به گزارش دیده بان، جنگ بیش از یک ساله رژیم صهیونیستی علیه غزه که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) آغاز شد، پیامدهای گستردهای را در ابعاد مختلف متوجه این رژیم کرده است.
رژیم صهیونیستی بهعنوان رژیمی جعلی با ساکنانی عاریهای بهویژه طی ماههای اخیر و اقدام این رژیم برای گسترش جنگ به دیگر کشورهای منطقه با چالش «مهاجرت بزرگ» مواجه شده است؛ چالشی که ده هزار نفر از ساکنان اراضی اشغالی را به سمت ترک این اراضی سوق داده است.
البته جنگطلبی و جنگافروزی رژیم صهیونیستی فقط جدیدترین دلیل مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی است و این چالش مهم دلایل ریشهای دیگری نیز دارد.
مهاجرت معکوس؛ ساکنان موقت سرزمینهای اشغالی فرار میکنند
رسانه صهیونیستی جروزالمپست، بهتازگی در گزارشی با عنوان «مهاجرت بزرگ» از افزایش تعداد صهیونیستهای ساکن اراضی اشغالی که این اراضی را ترک میکنند، خبر داد.
این گزارش اعلام کرده است که موج مهاجرت معکوس جدید از اراضی اشغالی از زمان اشغال فلسطین بیسابقه بوده و شمار صهیونیستهایی که اراضی اشغالی را ترک میکنند، به رقم بیسابقهای رسیده است.
گزارش جروزالمپست با استناد به آمار خروج حدود ۴۱ هزار فلسطینی از اراضی اشغالی طی هفت ماه نخست سال ۲۰۲۳، اعلام کرد که این رقم بیشتر از آمار مربوط به بازه زمانی مشابه در سال ۲۰۲۲ بود.
تعداد مهاجران بلندمدت براساس تعریف اداره مرکزی آمار رژیم صهیونیستی طی هفت ماه اول سال ۲۰۲۳ حدود ۵۹ درصد افزایش یافته است؛ ضمن اینکه جوانان در دهههای ۲۰ و ۳۰ سالگی حدود ۴۰ درصد از مهاجران را تشکیل میدهند، آن هم در شرایطی که سهم آنها از شمار ساکنان اراضی اشغالی فقط ۲۷ درصد است.
نکته مهم و قابل توجه در آمارهای رژیم صهیونیستی در مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی در سال ۲۰۲۳، این است که ۵۹ درصد از مهاجران در خارج از اراضی اشغالی متولد شدهاند؛ ۸۰ درصد از این افراد متولد اروپا و عمدتا اروپای شرقی هستند.
رژیم صهیونیستی درپی عملیات طوفانالاقصی ازسوی مقاومت فلسطین با چالش مهم دیگری نیز مواجه شده است؛ این در حالی است که حدود یک میلیون صهیونیست شهرکنشین طی سالهای اخیر بهعنوان اقدامی احتیاطی در صورت وقوع جنگ، یک گذرنامه خارجی دریافت کردهاند.
در عین حال، معاریو گزارش داد که شهرکنشینان صهیونیست در هفت ماهه اول سال ۲۰۲۴ چیزی حدود ۷ میلیارد دلار سپرده به خارج منتقل کردند.
نکته مهم در گزارش رسانههای صهیونیستی براساس آمار ارائهشده ازسوی این رژیم، سهم اندک عربها و مسیحیها در موجهای مهاجرتی بوده است که مقامهای صهیونیست را بهشدت ترسانده است.
زنگ هشدار مهاجرت معکوس در اراضی اشغالی
رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت ذاتا بحرانی خود، همواره در شرایط چالشهای پیچیده و درهم تنیده قرار دارد؛ همین امر دلیلی جدی برای ساکنان اراضی اشغالی جهت ترک این سرزمین است.
در واقع ساکنان اراضی اشغالی در مواجهه با هر بحرانی که این سرزمین را فرا میگیرد، به دنبال مهاجرت هستند؛ دلیل این امر هم پایانناپذیری بحرانهای رژیم صهیونیستی و هم عاریهای بودن جمعیت آن است.
نگرانی از جنگ داخلی در پی بروز چرخههای مکرر ناامنی ناشی از پاسخ مقاومت فلسطین به تجاوز صهیونیستها و بحرانهای سیاسی - اجتماعی پایان ناپذیر دلیل اصلی تصمیم ساکنان اراضی اشغالی برای مهاجرت هستند؛ گزارشها، نظرسنجیها و مستندات نشان دادهاند که ساکنان اراضی اشغالی همواره به ترک این سرزمین فکر کرده و در این مسیر اقدام میکنند؛ این روند به ویژه زمانی تشدید میشود که بحرانهای رژیم صهیونیستی تشدید میشوند.
بر اساس گزارشها، مستنداتی درباره اقدام ساکنان اراضی اشغالی برای ترک این سرزمین وجود دارد؛ رسانههای رژیم صهیونیستی، میگویند که روی کار آمدن بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی کاتالیزوری برای سرعت بخشیدن به تصمیمگیری شمار قابلتوجهی از این افراد مبنی بر خروج از اراضی اشغالی بود.
گذشته از مسائل سیاسی، بحران اقتصادی و عدم امنیت دیگر دلایلی هستند که ساکنان رژیم مجعول اسرائیل را به سمت خروج از اراضی اشغالی سوق میدهند.
در بحبوحه جنگ غزه، کارزاری تحت عنوان «بیایید با هم اسرائیل را ترک کنیم» تجدید شد و از خانوادههای صهیونیست از طریق شبکههای رسانههای اجتماعی خواست تا مقصدهایی را در سراسر جهان برای اقامت موقت یا دائم جستوجو کنند.
این کارزار شامل گروههای بزرگی در شبکههای اجتماعی میشد که بیشتر آنها از تابعیت اراضی اشغالی هستند و برخی از آنها صهیونیستهایی هستند که در خارج از اراضی اشغالی ساکن هستند و در کشورهای مختلف جهان بهویژه در آمریکا، کانادا و اروپا اقامت دارند.
گزارشهای ادره مرکزی آمار رژیم صهیونیستی الگوهای مهاجرت به ویژه پس از عملیات طوفان الاقصی را هشداردهنده توصیف و اعلام کردهاند که این عملیات سبب تشدید موجهای مهاجرت معکوس شده است.
دلایل ریشهای مهاجرت معکوس از اراضی اشغالی
پروژه صهیونیستی اگرچه در اوایل قرن نوزدهم در اروپا قوت گرفت، اما در میان اروپاییها محبوبیتی پیدا نکرد و در نتیجه شکست خورد.
ادعاهای صهیونیستها درباره موجهای نسلکشی علیه آنها بهویژه ازسوی آلمانیها نیز بر اروپاییها تاثیری نگذاشت، اما سبب شد تا آنها برای دور کردن این بلا از خودشان با همکاری آمریکا اقدام به حمایت جنبش استعماری صهیونیستی کنند؛ آنها برای سوق دادن صهیونیستها به استعمار فلسطین تلاش زیادی کردند تا ادعای آنها درباره فاجعه ادعایی نسلکشی در خاک اروپا را پاک کنند؛ در عین حال، مرزهای بسته آمریکا به روی صهیونیستها آنها را ناچار به پذیرش گزینه پیشنهادی اروپاییها کرد.
البته آمریکا و اروپا در ادامه نیز شرایط گسترش اشغالگری را برای صهیونیستها فراهم کردند؛ آنها با توجه به حساسیت رژیم صهیونیستی به مهاجرت یهودیها به آمریکا و اروپا تا اواخر دهه ۱۹۸۰، پذیرش این افراد را سختتر از هر زمان دیگری کردند؛ لابی رژیم صهیونیستی با اعمال فشار بر دولت جورج دبلیو بوش، موفق شد آمریکا را ناچار به اعمال محدودیتهای شدیدی بر مهاجران یهودی کند تا آنها مجبور به مهاجرت به اراضی اشغالی شوند.
رژیم صهیونیستی بهعنوان یک رژیم نژادپرست در هفت دهه از حیات جعلی خود بارها نشان داده که قادر به ترک این ویژگی ذاتی نیست و حتی در قبال مهاجران رنگینپوست نمیتواند خود را از این خصیصه غیرانسانی جدا سازد؛ در عین حال، اقدامهای جنایتکارانه این رژیم ازجمله نسلکشی در صبرا و شتیلا در ۱۹۸۲ و بهتازگی در غزه تایید کرد که نژادپرستی مقامهای صهیونیستی که در تاروپود ساختارهای این رژیم درهم تنیده شده، نسلکشی را برای آنها اقدامی مشروع میکند.
مجمع عمومی سازمان ملل پس از نسلکشی صبرا و شتیلا قطعنامهای را در محکومیت این کشتار بهعنوان نسلکشی به تصویب رساند که ۱۲۳ کشور به آن رای موافق و ۲۲ کشور نیز به آن رای ممتنع دادند؛ در آن زمان، اتحاد جماهیر شوروی و شماری از کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین اعلام کردند: آنچه اسرائیل انجام میدهد نسلکشی و هدف آن نابودی فلسطینیها بهعنوان یک ملت است.
شمار قابل توجهی از یهودیهای آمریکایی و اروپایی منتقلشده به اراضی اشغالی با مشاهده این جنایتها بهسرعت از این رژیم و تفکراتش فاصله گرفته و از اراضی اشغالی خارج شدند.
با تشدید آپارتاید رژیم صهیونیستی و استعمار شهرکنشینان در دهههای بعد، مخالفت یهودیان آمریکا و اروپا با این رژیم تشدید شد.
ازسوی دیگر تلاش مقامهای صهیونیست با القای ترس از نسلکشی به صهیونیستها جهت تشویق آنها برای مهاجرت و سکونت در اراضی اشغالی، اکنون به بومرنگی تبدیل شده که آنها را به فرار از این اراضی تشویق میکند.
روایت سیاهپوستانی که رژیم صهیونیستی با وعده زندگی امن و در رفاه به اراضی اشغالی منتقل کرده نیز، روایت قابل توجهی است؛ این افراد که گاهوبیگاه اخبار اعتراضهایشان و برخورد خشونتبار پلیس رژیم صهیونیستی با آنها منتشر میشود، در چرخهای باطل از نژادپرستی و سرکوب ازسوی پلیس گرفتار شدهاند.
منبع: خبرگزاری میزان