موسسه راهبردی دیده بان، یکی از بزرگترین معارضین جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون در مرحله اول گروههای تروریستی و بعد نفوذ و گسترش فعالیتهای فرقهای بوده است. بسیاری از گروههای تروریستی اساساً برای جذب بهتر اعضا و فعالیتهای پایدارتر به ساختار فرقهای روی میآورند و بسیاری از از فرقهها نیز در بروز رفتارهای رادیکال به سمت و سوی خشونت و تروریسم میروند. امروز با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب، مجلس شورای اسلامی در اقدامی مهم و ضروری برای اولین بار فراکسیون حمایت از قربیان ترور را تشکیل داده است که با تعاریف نظام ایران از بحث تروریسم میتواند خلاءهای قانونی در مواجهه با بسیاری از فرقهها و گروههای معارض را نیز پر کند. در رابطه با فراکسیون حمایت از قربانیان تروریسم و اقدامات صورت گرفته تاکنون و همچنین تعریف حوزهی فعالیتها و اختیارات آن با آقای ابوالفضل ابوترابی به عنوان یکی از اعضای این فراکسیون ساعتی به گفتگو نشستیم.
بفرمایید طرح ایجاد فراکسیون حمایت از قربانیان ترور چگونه آغاز شد؟
در مجلس فراکسیونی تشکیل شد به نام حمایت از قربانیان تروریسم. جمهوری اسلامی ایران جزو کشورهایی است که بیشترین قربانی را درزمینهی تروریسم داشته ولی متأسفانه به دلیل مظلومیتی که این نظام در دنیا داشته و کمکاری دستگاههای مربوطه در کشور که غافل بودند، نتوانستیم صدای خودمان را که دربارهی تعداد زیاد قربانیان تروریسم است به گوش جهانیان برسانیم. عمدهی حامیان تروریسم هم در حال حاضر در کشورهای مدعی حقوق بشر رشد و نمو پیدا میکنند. تأمین منابع مالیشان ازآنجا است و موردحمایت دستگاههای مختلف سرویسهای اطلاعاتی کشورهای عمدتاً غربی و آمریکا هستند؛ لذا نیاز بود مجلس شورای اسلامی یک ورود جدی پیدا کند. حداقلش این است که ادعای ما 17000 نفر شهیدی است که درزمینهی تروریسم داریم؛ البته اعتقاد ما این است که تعداد این شهدا بیش از این رقم است ولی کسی تابهحال آمار دقیقی ارائه نکرده است. مثلاً خیلی از شهدای ما را حزب منحله کومله به شهادت رسانده است که بهصورت جدی موردحمایت رژیم جعلی صهیونیستی و آمریکا هستند و اینها متأسفانه در آمار نیامدهاند و باید اسامیشان استخراج شود و نیاز است تا یک بازنگری در این آمار انجام شود. با توجه به این کاستیها مجلس به این نتیجه رسید که با تعدادی از نمایندهها یک فراکسیونی در این زمینه تشکیل دهد. ما علاوهبر اینکه فراکسیون را در مجلس نهم تشکیل دادیم جمعبندی این شد که با توجه به دو همایش بزرگی که در این زمینه برگزار شد و از استقبال خوبی هم برخوردار شد، در کنار این فراکسیون یک NGO هم تشکیل بدهیم؛ یعنی یک فراکسیون داخل مجلس که به امورات قانونگذاری، نظارت و هماهنگی دستگاهها بپردازد و یک NGO هم بهصورت یک سازمان مردمنهاد جهت فعالیت عاشقان و علاقهمندان به این موضوع مثل خیلی از خانوادههای شهدا، حقوقدانان و دانشمندان که در این زمینه کار کردهاند تا بتوانیم از ظرفیت علمی و عملی آنها استفاده کنیم. حتی ممکن است این افراد ایرانیها یا غیرایرانیهای خارج از کشور باشند که صاحبنظر و علاقهمند هستند. این NGOتشکیل شد و کمک میکند تا در این نهاد غیردولتی افراد مقالهها و داشتههای خود را ارائه دهند و کمکی در پیشبرد این موضوع باشند. درواقع سازمان مردمنهاد ثبت شدهای که ان شاا... در آیندهی نزدیک قوام و دوام آن بهصورت رسمی اعلام خواهد شد، بهنوعی کمک علمی و مردمی برای فراکسیون داخل مجلس است. فراکسیون داخل مجلس هم چند مورد از نهادهای مهمش بحث اعلام وضعیت تروریسم و قربانیان آن در داخل و خارج جمهوری اسلامی است،. نهاد دیگر بحث اطلاعرسانی بینالمللی است که توسط آقای مرهصدق نماینده اقلیتهای دینی (کلیمیان) انجام میشود و نهاد دیگر بحث حقوقی است که بنده مسئول آن هستم.
اگر یکی از این فرقهها که به نام فرقه شیرازی مشهور است را دنبال کنیم، میرسیم به خوارکدهی آنها به چندین شبکهی ماهوارهای در انگلیس که اتفاقاً برادر سرکردهی فرقه در آن کشور با عناوین مختلف بعضاً بهظاهر شرعی، مثل خمس و زکات تأمین مالی میشود؛ اما در اصل منبع مالی دستگاه اطلاعاتی انگلیسیها است و مصداق بارز تشیع انگلیسی هستند. ما متأسفانه این موضوع را برای مردم تشریح نکردیم و تشعشع خفیفتر آن همانی است که اخیراً مقام معظم رهبری در بین دانشجویان از آن به اسم «اسلام رحمانی» یادکردند.
پس از برگزاری جلسات متعدد در نهاد ریاست جمهوری و با حضور معاونت حقوقی ریاست جمهوری و همچنین عزیزانی که در مجلس بودند به این نتیجه رسیدیم که ما باید ورود جدی پیدا کنیم به مبحث تعریف تروریسم، هرچند دیرهنگام است. به هر جهت بین تعریف تروریسم اختلاف زیادی است، بسیاری از حقوقدانان اعتقاددارند که تعریف تروریسم دست خودمان را میبندد و به قولی بهمثابه یک شمشیر دو لب است. وقتی آن را تعریف کردیم میتواند علیه خودمان هم استفاده شود و برخی دیگر هم معتقدند بسیاری از کشورها تروریسم را تعریف کردند و ما هم باید تعریف کنیم و چون تابهحال اقدامی نکردیم بسیاری از کشورهای دوست ما در حال جدایی از ما هستند و به سمت تعریف تروریسمی میروند که کشورهای غربی ارائه کردهاند. درصورتیکه ما یک تعریف واحدی داشته باشیم و به کشورهای دوست خودمان ارائه دهیم، میتوانیم آنها را در یک همصدایی با خود همراه نماییم. در تلاش هستیم یک کار تطبیقی انجام دهیم تا تعریفی از تروریسم داشته باشیم که فرقهها را هم طبیعتاً میتوانیم زیرمجموعهی آن بیاوریم. در حال حاضر در کمیسیون قضایی پیوستن به کنوانسیون بینالمللی «مبارزه با تأمین منابع مالی تروریسم» را داریم، چون بعضی از بانکهای ما به لحاظ اینکه ما به این کنوانسیون نپیوستیم، الآن در تحریم هستند، البته بهانه حداقل بهصورت شکلی در حال حاضر این است. اما در همین کنوانسیون ما تعریفی از تروریسم نمیبینیم ضمن اینکه دوباره ما بحث کنوانسیون مبادلهی محکومین را داریم با کشور تاجیکستان که آنها یک تعریفی از تروریسم مترادف با تعریف آمریکا دارند و اگر ما خواستیم به آن کشور بپیوندیم طبیعتاً چون دارای دو نگرش و تعریف متفاوت دربارهی تروریسم هستیم، دچار مشکل خواهیم شد و بعضی دیگر از کشورها نیز که به آنها پیوستهایم و یا در آینده خواهیم پیوست و با آنها بحث مبادلهی محکومین را داریم مجدداً به مشکل برمیخوریم. علیایحال این نتیجهگیری ما بود که برویم به این سمت که بعد از 37 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی و بعد از تأخیر طولانی که در مورد عدم تعریف تروریسم و قانون مربوط به آن وجود داشت مثل کشورهای دیگر قانون و سازوکاری برای آن تعریف کنیم. بهاصطلاح شاخهی حقوقی فراکسیون حمایت از قربانیان تروریسم در حال پیگیری این مقوله است. شاخههای دیگری هم داریم که در حال پیگیری و برنامهریزی موارد دیگری مثل برگزاری همایش، تبلیغات بینالمللی، حقوقی و غیره هستند. بحثهایی که متأسفانه ما امروزه از آن غافل هستیم یک جنگی به وجود آمده کنار جنگ نظامی، اقتصادی و سیاسی بهنام جنگ قضایی که دشمن علیه کشور ما به راه انداخته است. دشمن بر اساس همین تعاریف تروریسم که دارند و مراجعهی افرادی در اروپا که مدعی هستند قربانی تروریسم شدهاند، توسط دادگاههای آنها میلیاردها دلار علیه جمهوری اسلامی رأی صادر شده است که اگر اشتباه نکنم رقم دقیق آن بالغبر 50 میلیارد دلار است. هرچند این رأیها مربوط به محاکم داخلی کشورها است، ولی این محاکم هم مثل مبحث تروریسم که در حال تبدیلشدن به موضوعی بینالمللی است، به نظر میآید این رأیها نیز در حال تبدیل به آرای بینالمللی و قابلاجرا در کشورها است و این رویه با فشار آمریکا در حال اجرا شدن است.
پس بخشی از نیاز اصلی ما در این حوزه ورود قضائی و حقوقی در سطح بینالمللی است؟ بالاخره این مرحله نیاز به دفاع ما در دادگاههای بینالمللی دارد، وگرنه امکان جرائم مالی و محکومیت در دادگاههای بینالمللی وجود دارد.
بله ما در جنگ قضایی هم متأسفانه غافلیم؛ یعنی حدود 50 میلیارد دلار علیه ما رأی دادگاه صادرشده، و هرچند در دادگاههای آمریکا است اما در حال تبدیلشدن به رویهای بینالمللی است و امکان به اجرا گذاشتن دارد. البته در یکی، دو سال اخیر اقدامات خوبی انجامشده ولی مطلوب نبوده لذا با توجه به اهمیت موضوع ما باید جنگ قضایی را جدی بگیریم؛ یعنی باید اول یک تعریفی از تروریسم داشته باشیم که محاکم مربوط به قوهی قضائیه و قضات ما که میخواهند مبادرت به صدور رأی پیرامون این موضوع نمایند با دست پر و با استفاده از قوانین اقدام کنند. یک پدیدهای هم که در حال حاضر داریم و از آنهم خیلی غفلت کردیم پدیدهای است که براثر استفاده از موارد ممنوعهای است که در 8 سال دفاع مقدس شاهد آن بودیم و آن اینکه کشورها و شرکتهایی به رژیم بعث و صدامحسین کمک کردند ازجمله ارسال مواد اولیه، تجهیزات و بمبهای شیمیایی که براثر آنها بسیاری از جوانان ما در جبههها آلوده شدند و به شهادت رسیدند و یا به درجهی جانبازی نائل آمدند و همین جانبازان هم با عنایت بهشدت آلودگیشان پس از چند سال تحمل زجر و سختی به فیض شهادت رسیدند و ظرفیتی که باید در دفاع از حقوق این جانبازان در مجامع بینالمللی به کار برده میشد هنوز هم در حال از دست رفتن است. این جانبازان عزیز هم حتماً باید جزو قربانیان تروریسم قرار بگیرند و با توجه به قوانین بینالمللی که استفاده از مواد شیمیایی را ممنوع کرده است، بهعنوان یک عمل تروریستی قابل پیگرد میباشد. البته موارد مشابه بسیار زیاد است و بنده به علت کثرت جانبازان شیمیایی طرح موضوع کردم و اگر نه موارد مشابه خیلی بیشتر است. ما اخیراً ترورهایی داریم که توسط «جیش العدل» در سیستان و بلوچستان انجام شد و حامی آنها هم سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و عربی منطقه بوده و بازهم ما از این ظرفیت استفاده نکردیم؛ یعنی باید اقدام به مستندسازی میکردیم و پروندهها ارجاع داده میشد به دادگاه تا رأی لازم صادر میشد که در این زمینه قصور شد. درمجموع در بحثهای تروریسمی در درجهی اول هماهنگی وجود ندارد و فراکسیون قصد دارد آن را نظم دهد و هماهنگی ایجاد کند. ما بعضی خلأهای قانونی داریم و قاضی هنگامیکه میخواهد رأی صادر کند با یک سری مشکلات حین اجرا مواجه است که این هم باید توسط فراکسیون حمایت از قربانیان تروریسم انشاا... پیگیری شود و با رصد مداوم اگر موانع قانونی هم در این بین وجود دارد یا مثل الآن که تعریفی هم برای تروریسم نداریم و نیازمند وضع قانون جدید هستیم اقدامات لازم را انجام دهیم. این موارد درمجموع وظایفی است که بر عهدهی شاخهی حقوقی فراکسیون گذاشته شده است و با کمک همه و کار تطبیقی که انجام خواهیم داد، با تهیهی طرح تعریف تروریسم و در صورت نیاز شاخهی بعدی آن تعریف فرقهها و مبارزه با فرقههای نوظهور، یا بهصورت تروریسمی یا اعتقادی را به سرانجام برسانیم.
در توضیح طرح جامع ضدتروریسم فرمودید که نیاز به کار تحقیقی- تطبیقی است، ما هم بالاخره یک جنبهی قوانین کشور را خصوصاً در حوزه تروریسم که بینالمللی است داریم چون ما با گروهکهایی مبارزه میکنیم که از خارج کشور میآیند و مدعی هستیم اکثر آنها را کشورهای اروپایی ، غربی و منطقه حمایت میکنند. فکر میکنید ما چقدر باید با معیارهای جهانی هماهنگ بشویم و قوانین خودمان چقدر باید در سطح جهانی قابلپذیرش باشد ؟
ما بالاخره باید یک نقطهی عطفی با سایر کشورها داشته باشیم هرچند با برخی از آنها هیچوقت نمیتوانیم به یک نقطهی واحد برسیم و تعارضی آشکار داریم؛ لذا نمیتوانیم به آن تعریف واحد مدنظر برسیم. اما واقعیت این است که در بحث بهخصوص جرائم سازمانیافته که تروریسم هم شاخهای از آن است، اینها فراملی و فرامنطقهای هستند و اگر نتوانیم کشورهای دیگر را با خود همراه کنیم طبیعتاً مبارزه با آنها خیلی سخت است؛ چون در چند کشور دنیا در حال تردد هستند و تأمین مالی میشوند و تبادل مالی، لجستیکی و اطلاعاتی انجام میدهند؛ لذا باید یک حداقلهای همگونی و همراهی کشورهای دیگر را داشته باشیم تا بتوانیم با این جرم فراملی مبارزه کنیم. تمام تروریستها در کشور ما منشأ خارجی دارند و بهواسطهی اشراف اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی که در داخل ایران وجود دارد هیچکدامشان با منشأ داخلی نمیتوانند کاری را انجام دهند؛ زیرا تمام آنها در همان گامهای نخستین کشف و در نطفه خفه میشوند. اما آنهایی که منشأ خارجی دارند و ظهور و بروزشان در داخل جمهوری اسلامی است به لحاظ اینکه مدیریت و تأمین مالی و تجهیزاتی میشوند کمی دچار مشکل هستیم و باید در تعریفمان این نقصان را حل کنیم؛ البته در بعضی کشورها که با ما همسو هستند و قربانی تروریسم شدهاند بهخصوص کشورهای همسایه، و طبیعتاً با کشورهای غیرهمسو که اساساً تعارضهای آشکار داریم رسیدن به نقطهی مشترک از محالات است.
فرمودید برای تدوین یک طرح جامع، تبلیغات بینالمللی نیاز داریم. در مورد ابعاد و چیستی این تبلیغات بیشتر توضیح بدید؟
این دو موضوع است، یکی در مورد تعریف تروریسم از نگاه ایران و کشورهای همسو که چون ما هنوز طرحی ندادیم در فراکسیون به آن نپرداختیم؛ اما در مورد گام اولش، مایکی از کشورهای قربانی تروریسم هستیم، ولی کار تبلیغی نکردیم. در فراکسیون یک معاونتی تشکیلشده تا با یک دیپلماسی پارلمانی که زبان گویای جمهوری اسلامی است به جهانیان اعلام کند ما چقدر از تروریسمی که حامیان آن کشورهای غربی هستند لطمه دیدیم و شهید دادیم و خسارتهای مالی و معنوی فراوانی هم به ما وارد شده است. این شاخه، فعالیتش را آغاز کرده و در چند مجمع بینالمللی هم حضور پیداکرده و رسماً بیانیه داده است.
در بین متدینین ما تا دورافتادهترین روستاهای ما نفوذ کردهاند، من الآن مشخصاً شعور کیهانی را نام میبرم که اگر امروز آن را بررسی کنیم، میبینیم بین افرادی که عرض کردم نفوذ زیادی پیداکرده و اگر توسط ما مدیریت نشود، دشمن آنها را مدیریت میکند چیزی مثل ایجاد بهائیت که در ابتدا با همین مقدسات شروع شد. ولی ما یک مشخصه برای مبارزه داریم و آن اینکه هر فرقهای که از حوزهی علمیه جدا شد ولو اینکه لباس روحانیت بر تن داشت، این فرقه باید خطرناک تعریف شود
همانطور که میدانید کشور ما در موضوع فرق و ادیان انحرافی و نوظهور حتی قبل از انقلاب بسیار مورد هجمه قرار گرفته و این مسئله در سالهای بعد از انقلاب شکلی بسیار جدی به خود گرفته است. تعدد، کثرت و تنوع فرقههای انحرافی که در ایران فعالیت میکنند واقعاً تبدیل به تهدیدی بزرگ برای خانوادههای ایرانی و مسلمان شده است. حال با توجه به این مسئله که برخی از این فرقهها وارد اقدامات تروریستی هم شدهاند و حتی برخی گروههای تروریستی ساختار فرقهای دارند، این موضوع هم در طرح فراکسیون پیشبینی شده است؟
یکی از دندانههای ارهای که دشمن طراحی کرده تا با آن تنهی جمهوری اسلامی را قطع کند قطعاً فرق است. فرق در حد اعلایش دستبهکارهای تروریستی میزند؛ یعنی فرقهای که اقدام به شستشوی مغزی اعضا میزند ختم به عملیات تروریستی میشود. اما دشمن در بحث فرق بهخصوص فرقههای نوظهور برنامهریزیهای بسیاری کرده و از شبکههای اجتماعی، اینترنت، ماهواره و کتب مختلف در حال گسترش آنها است. ما فرقههایی مثل مسیحیت تبشیری که خاصهی تأمین منبع آن از انگلیس است داریم، فرقی مثل زرتشتیگری که بسیار هم تبلیغ میشود و از طریق ماهواره با صرف هزینهی زیاد در حال جذب است. فرق دیگری هم داریم که زمینهی آن داخلی است و بعد دشمن آنها را کشف کرده و سوار بر موج اینها میشود. فرق قدیمیتری مثل صوفیان و دراویش را داشتیم که معضلاتی را برای کشور بهوجود آوردند و همینها باعث شد که تحت عنوان حقوق بشر مظلومنماییهای اینها شرایطی را بهوجود آورد که در مجامع حقوق بشری ما را محکوم کنند. لذا فرقههای نوظهور و قدیمی یک آلت دستی میشود که دشمن به آنها استناد کند و نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران اعلام کند. ضمن اینکه اینها بعد از مدتی که در داخل بهوجود آمدند دشمن جذبشان میکند و منشأ خارجی پیدا میکنند و برخی هم از اول خارجی تشکیلشده و داخلی بروز میکند، مثل مسیحیت تبشیری. اکثر این فرقهها کار اصلیشان جاسوسی است، در فرقهی بهائیت طبق رسم و رسوم خودشان هر 19 روز یکبار که باید طرح ضیافت داشته باشند ملزم به ارائهی کامل اطلاعات به حیفا و عکا هستند که مرکز بهائیت در دنیا است و در داخل خاک رژیم اشغالگر قدس واقع شده است. یعنی درواقع یک جاسوسی سازماندهی شده است که در کل کشور حتی اعماق روستاهای ما بهصورت 19 روز یکبار و اعتقادی و بدون هزینهی اسرائیل قاصب در حال اتفاق افتادن است و از این طریق اطلاعات زیادی پیرامون جمهوری اسلامی ایران توسط تشکیلات بهائیت در حال تبادل است و آنها را به دست 9 نفر اصلی مستقر در شهرهای مزبور میرساند. لذا بعضی از فرق اینگونه هستند و برخی دیگر هم روی به اقدامات خشونتآمیز آوردند مثل دراویش که اقداماتشان باعث بروز مظلومیت بیشازپیش ایران در مجامع حقوق بشری است. بنابراین ما باید یا این فرقهها مبارزه کنیم درعینحالی که متأسفانه خلأهای قانونی زیادی هم در پیش روی ما است. در ضمن علاوه بر اقداماتی که فراکسیون انجام خواهد داد ذیل تروریسم نگاهی هم به تعریف و تعیین مجازات برای این فرقهها داشته باشیم. برخی از فرق هم با عناوین خوب و فریبکارانهی اسلامی به میدان میآیند. ما در حال حاضر فرقی داریم که بهنام مهدویت کار میکنند و معضلی جدی برای نظام شدهاند که بعضاً ریشههای داخلی دارند ولی دارای این پتانسیل هستند که بدون اینکه متوجه بشوند توسط دشمن جذب شوند. این فرقهها همانهایی هستند که مقام معظم رهبری از آنها بهعنوان «تشیع انگلیسی» یادکردند. همانطور که «مستر همفر» انگلیسی، آل سعود را در عربستان پایهگذاری کرد در حال حاضر هم تشیع انگلیسی بسیار، بسیار خطرناک است. ما اگر یکی از این فرقهها که به نام فرقه شیرازی مشهور است را دنبال کنیم، میرسیم به خوارکدهی آنها به چندین شبکهی ماهوارهای در انگلیس که اتفاقاً برادر سرکردهی فرقه در آن کشور با عناوین مختلف بعضاً بهظاهر شرعی، مثل خمس و زکات تأمین مالی میشود؛ اما در اصل منبع مالی دستگاه اطلاعاتی انگلیسیها است و مصداق بارز تشیع انگلیسی هستند. ما متأسفانه این موضوع را برای مردم تشریح نکردیم و تشعشع خفیفتر آن همانی است که اخیراً مقام معظم رهبری در بین دانشجویان از آن به اسم «اسلام رحمانی» یادکردند. به عبارتی اسلامی که آنها میخواهند یک شیر بییال و کوپال است، یعنی اسلامی بدون جهاد و امربهمعروف که در قرآن بارها بر آنها تأکید شده و نادیده گرفتن رشادتهای بزرگوارانی همچون حضرت علی (ع) و حضرت سیدالشهدا (ع) که الگوی آزادگان عالم است و پیریزی اسلام سکولار. یکی از اعمال منحرفی که تشیع انگلیسی انجام میدهد سب خلفای راشدین است که باعث اختلاف بین برادران شیعه و سنی و برانگیخته شدن احساسات برادران اهل سنت میشود و درنتیجه منجر به اقدامات خشونتآمیز توسط برخی از آنان میگردد و در سطح وسیعتری بهانهای برای جنون و خونریزی گروهکهایی مثل داعش میشود و جنگهای فرقهای و مذهبی را رقم میزند. وقتی سرمنشأ را دنبال میکنیم میرسیم به رسانهای متعلق به شیعهی انگلیسی که عامل تحریک بوده است. و باید دقت کنیم که چه آنهایی که علیه تشیع و چه آنهایی که علیه اهل تسنن در ماهوارهها صحبت میکنند مرکزیتشان در انگلیس است. حتی رؤسای شبکههایی مثل امامحسین (ع) وقتی از کویت مورد بازخواست قرار میگیرند و برایشان حکم بازداشت صادر میشود، فرار میکنند و تحت عنوان روحانی شیعه میروند انگلستان و در آنجا شبکهی ماهوارهای امامحسین (ع) در اختیارشان قرار میگیرد. در داخل هم ما ازایندست فرقهها زیاد داریم و همانطور که مشاهده کردید در روز شهادت حضرت زهرا (س) دستههایی بیرون آمدند که آب به آسیاب دشمن ریختند و در برخی از شهرهای مقدس بالباسهای زشت و زننده و هتاکی به مقدسات اهل تسنن صحنههای بدی را رقم زدند. در کل ما باید با فرقههای جدید بهوسیلهی وضع قانون و کار فرهنگی بهشدت مبارزه کنیم.
بهعنوان آخرین سؤال چون شما در حوزهی قضایی و مبارزه با فرق در اصفهان تجربه داشتید، فعالیت این فرقهها تا چه حد عمق و نفوذ پیداکرده و خطر محسوب میشود؟
فقط همینقدر عرض کنم که در بین متدینین ما تا دورافتادهترین روستاهای ما نفوذ کردهاند، من الآن مشخصاً شعور کیهانی را نام میبرم که اگر امروز آن را بررسی کنیم، میبینیم دشمن آنها را مدیریت میکند چیزی مثل ایجاد بهائیت که در ابتدا با همین مقدسات شروع شد. ولی ما یک مشخصه برای مبارزه داریم و آن اینکه هر فرقهای که از حوزهی علمیه جدا شد ولو اینکه لباس روحانیت بر تن داشت، این فرقه باید خطرناک تعریف شود. ما عین همین را در شعور کیهانی و حلقههای عرفانی داریم و بسیاری از خانوادهها و جوانان ما به اسم دین و مسجد به انحراف میروند.