندد و به حق نشان دادند پاسبان های وفاداری برای جلب رضایت اربابان خود می باشند.
شاید رقم بیش از هشتهزار قربانی برای حادثهای که عامل انسانی دلیل وقوعش بوده در قرن اخیر کم سابقه باشد و به گفته برخی کارشناسان حوزه حقوق بینالملل این فاجعه حتی صدور چندین قطعنامه از سوی شورای امنیت علیه دولت سعودی را نیز میتواند به همراه داشته باشد. اما این گروهک فارغ از اینکه در فاجعه منا چه تعدادی انسان از ملیتهای مختلف از بین رفتند از موضعگیری و حتی انعکاس شرح واقعیت دریغ نموده و با بیشرمی مثالزدنی خودشان بلندگوی آل سعود و مفتیهای وهابی شدند. آنها حتی به مانند سابقه بیمانندشان در وطنفروشی و همدستی با صدام در جنگ تحمیلی، باز هم حس ایرانی بودن در قبال جانباختن هم وطنانشان در سختترین شرایط را نادیده گرفتند و در قبال این حادثه سکوت کردند. فقط کافی است تا با مروری بر اخبار پخش شده در سیمای منافقین، سایتها و وبلاگ برخی از اعضای شناخته شده و مطرح این فرقه به میزان نیازشان به ریالهای سعودی برای فروش وجدان و انسانیت پی ببریم و بدانیم مدافعان حقوق به اصطلاح انسانی که دستشان به ترور هزاران نفر از هم وطنانشان آغشته است چگونه در قبال پول حتی چشم خود را بر واضحترین جنایتها میپوشانند!
همسویی گروهک منافقین با آل سعود وهابی و همسویی با سیاستهای این کشور موضوع جدیدی نبوده و حمایت از جنایات این کشور اعم از گروههای تکفیری در قتل مردمان بیگناه، کشتار مردم سوریه، یمن، بحرین و... قابل مشاهده میباشد که در این میان آنچه از همه مهمتر بوده وطنفروشی و همکاری در قبال ایران اسلامی بوده است. در این میان نیز نباید از لالشدن روحانینمای لبنانی «محمدعلی الحسینی» که به عنوان آلت دست گروهک منافقین و آل سعود علیه ایران اسلامی فعالیت میکند، غافل شویم؛ وی که به جهت مواضع ضد ایرانی خود همواره مورد لطف ریالی و دلاری وهابیت ضد شیعی و نیز منافقین بوده است.
شیرین عبادی و جریانات مدعی حقوق بشر خارجنشین
شیرین عبادی دارنده جایزه صلح نوبل و از فعالان ضد اسلام و ضد نظام خارج نشین است. در مورد وی مطالب مختلف زیادی منتشر شده اما اخیرا وی گروهی را با عنوان «ایران تریبونال» تشکیل داده که ضمن جمعآوری و تخلیه اسناد و مدارک در کشور برای تبرئه قاچاقچیان، سارقین مسلح و اعضای سازمان تروریستی منافقین که از کشتن کودک تا پیرمرد در کارنامه خود خونهای ریخته شدهای را ثبت کرده و اعدام شدهاند، فعالیت مینمایند و از این کار هیچ ابایی ندارد و این فعالیت را در راستای حفظ حقوق بشر بر خود واجب می داند!
حال این سوال مطرح است که این مدعی به اصطلاح حقوق بشر از نوع غربی در شرایطی که بر همگان واضح است فاجعه دلخراش منا در پی بیکفایتی آل سعود منجر به از بین رفتن بسیاری از حجاج منجمله بسیاری از هموطنان ایرانی شده است، چگونه در سطح بینالملل میخواهد جیغ حمایت از حقوق بشر سردهد؟ آیا اربابانش اجازه انتشار یک بیانیه یا یک مصاحبه در محکومیت این حادثه و مهمتر از آن دولت سعودی را خواهند داد؟ این بیتفاوتی و سکوت بعد از این فاجعه عظیم نشان داد امثال شیرین عبادی، اردشیر امیر ارجمند و سایر جریانهای مدعی حقوق بشر چه نسبتی با دلارها و ریالهای نفتی و آغشته به خون سعودی دارند و چرا این جریان مدعی در چنین مواردی سکوت پیشه میکنند!
احمد شهید و مجامع بینالمللی
احمدشهید که به عنوان گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران همواره با هیجان خاص و به بهانه نقض حقوق بشر به دنبال ارائه گزارش علیه جمهوری اسلامی میباشد، این روزها نیز مشغول به فعالیت است، اما در این مقطع اقدامش از جنس دیگر است و آن هم از جنس سکوت در قبال فاجعهای انسانی که در سطح بینالمللی از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و باید از وی و مجامع بینالمللی این سوال را مطرح نمود که آیا حاجیان بشر نیستند! و این سکوت حامیان عربستان، سازمان ملل، آمریکای جنایتکار و کشورهای اروپایی که با کوچکترین اتفاق در کشورهای مخالف سیاستهای مستکبرانه یشان، دادشان را به هوا بلند میکند و در رسانههای خود از حقوق بشری که هیچ تعریفی از آن ندارند دم میزنند، چرا اینبار سکوت کردهاند؟! و به راستی هر وجدان بیدار و هر انسان آزاده به روشنی میتواند در عرصه جهانی جبهه حق را از باطل تشخیص داده و مسیر خود را از سپاه شیطان متمایز نماید. جای تعجب نیست که علیرغم تکذیب احمد شهید در خصوص دریافت مبلغ یک میلیون دلار رشوه از عربستان سعودی در قبال موضعگیری تند در قبال مسائل ایران و ارائه گزارشهای جهتدار، وی در مواجهه با این اتفاق ضد بشری و بیکفایتی آل سعود، سکوت اختیار نماید.
علیرضا نوریزاده و مدعیان حقوق بشر داخلی
سرسپردگی تا کجا میتواند باشد که علیرضا نوریزاده که پیش از این نیز در ماجرای تعرض ماموران عربستانی به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده به دفاع از این رژیم پرداخته بود، با توهین به زائران خانه خدا، آنها را «فاقد تربیت و شعور» برای اعزام به مکه اعلام کرد! سوال اینجاست که ریالهای آل سعود چه شباهتی دارد با دینارهای بنی امیه؟! این مهره وابسته به دستگاه جاسوسی آل سعود که در شبکه تلویزیونی «ایران فردا» (که با حمایت مالی مستقیم آل سعود تاسیس گردیده است) سخن میگفت، با ادعای اینکه این رژیم بهترین امکانات دنیا را برای زائران خانه خدا فراهم آورده است، در توهینی آشکار گفت: «حجاج به ویژه آنها که از آفریقا به مکه میآیند باید قبل از اعزام توسط دولتهای خود تربیت بشوند زیرا آنها فاقد تربیت لازم هستند زیرا بیتوجهی و تربیت نداشتن آنها باعث میشود که هر چقدر آل سعود تجهیزات و امکانات فراهم کند بازهم اینها بروند و همه چیز را خراب کنند و این نشان میدهد که فقط مکه رفتن مهم نیست بلکه باید حجاج تربیت هم بشوند!» و دریغ از اشارهای به بیتدبیری و احمالگری متولیان امر و جای تعجب نیست این مواضع برای یک وطنفروش در قبال جان سپردن هموطنانش در ازای ریالهای عربستان.
رسانههای غربی
رسانههای آمریکایی که از کشتن چند حیوان چشمپوشی نمیکنند، فاجعه منا و کشته شدن هزاران انسان را حادثه طبیعی توصیف کرده و به عنوان یک موضوع اصلی به آن نمیپردازند. همانطور که پیشتر هم گفته شد، شاید رقم بیش از هشتهزار قربانی برای حادثهای که عامل انسانی دلیل وقوعش بوده در قرن اخیر کم سابقه باشد و به اذعان برخی کارشناسان حوزه حقوق بینالملل صدور چندین قطعنامه از سوی شورای امنیت علیه دولت سعودی طبیعیترین اقدام در محکومیت آن است. اما امروز نه تنها خبری از ورود شورای امنیت و سازمانهای حقوق بشری نیست، که مقامات آمریکایی و غربی حتی از اظهار تاسف جدی و بازخواست شفاهی حکام سعودی درباره فاجعه منا استنکاف نمودهاند.
رسانههای وابسته به آمریکا و انگلیس که خود را حامی سرسخت حقوق بشر میدانند در کشورهای مخالف آمریکا، حتی از مرگ سگ و گربه هم چشمپوشی و گذر نمیکنند. همین چند ماه پیش بود که این رسانهها کشته شدن چند سگ در شیراز را به موضوع اصلی و سوژههای اول خبری خود درباره ایران تبدیل کرده و ابعاد سیاسی و فرهنگی نیز برای آن ترسیم کردند، اما همین رسانهها در موضوع کشته شدن هزاران انسان در کشور عربستان سعودی هیچگاه به صورت جدی وارد عرصه نشدهاند.
در این بین، رسانههای آمریکایی به صورت کاملا هدفمند به پوشش فاجعه منا میپردازند. این رسانهها علاقه چندانی به شرح ماجرا نداشته و اذهان را از بیکفایتی سعودیها به یک اتفاق طبیعی هدایت میکنند. در همین راستا «کریستف کیلب» فعال آمریکایی حقوق بشر میگوید: «سانسور فاجعه منا خیلی عجیب بود! هزاران نفر کشته شدهاند اما شاید بخش قابل توجهی از مردم آمریکا از جنایتی که امروز در عربستان رخ داده بیاطلاع باشند چون برای دولت آمریکا، حاکمان سعودی از جان انسانها مهمتر هستند. اینکه کدام اتفاق برای آمریکا، حادثه است و کدام فاجعه؛ بستگی دارد به اینکه آن رخداد چه زمانی و کجا به وقوع پیوسته است.» حال مضاف بر این مطلب نیز باید بدانیم که همین حامیان غربی دولت سعودی، بارها ثابت کردهاند که حمایت خود را فقط تا سرحد تأمین منافع ادامه میدهند. مصداق روشن این گفته «معمر قذافی» است؛ وی که دلارهای نفتی سرسامآوری را خرج برخی کشورهای غربی از قبیل فرانسه و ایتالیا مینمود، دقیقاً تا زمانی که خطری برای منافع غرب نبود و حضورش برای اهداف آمریکا و غرب در منطقه میصرفید! به عنوان دولتی قانونی به رسمیت شناخته میشد، اما به مجرد تغییرات منطقه و وقوع بیداری اسلامی و دقیقاً زمانی که باید قربانی اهداف غرب میشد، دیدیم که همان هواپیماهای اروپایی بر فراز لیبی و علیه قذافی به پرواز درآمدند و فرجام وی نیز بدون توجه به خدماتش به اروپا، رقم خورد.
و اما بنگاه دروغ پردازی بیبیسی فارسی... ای کاش برخی سینهچاکان این شبکه و آنانی که به دنبال تطهیر این رسانه روباه پیر میباشند، وجدانهایشان بیدار شود و ببینند مواضع این شبکه را در قبال هجرت مظلومانه هموطنانمان و سایر مسلمانان جهان را و دریابند پیوند عمیق ریال و دلار نفتی آل سعود را با این شبکه.
بیبیسی با فرافکنی می گوید: «فاصله منا با جایی که نیروهای امنیتی مستقر هستند، زیاد بوده و به همین دلیل نتوانستهاند این حادثه را کنترل کنند!» و در ادامه نیز این شبکه دولتی انگلیس همگام با مسئولان رژیم آل سعود برای پنهان کردن نقش بیکفایتی این رژیم در تامین امنیت زائران خانه خدا، «حجاج» را مقصر این فاجعه اعلام کرد!
«مهرداد فرهمند» خبرنگار این شبکه با یادآوری خاطرات خود از حضور در این مراسم در 6 سال پیش مدعی شد که «نباید هر اتفاقی که در مراسم حج رخ میدهد را به دلیل نفرت خود از مسئولان آل سعود، به گردن آنها بایندازیم و باید خود حجاج را مورد انتقاد قرار دهیم که در چنین مراسمی معیارهای ایمنی را به درستی رعایت نمیکنند، من بر اساس مشاهدات خود در سفرم برای پوشش این مراسم میتوانم بگویم که دولت عربستان همه امکانات لازم را مهیا کرده و با ایجاد یک فضای بزرگ و توسعه یافته مکان مناسب برای حضور همه حجاج و انجام مناسک حج توسط آنها را فراهم کرده است، اما این خود حجاج هستند که برای انجام رمی جمرات عجله دارند و باعث میشوند که به دلیل ازدحام این مسائل پیش بیاد!»
گفتنی است پیش از این اسناد گستردهای از روابط ارگانیک این شبکه با دربار آل سعود و اعطای بودجه ویژه از سوی سران این رژیم به مسئولان بیبیسی فارسی برای انجام برنامههای این رژیم در منطقه از جمله حمایت از داعش با سرپرستی «عطاء الله مهاجرانی» منتشر گردید و در فاجعه جان باختن زائران خانه خدا نیز میتوان ادامه این همکاری ارگانیک را مشاهده کرد.
به امید جهانی به دور از نفاق و تزویر...
نشریه اشارت،موسسه راهبردی دیده بان