تئوری‌های مدیریت افکار عمومی برای تسخیر اذهان
مغز ما؛خمیرِ بازیِ رسانه‌ها نیست!

 در میان محصولاتی که استانداردهای دینی و ملی ما را دارد نیز باید بدانیم چه محصولی مناسب کدام سن و قشر است؛ در این صورت است که جامعه خودش را در برابر آسیب‌های ناشی از برنامه‌های مختلف حفظ خواهد کرد.

موسسه راهبردی دیده بان، چشمان نوجوان به صفحه تلویزیون خیره شده و غرق تماشای یک سریال چندقسمتی است. سریالی بسیار جذاب و بدون کمترین صحنه و تصویر غیرمجاز که ناگهان پدر نوجوان دکمه تلویزیون را خاموش می‌کند، نوجوان ناراحت و گرفته به مادرش پناه می‌برد؛ مادر به پدر می‌گوید «بذار ببینه یه‌بار که اشکالی نداره!»

شاید بسیاری از پدران و مادران ندانند که راز دیدن یک فیلم یا سریال در همان «یک‌بار که اشکالی ندارد است»؛ چراکه این یک‌بار در مدتی تبدیل به تکرار شده و بعد از چندی عادی می‌شود. پسربچه‌ی خانواده‌ای را فرض کنید که تلویزیون صبح تا شب در خانه‌شان روشن بوده و روی شبکه‌های ماهواره‌ای تنظیم است. صفحه‌ای که دائماً تصاویر خشونت‌بار و جنسی نمایش می‌دهد، بی‌شک این کودک در همان سنین همه‌چیز برایش عادی جلوه می‌کند. او دیگر به فرهنگ جهانی وصل شده و حالا می‌تواند زندگی خود را بر اساس معیارهای فرنگی تنظیم کند نه داشته‌های بومی و فرهنگی!

این سهل‌انگاری که امروز در کشور ما نسبت به دیدن، شنیدن و خواندن محصولات رسانه‌ای، چه تولیدات سمعی و بصری و چه تولیدات مکتوب وجود دارد شاید به این غلظت در جهان غربی وجود نداشته باشد! جهانی که امروز ما نگران تولیدات آن‌ها هستیم شاید واکسینه‌تر از ما به برنامه‌های خودشان نگاه می‌کنند. این موضوع وقتی باورش راحت‌تر خواهد بود که بدانیم مثلاً در کشوری مانند انگلستان یا همان بریتانیا هیئتی به نام «هیئت رده‌بندی سنی فیلم‌های بریتانیا» وجود دارد که در سال 1912 تأسیس‌شده است! یعنی چیزی نزدیک به 104 سال پیش که مصادف 1291 هجری شمسی، مقارن با اواخر حکومت قاجار است. این سازمان امروز در حیطه بازی‌های ویدئویی و فیلم فعالیت می‌کند. اهمیت این موضوع ازآن‌جهت است که بدانیم هر چیزی فرهنگ و سواد خود را دارد. وقتی سواد و فرهنگ یک فنّاوری به همراه خود آن تکنولوژی نیامده یا ساخته نشود نخستین چالش‌ها گریبان جامعه را می‌گیرد. مثال بارز آن «اتومبیل» است؛ با این‌که سال‌ها از ورود این اختراع مکانیکی به ایران می‌گذرد یکی از پرچالش‌ترین موضوعات فرهنگی در کشور ما همچنان بحث «ترافیک» و فرهنگ آن است. نمونه دیگر «نفت» است که همه نام آن را طلای سیاه می‌گذارند اما برای ما در طول چندین دهه گذشته بیش از آنکه سودمند باشد مضر بوده است؛ چراکه وقتی نفت از دل سرزمین ایران بیرون کشیده شد، همه‌چیزمان نفتی شد و همزمان با آن فرهنگ‌مان نیز نفتی شد. به عنوان مثال وقتی به دنبال کسب علم از درآمد نفت دانش‌آموز به غرب فرستادیم، نمی‌دانستیم به کدام یک از رشته‌های دانش نیاز داریم. این امر منجر به چالش «تجدد» شد و امروز نیز ما را دچار آفتی به نام نداشتن علوم انسانی بومی کرده است. همین اشتباه را امروز نیز در بحث «مخاطب و رسانه» تکرار می‌کنیم که هم مشکلی ساختاری بوده و هم فرهنگی غلط در میان مردم است. هر چیزی را می‌خوانیم، هر چیزی را می‌بینیم و از تبعاتی که ممکن است گریبان یک فرد، خانواده و جامعه را بگیرد غافلیم.

رسانه‌ها چگونه افکار عمومی را شکل داده می‌دهند؟

یکی از کارهایی که رسانه‌های بزرگ انجام می‌دهند کار روی ضمیر ناخودآگاه مخاطبین در یک برهه زمانی است. این کار البته بدون قاعده انجام نمی‌شود؛ تئوری‌های مختلفی برای این موضوع ارائه‌شده است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها تئوری جوزف اورتون به نام «پنجره اورتون» است. اورتون از اندیشمندان برجسته آمریکایی بود که نظریات وی در بین سال‌های 1992 تا 2003 تأثیر بسزایی در میان تینک تنک‌های آمریکایی یا همان اتاق فکرها داشت. او که در مرکز سیاست‌گذاری مک‌کیناک (Mackinac Center for Public Policy) در سمت معاون ارشد به کار تحقیق اشتغال داشت در ماه جون سال ٢٠٠٣ در سن ۴٣ سالگی در یک حادثه سقوط هواپیما جان سپرد. یافته بزرگ اورتون نظریه «پنجره اورتون» (Overton Window of Political Possibilities) بود که در ادامه به آن می‌پردازیم.

اینکه سیاستمداران یک کشور و قانون‌گذاران در مجالس و سایر نهادهای دیگر تا چه حد توان اقناع و متقاعد کردن مردم را در جهت دفاع از یک سیاست خاص یا طرح دارند، سؤالی بود که اورتون به آن جواب داد و آن را در قالب یک تئوری بیان کرد.

برای فهم بیشتر موضوع دو سر یک طناب را در نظر بگیرد که یکسر آن راه‌حل‌های افراط‌گرایانه و سر دیگر آن راه‌حل‌های تفریط‌گرایانه است. ازآنجایی‌که معمولاً سیاست پیشگانی که در پی کسب جایگاه، قدرت و رأی مردم هستند تنها امکان اقدام در یکسر این طناب را دارند بنابراین هر اقدامی خارج از همان محدوده به علت اینکه می‌تواند تقابل با خواست جامعه رأی‌دهنده باشد نتایج ناگواری می‌تواند در آینده دربر داشته باشد. در این حالت جامعه رأی‌دهنده ممکن است از جریان مطبوع خود روی گردانیده و به جریان مخالف روی آورد. این «طیف سیاست‌های قابل‌قبول رأی‌دهندگان» را اورتون «پنجره احتمالات سیاسی» نامید.

اورتون معتقد است درصورتی‌که یک ایده سیاسی یا یک طرح اقتصادی بیرون از این پنجره جای گیرد هرقدر هم که تبلیغات حول‌وحوش آن ترتیب داده شود باز نتیجه دلخواه به دست نخواهد آمد. ازاین‌رو اورتون در مقام پاسخ‌گویی به این سؤال برآمد که در این حالت چه باید کرد؟

وی معتقد بود که باید جای این پنجره را تغییر داد و آن را روی خواست سیاستمداران سیاسی و اقتصادی قرار داد تا به‌این‌ترتیب این خواست‌ها درون پنجره قرار گیرد. میلتون فریدمن اقتصاددان آمریکایی درباره همین ایده پیش از آنکه حتی اورتون آن را مطرح کند در کتاب «کاپیتالیسم و آزادی» می‌گوید: «به اعتقاد من وظیفه اساسی ما این است که برای تغییر فکر جامعه دست به تولید آلترناتیو بزنیم. سپس این آلترناتیو را که در ابتدا ابداً مورد قبول جامعه نیست آن‌قدر در زندگی مردم زنده نگاهداریم که یک‌راه حل سیاسی غیرممکن به یک‌راه حل سیاسی اجتناب‌ناپذیر تبدیل گردد.» به‌عبارت‌دیگر دقیقاً همانند مثال دو سر همان طناب که اورتون از آن استفاده کرد طرحی را که در یکسر چوب قرارگرفته و به نظر جامعه به لحاظ سیاسی «غیرممکن» می‌آید آهسته‌آهسته به سمت دیگر به نحوی حرکت دهیم که در پایان مردم آن را اصلاً امری «اجتناب‌ناپذیر» تلقی کنند!

یک ایده و 6 مرحله

این روند دارای سلسله مراتبی است که اورتون آن‌ها را در 6 بند آورده است. درواقع هر یک از این موارد یک مرحله است که رسیدن به مرحله بعد مستلزم گذراندن مرحله قبلی است. در هر مرحله نظر و قضاوت مخاطب یا افکار عمومی به‌صورت پلکانی نسبت به یک موضوع خاص تغییر می‌کند. این سلسله‌مراتب به این صورت است:

1- غیرقابل‌تصور (Unthinkable): در این مرحله یک ایده، سیاست، باور و غیره برای افکار عمومی به‌هیچ‌عنوان قابل‌پذیرش نیست و اجرای چنین ایده یا طرحی را هرگز نمی‌پذیرد.

2- این طرح افراطی است (Radical): در این مرحله مخاطب یک مرحله ازنظر اولیه خود عدول کرده و اجرای آن را شدنی پنداشته اما معتقد است این‌یک ایده افراطی است.

3- طرح قابل‌قبول به نظر می‌‌آید (Acceptable): پس از مدتی و با تبلیغات، یک طرح افراطی دیگر افراطی به نظر نمی‌آید بلکه می‌تواند اجرا شود.

4- طرح معقول و بدیهی است (Sensible): در این مرحله عقل مخاطب اقناع شده و آن طرح یا ایده را نه‌تنها افراطی نمی‌داند بلکه اجرای آن را به لحاظ عقلی تأیید می‌کند.

5- طرح محبوب و پرطرفدار می‌شود (Popular): در این مرحله طرح آن‌قدر عمومیت پیداکرده که برای افکار عمومی مقبولیت پیدا می‌کند.

6- ایده باید به سیاست تبدیل شود (Policy): این مرحله پایانی است و طرح اولیه که غیرقابل‌پذیرش بود حالا باید به‌عنوان یک دستورالعمل همیشگی درآید.

در همین رابطه می‌توان دو نمونه را ذکر کرد یکی اقناع افکار عمومی دنیا در رابطه با حمله به ایران و دیگری نفوذ سریال‌های ماهواره‌ای میان خانواده‌های ایرانی، هر دو مثال را در ذیل هر یک از مراحل یادشده می‌آوریم؛

1- مرحله غیرقابل‌تصور:

مثال اول: مطرح نمودن طرح حمله به ایران پس از حمله به عراق و افغانستان

مثال دوم: داشتن ماهواره در خانواده به‌هیچ‌عنوان پذیرفته نیست.

2- مرحله افراطی:

مثال اول: مطرح نمودن طرح حمله به ایران به علت حمایت از گروه‌های حماس و حزب‌الله ازآنجاکه تنها اسرائیل درخطر است نه همه دنیا.

مثال دوم: داشتن ماهواره در خانواده ممنوع است چون بیشتر برنامه‌های آن بدآموزی دارد.

3- مرحله قابل‌قبول:

مثال اول: مطرح نمودن حمله به ایران به علت امکان دستیابی به سلاح هسته‌ای و کاربرد آن از سوی تروریست‌ها علیه آمریکا.

مثال دوم: داشتن ماهواره به‌این‌علت خوب نیست که سریال‌های فارسی‌زبان آن بدآموزی دارد.

4- مرحله معقول و بدیهی:

مثال اول: مطرح نمودن حمله به ایران به علت حمله به کارکنان و کشتن سربازان آمریکائی که برای دفاع از آزادی مردم آمریکا و مبارزه با تروریسم در عراق بسر می‌برند.

مثال دوم: داشتن و دیدن برنامه‌های ماهواره اشکالی ندارد هرچند سریال‌های فارسی‌زبان آن بدآموزی دارد.

5- مرحله محبوب و پرطرفدار:

مثال اول: حمله به کمپ‌های شناخته‌شده نیروهای نظامی ایران در داخل خاک خودش و تحریک ایران به نشان دادن واکنش تلافی‌جویانه علیه منافع آمریکا.

مثال دوم: امروز دیگر همه ماهواره دارند و برنامه‌های آن را نگاه می‌کنند، نباید از دنیا عقب ماند.

6- مرحله تبدیل‌شدن به سیاست:

مثال اول: تصویب سیاست حمله ایالات‌متحده آمریکا به ایران.

مثال دوم: استفاده از ماهواره و دیدن سریال‌های فارسی‌زبان از سرگرمی‌های حتمی و مفید خانواده است.

موارد بالا را یک‌بار دیگر مرور کنید! خانواده‌ای را تصور کنید که هیچ‌گاه ماهواره نداشته‌اند اما وقتی به خانه اقوام می‌روند بالاجبار ماهواره می‌بینند. بعد از مدتی همین خانواده درگیر جذابیت سریالی شده است که در مهمانی دیده است، هرچند از چنین اتفاقی یعنی دیدن سریال نگران است. مدتی بعد از ادامه ماجرای سریال، از اقوام و دوستان سؤال می‌کند و درنهایت خود به نصب ماهواره به‌منظور دیدن سریال رضایت داده و در آخر دیدن برنامه‌های ماهواره هرچه که می‌خواهد باشد برای آن خانواده عادی می‌شود.

این سیاست امروز در اکثر خانه‌های ایرانی در حال رخ دادن است و در این در حالی است که نه‌فقط سریال‌های ماهواره‌ای بلکه هر محصول فرهنگی که قرار است چیزی به فرد منتقل کند اعم از کتاب، فیلم، موسیقی و غیره باید با آگاهی استفاده و در برخی موارد از لیست سرگرمی‌های ما درآید.

همچنین درباره سایر محصولات که از استانداردهای دینی، ملی و انسانی برخوردارند نیز باید معیارهای سنی مورد توجه قرار گیرد. برخی از این محصولات برای هیچ طیفی از مخاطبان مناسب نیست به‌این‌علت که بهداشت روانی افراد جامعه را بر هم می‌زند. آمارها پس از دیدن سریال‌های چند صدقسمتی از شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره نشان می‌دهد که با عادی شدن این کار میزان طلاق، درگیری والدین، فرار دختران و مواردی از این قبیل افزایش‌یافته است. همچنین عدم رعایت رده‌های سنی در محصولات فرهنگی می‌تواند کودک یا نوجوانی را تا آخر عمر تغییر دهد. دیدن خشونت بیش از حد در فیلم‌ها و کارتون‌ها می‌تواند کودکان را دچار عارضه‌های عصبی و پریدگی‌های (تیک) بدنی کند. تبلیغ همجنسگرایی در کارتون‌های غربی به روالی عادی در این زمینه تبدیل‌شده است درحالی‌که ممکن است پدر یا مادری اصلاً از چنین چیزی خبر نداشته باشد. ازاین‌رو هم مسئولان فرهنگی و هم کسانی که محصولات فرهنگی در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد باید در این زمینه با آگاهی انتخاب کنند و این مهم در گروی داشتن سواد رسانه‌ای است.

بنابراین با توجه به مطالبی که در بالا ذکر شد رعایت دو نکته ضروری است؛ اول اینکه در میان همه محصولاتی که قرار است به نوعی ما را سرگرم کند باید گزینش کرد؛ برخی را پذیرفت و برخی دیگر را حذف کرد. دوم اینکه در میان محصولاتی که استانداردهای دینی و ملی ما را دارد نیز باید بدانیم چه محصولی مناسب کدام سن و قشر است؛ در این صورت است که جامعه خودش را در برابر آسیب‌های ناشی از برنامه‌های مختلف حفظ خواهد کرد.




انتهای متن/

سه شنبه, 25 خرداد 1395 ساعت 15:13

نظر شما

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید