پروژه سرویس های اطلاعاتی برای جنگ مسلحانه

آیا سناریوی سوری سازی ایران در حال اجراست؟

 به گزارش موسسه راهبردی دیده بان به نقل از خبرگزاری فارس در روزهای اخیر رهنمود مشترک تمامی گروهک‌­های ضدانقلاب برای اقدام مسلحانه در جهت تداوم اغتشاشات آبان­‌ماه 98 و انتشار گسترده مطالب مرتبط با این موضوع توسط رسانه­‌های غربی و شبکه­‌های فارسی زبان معاند، حتی باعث تعجب برخی نخبگان غربی شده است، چرا که توصیه بدون پرده پوشی رسانه­‌ها به خشونت و اقدام تروریستی در ایران، نقض آشکار قوانین بین المللی است.

نسل فعلی، ذهنیت ملموسی از اقدام تروریستی در کوچه و خیابان ندارد و شهروندانی که خاطرات دهه شصت و ترورهای بی­شمار گروهک منافقین در کوچه و خیابان­ها را به یاد دارند و یا تصویری از اقدامات دهشت­‌افکنانه گروه‌های تروریستی کومله و دمکرات در استان­‌های غربی در ذهن آنها باقی مانده است؛ اکنون دست­ کم پنجمین دهه از عمر خود را سپری می­‌کنند.

البته نگاهی به آمار بیش از 12000 شهید قربانی اقدامات منافقین و حدود 6000 شهید ناشی از حملات سایر گروه‌های تروریستی آن هم نه در محیط جنگی بلکه در محیط شهری و میان مردم عادی؛ می تواند کمک کند تا ابعاد وضعیتی که سرویس­‌های اطلاعاتی غربی و رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد آن هستند؛ درک شود.

رصد تحولات اخیر؛ علائمی از یک تغییر بزرگ در طراحی دشمنان را نشان می دهد که باید با واقع­‌بینی، خطرات و تهدیدات جدی آن را درک کرد. سالهاست که در اذهان ما، سوری سازی ایران یک بلوف بزرگ تلقی می­‌شود، اما پرسش‌­های ساده‌­ای وجود دارد که نشان می‌­دهد علائم تغییر نمایان شده است. چگونه در اغتشاشات آبان­‌ماه در طی کمتر از سه روز به گونه‌­ای از پیش طراحی شده، 800 پمپ بنزین به آتش کشیده شد؛ 300 بانک ویران شد و حدود 400 فروشگاه بزرگ غارت شد و از همه مهمتر چگونه دهها شهروند عادی و یا معترض، به گونه­ای مبهم و عمدتاً با سلاح­های غیرسازمانی کشته شدند؟ و چگونه شاهد هماهنگی رسانه‌های بین‌المللی برای انتساب کشتار بی گناهان به نظام اسلامی هستیم؟

در شرایطی که مطالبات روزهای اول عمومی این بود که چرا نیروی انتظامی در مقابل این حجم از خرابی و اغتشاش، اقدام مؤثر و بازدارنده­‌ای نداشته و سعی در رواداری و تساهل با معترضین دارد؟شاهد آن هستیم که در یک سلسله اقدامات هدفمند رسانه­‌ای، قضیه کاملاً برعکس جلوه داده شده است. به صورت قطعی می‌توان ادعا کرد که 80 درصد کشته‌شدگان روزهای جمعه و شنبه با سلاح غیرسازمانی و توسط آشوبگران کشته شده‌اند. دستگیری یکی از عناصری که به صراحت تاکید می کند که ما شلیک می کردیم و برای‌مان زدن مأمور و مردم فرقی نداشت، مؤید این تحلیل است.

فضاسازی رسانه‌­ای دشمنان توانست ضمن به حاشیه بردن این واقعیت مهم که نظام جمهوری اسلامی ایران حداکثر رواداری و تساهل را به خرج داده است؛ گزاره دروغی مانند کشتن 1500 نفر در اغتشاشات آبانماه و دستور مقامات عالی نظام برای برخورد خشن را به جای آن بنشاند. بازنشر این دروغ وقیحانه، یادآور طراحی سرویس‌­های اطلاعاتی در مواردی از این دست است تا زمینه ذهنی برای اقدامات خشن و مسلحانه در اذهان عمومی ایجاد شود.

واقعیت آن است که اگر مدل ترکیبی تحرکات دشمن برای ایجاد درگیری­‌های مسلحانه و رواج اقدامات تروریستی در داخل کشور، به درستی فهم نشود؛ می‌تواند خدای­ ناکرده، زمینه‌­ای شود تا نخبگان حکومتی و غیردولتی، و یا حتی شهروندانی که خواهان ثبات، امنیت، وضعیت اقتصادی بهتر هستند نیز در پازل دشمن بازی کنند و در نقطه مقابل به جرأت می توان گفت در صورت شناختن مدل دشمن، می توان با ایجاد همگرایی و همدلی میان مردم و مسئولین از این توطئه دشمنان به سلامت عبور کرد و آنان را بار دیگر ناکام گذاشت.

تجربه سوریه که در آن مطالبات به حق مردمی، طی یک فرآیند کوتاه دو ماهه توسط گروه‌های تروریستی به سمت اقدام مسلحانه پیش رفت در پیش چشمان ایرانی‌­ها قرار دارد. در شرایط کنونی نیز در قالب پروژه کشته سازی و هجمه بی­ سابقه رسانه­‌های معاند با لفاظی­‌هایی مانند انتقام خون کشته شدگان با اقدام مسلحانه شاهد تلاش سرویس‌های اطلاعاتی برای بازتولید همان شرایط هستیم. البته تصور اولیه از هجمه رسانه­‌ها در این زمینه، تلاش برای محکومیت ایران به عنوان ناقض حقوق بشر بود، اما رصد فضای مجازی و رسانه­‌های بین‌­المللی نشان می‌دهد که این تحلیل بازتاب دهنده تمامی واقعیت نیست و طراحی دشمنان، برای تحقق هدفی فراتر، یعنی ایجاد فضای درگیری و آشوب مسلحانه در جریان است.

هماهنگی بی‌­سابقه ضدانقلاب (که علی‌­رغم مخالفت‌های جدی با یکدیگر) خط یکسان اقدام تروریستی را مطرح می کنند، نشان از خط واحد ابلاغی سرویس‌های اطلاعاتی به آنان دارد. در این چارچوب، بازتاب مکرر گزاره «اقدام مسلحانه برای انتقام کشته شدگان»، از رسانه­‌های فارسی زبان معاند، بیان واضحی از طراحی ترکیبیِ سرویس‌های اطلاعاتی می باشد.

شاید همدلی و همراهی مردم و دولت و تلاش برای حل مشکلات شهروندان، شنیدن حرف‌های ناراضیان و جدا کردن صف نارضایتی­‌ها از اغتشاشگران بیش از گذشته مورد نیاز این روزهای کشور باشد. موضوعی که در آن نخبگان، جمعیت‌های مرجع و سلبریتی­‌ها نیز نقش مهمی در ایجاد اعتماد و بازگشت ثبات بر عهده خواهند داشت.




انتهای متن/

چهارشنبه, 04 دی 1398 ساعت 18:08

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید