به گزارش دیده بان، به فاصله کمی بعد از انتشار اخبارمربوط به خودکشی آنتونی بوردین چهره رسانه ای سرشناس، شبکه های اجتماعی مملو از توصیه هایی برای کسانی شد که از افسردگی رنج می برند، کسانی که خانواده یا دوستانی دارند که ممکن است به کمک نیاز داشته باشند اما قادر به درخواست کمک نیستند. پست های «دست کمک دراز کنید» بارها و بارها خوانده شد. «از کسی که ممکن است احتیاج به کمک داشته باشد بپرسید در چه حالند.» به کسانی که اطرافتان هستند توجه کنید. «تا دریافت کمک، یک تماس تلفنی راه است.» قطعا این ها پیام های با ارزشی هستند.
من که هم اکنون بیش از پنج هفته است با «کازار مردمان فقیر: فراخوانی ملی برای یک رستاخیز اخلاقی» همراهم، واکنش سراسری به تراژدی غم انگیز ناتوانی بوردین از درخواست کمک را بهتر درک می کنم؛ با مشاهده 140 میلیون نفری که در ثروتمندترین کشور تاریخ بشریت رو یا زیر خط فقر زندگی می کنند و فقر را فریاد می زنند. به معنای واقعی کلمه برای آب بهداشتی فریاد می زنند. برای مراقبت های درمانی التماس می کنند. برای دستمزد مکفی دست یاری دراز کرده اند.
کارزار مردمان فقیر هم اکنون وارد ششمین هفته اقدامات مستقیم غیرخشونت آمیز خود شده است. صدها گروه محلی و مردمی همچنان در حال پیوستن به این کارزار هستند. تا این تاریخ بیش از دو هزار نفر دستگیر و هزاران نفر ائتلاف هایی را در 39 ایالت در کنار واشنگتن دی سی برای به چالش کشیدن تخریب محیط زیست، نژادپرستی نظام مند و فقر در سطح محلی و فدرال و برای مطالبه دستورکاری اخلاقی تر برای عموم مردم امضا کرده اند. این جنبش هیچ ربطی به چپ یا راست، دمکرات یا جمهوریخواه، محافظه کار یا لیبرال ندارد.
اگرتوانایی یک جنبش اجتماعی را بتوان با میزان نیروی به کارگرفته شده از سوی کسانی که در قدرت هستند و تلاش می کنند آن را خاموش کنند اندازه گیری کنیم، در این صورت کارزار مردمان فقیر توانسته چنان آهنگ و شتابی پیدا کند که هم اکنون آن را در مرحله ای جدید و خطرناکی قرار داده است.«آنها اول شما را نادیده می گیرند، بعد به شما می خندند، بعد به مقابله با شما می آیند و آنگاه شما پیروز می شوید.» این گفته که غالبا به گاندی نسبت داده می شود در مورد این کارزار نیز مصداق دارد.
بررسی عملکرد هفته های گذشته کارزار شکوفا شده مردمان فقیر، مشاهده آن در ارتباط متقابل با واکنش دولت به آن- نادیده گرفته شدن آن، خندیدن به آن- تردید اندکی باقی می گذارد که بعد از اقدامات کشوری هفته گذشته، کارزار مردمان فقیر اکنون خود را قرار گرفته در «مرحله مبارزه» غیرخشونت آمیز می بیند.
در طول چند هفته اول 39 ایالت و واشنگتن دی سی، معترضان - که نژادپرستی نظام مند، فقر، تخریب محیط زیست، اقتصاد جنگ و روایت اخلاقی منحرف شده کشور را هدف قرار داده اند- با برخوردهای جدی اندکی مواجه شد. هر چند که دستگیری هایی صورت گرفت، اما تاکتیک بیشتر ایالت ها کنار ایستادن و نظاره کردن بود، در انتظار آنکه معترضان بالاخره راهشان را بگیرند و به خانه روند.
تعجبی ندارد اما بیشتر رسانه های جریان اصلی هیچ یک از اعتراضات را در چرخه 24 ساعته اخبار خود نگنجاندند. فعالان، خیابان ها را در بوستون، ساکرامنتو، کالیفرنیا و آلبانی بدون هیچ دستگیری مسدود کردند. آنها در طول شب در ساختمان مجلس کنتاکی خوابیدند (وبرایشان پیتزا سفارش داده شد!) باز هم بدون هیچ دستگیری. آنها ساختمان ایالتی اسپرینگفیلد را اشغال کردند و ورودی های آن به اتاق های اجتماعات را سد کردند. باز هم هیچ دستگیری صورت نگرفت.
تا اینکه جنبش رشد کرد. اما با رشد آن راهبردهای سرکوب و تاکتیک های از نظرقانون اساسی پرسش برانگیز مختلفی ظهور کرده است.
در هفته پنجم مشارکت کنندگان از ورود به ساختمان مجلس کنتاکی منع شدند، جلو ورودشان به ساختمان مجلس آرکانزاس گرفته شد و قبل از آنکه آنها حتی بتوانند وارد ساختمان مجلس نیوجرسی شوند، دستگیر شدند. درنیویورک شرکت کنندگان در کارزار مردمان فقیر با صورتحسابی بابت هزینه تامین «امنیت گردهمایی» از سوی شهر آلبانی مواجه شدند. و درکانزاس به فعالان کارزار مردمان فقیر اطلاع داده شد که آنها به ساختمان مجلس کانزاس «آسیب زده اند» و اجازه بازگشت به آنجا برای ادامه اعتراض را ندارند.
اندک اندک توجه رسانه ها نیز به این کارزار جلب شد. درکنتاکی روزنامه متمایل به راست لگزینکتون هرالد لیدر با چاپ سرمقاله ای پلیس ایالت کنتاکی را که ورودی ساختمان مجلس را سد کرده و راه ورود حدود 400 نفر را بند آورده بودند، مورد ملامت قرار داد. در بخشی از این سرمقاله آمده بود: «این شاخصه غرورآمیزی برای ایالت ما نیست. ساختمان مجلس مکانی اصلی برای گرد آمدن و نقد عملکرد دولت است، حقی که قانون اساسی آمریکا برای تمام شهروندان آمریکا تضمین کرده است.»
روز دوشنبه درجفرسون سیتی که من اعتراضی را در مقابل اتاق کنگره میسوری پوشش می دادم، پلیس مرا دستگیر کرد. آنها خیلی زود تک تک فعالان شرکت کننده در این نافرمانی مدنی را که بازو در بازوی هم در خیابان نشسته بودند، دستگیر کردند.جرم من همانطور که روی حکم بازداشتم نوشته بود «خودداری از اجرای دستور» بود. از 77 نفری که آن روز دستگیر شدند تنها من روزنامه نگار بودم. همه ما مشمول احضاریه ای شدیم که برایمان مجازاتی حداکثر 90 روز زندان یا هزار دلار جریمه را در پی داشت.
گذشته از پوشش کارزار مردمان فقیر از آغاز آن در 14 می، من به مدت هفت سال اعتراضات مختلفی را پوشش داده ام، از جمله جنبش وال استریت را اشغال کنید در نیویورک و اعتراض دسترسی به خط لوله داکوتا در استندینگ راک که در آن حقوق روزنامه نگاران زیرپا گذاشته شد.از روی تجربه نمی توانم بگویم که من از سوی پلیس جفرسون سیتی از قبل هدف قرار گرفته ام، اما پلیس روزنامه نگاران و کسانی را که دوربین در دست داشتند، زیر نظر داشت. تنها 30 ثانیه از گزارش زنده ام گذشته بود که پلیس از آن طرف خیابان به سویم داد زد که این «آخرین اخطار» است. راهپیمایی حتی هنوز آغاز هم نشده بود و پلیس هشدارهای آخرش را می داد. عجیب است.
اما همان موقع برایم روشن شد که بیشتر از اینها ممکن است رخ دهد و هر آن احتمال دارد آنها یک روزنامه نگار را دستگیر کنند تا سایر خبرنگاران از دیدن این صحنه مرعوب شده و از مستند کردن آن اعتراض دست بکشند. من قبلا شاهد این شگرد بوده ام. این بار آن روزنامه نگار دست بر اتفاق خود من بودم.
با این حال فاحش ترین اتفاق در اقدامات کارزار مردمان فقیر هفته گذشته در واشنگتن دی سی رخ داد که در جریان آن 9 نفر از اهل ایمان از جمله معاون کارزار مردمان فقیر پدر لیز تئوهاریس در حالی که روی پله های دیوان عالی در حال نیایش بودند، دستگیر شدند.
این گروه برای جلب توجه دادگاهی اعتراض می کرد که قرار بود حکم پرونده هاستد در برابر موسسه رندولف را صادر کند که هدف آن سرکوب رای دهندگان است که یکی از مبارزات اصلی کارزار مردمان فقیر به حساب می آید.این 9 نفر به مدت 24 ساعت دستبند به دست نگهداری شدند، لباس های مذهبی شان را از تنشان بیرون آوردند و دستور داده شد معترضانی که دور از دیوان عالی ایستاده بودند نیز دستگیر شوند.«مرحله مبارزه» تازه آغاز شده است. اما این کارزار چگونه دربرابر نیروهای قدرتمندی که می کوشند آن را سرکوب کنند، زنده خواهد ماند؟ این اتفاق بستگی به این دارد که آیا پیام این کارزار برای خلق تغییری بزرگ آنقدر ارزش دارد که دست به کاری بزند یا خیر.
بعد از آنکه آنتونی بوردین آخرین قسمت برنامه اش «بخش های ناشناخته» را در غزه فیلمبرداری کرد، از سوی شورای امور عمومی مسلمانان برنده یک جایزه شد. بوردین در نطق دریافت جایزه اش گفت: «جهان اتفاقات وحشتناک زیادی درباره مردم فلسطین دیده است که هیچ کدام آنها شرم آورتر از سرقت انسانیت ذاتی و اولیه شان از آنها نیست. انسان ها آمار و ارقام نیستند.»
این حرف درمورد چیزی که کارزار مردمان فقیر در تلاش برای کسب آن است نیز مصداق دارد. چنین آمار و ارقام و اطلاعاتی- صدها مورد- در وب سایت این کارزار وجود دارد (مثل اینکه 13 میلیون و 800 هزار خانوار آمریکایی نمی توانند آب بهای خود را بپردازند، بیش از 48 میلیون آمریکایی فاقد مراقبت های درمانی اند یا به اندازه کافی از آن برخوردار نیستند، بیش از 250 هزار نفر در آمریکا به دلیل مسائل مرتبط با فقر در هر سال جان می بازند.)
اما کارزار مردمان فقیر چیزی بیش از آمار و ارقام و اطلاعات است. در این مسیر این کارزار در شرف دست یافتن به چیزی است که بوردین به استادی آن را بیان کرده است: عریان کردن واقعیت با فاش کردن داستان های پشت آمار و ارقام، چهره های پشت اطلاعات و به جای خود، مرتبط کردن همگی ما به هم.
سیستم نابرابری بین المللی آمریکا در ذات خود نوعی خودکشی با کمک دیگران است. اما چه تعداد برای کمک به کسانی که چهره های معروفی نیستند حاضرند داخل گرداب بپرند؟
نویسنده: مایکل نایجرو (Michael Nigro) عکاس خبرنگار
منبع: yon.ir/mzc5u