موسسه راهبردی دیده بان، برای بررسی انتخابات هفتم اسفند ابتدا لازم است اشارهای به تفاوتهای انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی داشته باشیم. در ضمن باید توجه کرد این اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان در یک زمان انتخاب میشوند؛ بهمین جهت مقصود از انتخابات پیشِ رو، هر دو مجلس است.
مهمترین نکته تمایز این دو انتخابات سطح آن است. انتخابات ریاست جمهوری دارای سطحی ملی با تبعات ملی و بینالمللی است و غالب مردم با این تصور که امورات روزمره زندگیشان فقط بر عهده رئیسجمهور است معمولاً حضوری پررنگتر دارند و نگاهشان به انتخابات مجلس نگاهی منطقهای و در شهرهای کوچک عموماً محلی است. تصور مردم از یک نماینده مجلس در سطح آسفالت کردن خیابانها یا روستا، بخش کردن ده یا شهر کردن بخش، تلاش جهت لولهکشی آب، گاز و... و به جهت همین تقلیل نگاه در سطح پایینتری انتخابات مربوط را رصد میکنند. در شهرهای بزرگ البته ماجرا قدری متفاوت هست و مردم انتظارات بالاتری مثل احقاق حقوق، رفتار تقنینی مناسب و... دارند و در کلانشهرها معمولاً توفیق با لیستی است که اقبال عمومی دارد.
حال به همین منوال تمایزات دیگر در این دو انتخابات به نسبت سطح رخ میدهد. بطور مثال در انتخابات ریاست جمهوری یک نگاه ملیگرایانه حاکم میشود و این یعنی اینکه مردم رئیسجمهور را نماد خود در کشور و عالم میبینند و غایت آمال و آرزوها در سبد منافع ملی حس میگردد. اما در انتخابات مجلس عموماً نگاه منفعتگرایانه عمومی مدنظر است؛ یعنی مردم یک نماینده را برای اعمال نفوذ در ساخت، ترکیب و بافت بروکراسی شهرستان خود و یک حلال مشکلات عینی میبینند.
تمایز دیگر در حوزه هویتی است. در انتخابات مجلس هویت فردی بر هویت جمعی برتری دارد، خصوصاً در سطح تقسیمات کوچک جغرافیایی بیشتر اشخاص ملاک مردم هستند نه سابقه سیاسی و حزبی یعنی غالب آراء بصورت طایفهای یا در اثر شناخت فرد داده میشود؛ حال آنکه در انتخابات ریاست جمهوری هویت جمعی نقش ویژهای ایفا میکند و سابقه سیاسی و وابستگیهای حزبی و جناحی فرد مهم و تأثیرگذار است. از جمله میتوان گفت که در انتخابات مجلس برخلاف ریاست جمهوری، ایرانیان خارج از کشور اجازه حضور ندارند.
تمایزات ذکرشده خود را مستقیماً در مشارکت مردم نشان داده، بطوری که میانگین حضور مردم در انتخابات ریاست جمهوری همواره بالای 70 درصد و در مجلس حدود 60 درصد بوده است.
اما برای شناسایی تهدیدات و فرصتهای انتخابات 7 اسفند باید چهار محور را مد نظر داشت.
1. مشارکت فراگیر
طبیعتاً در یک نظام مردمسالار مشارکت سیاسی مردم که نمود عینی آن شرکت در انتخابات است همسنگ مقبولیت نظام تلقی شده و دارای اهمیت ویژهای است. از طرفی احزاب و جریانات متصل به قدرت همواره تلاش میکردند تا در ایام نزدیک به انتخابات با ایجاد یک دوقطبی فرعی مویرگهای عصبی جامعه را تحریک کرده و آنان را به شرکت در رأیگیری ترغیب کنند. جمهوری اسلامی همواره مشارکت بالای مردم در ادوار مختلف را نشانهای از مقبولیت خود دانسته و نظامات غربی را بدین شیوه به چالش کشیده است.
البته باید گفت با توجه به دولتهای توتالیتر و دیکتاتوری حاکم بر اکثر کشورهای منطقه غرب آسیا و حمایت غرب از آنها بواقع حضور مردم در انتخابات امری مهم تلقی شده و موجب مباهات در سطح بینالمللی است که همواره دشمنان داخلی و خارجی ملت سعی بر بیفروغ کردن حضور مردم داشتهاند و به لطف خداوند هیچگاه موفق نبودهاند. ذکر این نکته در اینجا ضروری است که هرگاه مردم سلایق متعدد در انتخابات را دیده و دوقطبی واقعی را احساس کردند حضوری تاریخی بهم رساندند که میتوان انتخابات ریاست جمهوری دهم را بعنوان شاهد مثال ذکر کرد.
درصورتی که تلاشها در جهت مذاکره با آمریکا نتیجه خود را در سفره مردم نشان دهد مشارکت سطح بالاتری به خود گرفته و طبعاً خروجی آن نیز بر کرسی نشستن همراهان دولت حاضر است. اما اگر ایالات متحده همانگونه که طی چهار دهه گذشته با ملت ایران رفتار کرده، عمل کند طبعاً مردم میلی به شرکت در انتخابات پیدا نخواهند کرد؛ چراکه تحلیل اوضاع بازار و کسب و کار در این روزهای زمستانی حتی سردتر از دمای پایتخت توصیف شده و عموم صاحبان مشاغل منتظر اقدامی عملی برای دمیده شدن خونی به رگهای اقتصاد میباشند. هرچند که این روزها آرامش بر فضای اقتصادی و روانی حاکم است اما رکود بحدی است که توان را از عمده تولیدکنندگان و حتی صاحبان مشاغل خدماتی گرفته است.
در مقابل اما مردم به پسابرجام امید دارند تا شاید ایالات متحده به تعهدات خود عمل کرده و از دستاندازی به اموال ایرانیان و تحریم ظالمانه مردم دست بردارد. هرچند مسئولین دولتی، قبل از آنچه به نتیجه رسیدن مذاکرات عنوان شد حتی آب خوردن مردم را نیز به تحریمها و در اصل به مذاکرات سنجاق کردند اما پس از توافق مصاحبههای متعددی صورت پذیرفت با این مضمون که برجام شقالقمر نمیکند که بنظر اینگونه اظهار نظرها امید مردم را کاهش داده و تأثیر مستقیم برحضورشان در انتخابات دارد.
از طرف دیگر با توجه به اینکه طرف غربی پس از بسته شدن پرونده هستهای به سراغ موضوعات دیگری از جمله حقوقبشر میرود، میتوان گفت که مشارکت فراگیر مردم سبب میشود تا این تهدید به یک فرصت مبدل شده و حضور گسترده مردم تعبیر به رضایتمندی ایشان از نظام جمهوری اسلامی شود.
ضمن اینکه باید توجه داشت این اولین انتخاباتی است که دولت یازدهم مجری برگزاری آن است و برای دولت از این منظر که اولین تجربه را با مشارکتی بالا برگزار کند بسیار مهم است.
2. رقابت فراگیر
همانطور که در گذشته ذکر شد هر زمانی که همه سلایق سیاسی در انتخابات حضور نداشتند مردم رغبتی به شرکت در انتخابات پیدا نکردند، نمونه عینی آن برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ششم با دو کاندیدا است.
اخبار رسیده حاکی از آن است که تعداد بالایی برای تصاحب کرسیهای مجلس شورای اسلامی و خبرگان ثبتنام کردهاند هرچند که برخی تحلیلگران این مقدار ثبتنام برای مجلس خبرگان را امری تعجببرانگیز میدانند و معتقدند جریان سیاسی خاصی که پس از سالها انزوای سیاسی طی سالهای گذشته جانی دوباره گرفته با تمام توان قصد تصاحب مجلس خبرگان را دارد، اما همین میزان شرکتکننده سبب میشود تا مردم در میان افراد متعددی حق انتخاب داشته باشند.
این روزها ایجاد یک فضای دوقطبی میان راست و چپ قدیم سبب شده تا نمایی از یک انتخابات رقابتی البته میان احزاب به چشم بخورد و طرفین قصد دارند با ایجاد این فضا علاوه بر بالا بردن سطح مشارکت در یک منازعه فرعی، اتمسفر انتخابات را رقابتی توصیف کنند. حال در همین فضای کاذب رقابت اگر شورای نگهبان قانون اساسی همچون مجلس نهم در تأیید صلاحیتها سختگیری کند که تذکر رهبر انقلاب در نمازجمعه بهمن 1390 را در پی داشت، فضا یک جانبه شده و تأثیرش را در حضور مردم میگذارد. البته این بدان معنا نیست که شورای نگهبان به قانون عمل نکند. خصوصاً آنکه پیرامون مجلس خبرگان به شدت فضای سنگینی حاکم و صفبندیهای سختی میان چپ و راست بوجود آمده که حذف هرکدام از طرفین هزینههای زیادی را برای جمهوری اسلامی به ارمغان خواهد آورد.
3. سلامت فراگیر
حقالناس، کلیدیترین تعبیری است که رهبر معظم انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری برای آرای مردم بکار بردند. هرچند برخی سعی کردند این تعبیر را بخود گرفته و مدام با تفاسیر انحرافی خود اصل تعبیر را منحرف کنند اما این نشان میدهد که رهبر انقلاب و مجموعه برگزارکنندگان صیانت از آرای مردم را وظیفه شرعی خود دانسته و همواره در این مسیر کوشیدهاند.
چنانچه همواره پس از هر انتخاباتی عدهای مدعی عدم سلامت انتخابات بودند اما هیچگاه مدعیان سند و مدرکی در سطح کلان برای اثبات ادعای خود نداشتند. انتخابات دهم ریاست جمهوری نمونه عینی این ادعاهاست که هیچ گاه مدعیان سند قابل قبولی ارائه نکرده و حتی به قانون تمکین نکردند و گزارشها نشان داد در بازشماری اتفاقی ده درصد از صندوقها مشاهده شد که بر خلاف اظهار نظر مدعیان به آرا کاندیدای پیروز افزوده شد.
یکی از مهمترین عللی که میتوان برای سلامت انتخابات ارائه داد اینجاست که پروسه رأیگیری از مردم در جمهوری اسلامی یک روند مردمی است و مجریان صندوقها و ناظران شورای نگهبان خود مردم هستند نه افرادی که لزوماً وابستگی سیاسی یا جناحی دارند. فلذا بعید به نظر میرسد که این افراد تجاوز به حقوق هموطنان خود بکنند.
گفتنی است، همانطور که گفته شد اعتراض سراسری و صریح نسبت به تقلب در انتخابات اولین بار توسط کروبی و هاشمی رفسنجانی در انتخابات نهم ریاست جمهوری مطرح شد و پس از آن همواره تا انتخابات دهم ریاست جمهوری ادعای نگرانی تقلب در انتخابات کلیدواژهای بود که اشخاص همفکر با جریان فوق مطرح میکردند و پس از انتخابات دهم نتیجه این شبههافکنیهای مستمر که بارها با تذکر رهبری هم همراه شده بود، ایجاد تردید در دل بخشی از مردم بود که بصورت غیرقانونی در کف خیابان درپی احقاق حقی که نبود برآمدند. البته پس از نماز جمعه تاریخی رهبری معظم انقلاب، مردم صف خود را از هتککنندگان آبروی نظام جدا کردند اما برخی مسئولین تا به امروز صف خود را از تهمتزنندگان جدا نکرده و قائل به عدم سلامت انتخابات در آن دوره هستند و عجیبتر اینجاست که پیروان همین افتراء انتخابات یازدهم را که رئیسجمهور منتخب با اختلافی کمتر از یک میلیون پیروز شد، انتخاباتی سالم مینامند.
4. امنیت فراگیر
طبیعتاً دشمنان ملت ایران تمام تلاش خود را مصروف این نکته میکنند که این حرکت عظیم مردم ایران را با ناامن کردن فضای روانی و غیرروانی مورد خدشه قرار دهند. بهمین جهت برگزاری انتخابات در نهایت امنیت یکی از دغدغههای جمهوری اسلامی است.
این روزها یکی از چالشهای امنیتی، نزدیکی گروه تکفیری داعش به مرزهای ایران و جدی شدن شکافهای مذهبی است. رفتار خارج از انسانیت تروریستها در عراق سبب شده که این کشور همجوار با ایران یک کشور ناامن خصوصاً در بخشی از مرزهایش با جمهوری اسلامی شود. هرچند دلاورمردان نظامی ایران بصورت شبانهروز حریم چهل کیلومتری تروریستها با کشورمان را مراقبت میکنند اما به جهت ماهیت تروریستی این جریانات امکان اقدامات انتحاری از طرف این گروهها ممکن بنظر میرسد. در طرف مقابل شکافهای مذهبی میان شیعیان و اهل سنت نیز سبب میشود تا داعش احتیاجی به ورود به ایران نداشته و بتواند در این شکافها یارگیری کند که توجه به این مسأله بسیار حائز اهمیت است. جریانات قومگرا نیز در این فضا سعی میکنند با اقدامات نرم، صدور بیانیه و جنگ رسانهای امنیت روانی مردم را خدشهدار کرده و از طرف دیگر با برگزاری تجمعات و به خشونت کشیدن این حرکتها امنیت جامعه را برهم بزنند.
از طرف دیگر بجهت شکنندگی فضای سیاسی کشور و عدم تحمل مخالف موضوعات طبیعی اجتماعی در سایه گسترش ارتباطات از طریق تلفنهای همراه و شبکههای اجتماعی، هر مسألهای که مرتبط با اجتماع است در کمترین زمان ممکن تبدیل به یک کیس امنیتی شده و میتواند رویدادی شگفتیساز را خلق کند. بطور مثال میتوان به تشییع پیکر مرتضی پاشایی خواننده پاپ اشاره کرد که در مدت کوتاه حضورش در عرصه موسیقی توانست محبوبیت قابل ذکری را بدست آورد بحدی که روز تشییع پیکرش دهها هزار نفر حضور یافتند.
در دیگر سو باید به تهدیداتی اشاره کرد که افراد و جریانات داخلی آن را ایجاد میکنند که بنظر میرسد مهمترین وجهی که میتواند امنیت یک انتخابات را برهم بزند همین وجه است. همانگونه که پیش از این اشاره شد جریانات معارض خارجی و داخلی همواره سعی در برهم زدن امنیت انتخابات داشتند اما بجهت عدم توانایی بسیج عمومی و مقبولیت فراگیر توفیقی حاصل نمیشد. اما در سال 88 مشخص شد که اگر بازیگران سیاسی در داخل سعی در برهم زدن امنیت را داشته باشند، جریانات معارض و حتی رسانههای ماهوارهای با الحاق خود به این افراد یا گروهها فعال شده و هیزم بر آتش ایجاد شده خواهند ریخت. طبیعی است در یک همچنین فضایی تاثیرگذاری این جریانات بیشتر شده و رفتارها بسوی کنشهای سخت و تروریستی میل میکند.
تجربه نشان داده که طی سالهای متعددی که از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران میگذرد عموم انتخاباتها در امنیت برگزار شده و دشمنان ملت ایران نتوانستند حتی احساس امنیت را در ذهن مردم خدشهدار کنند، انتخابات سال 88 نیز در حالی که منازعات سیاسی در بالاترین سطح خود بود در کمال امنیت برگزار شد و پس از آن داخلیها فضا را ملتهب کردند که در پی آن امنیت داخلی و ملی طی ماهها به مخاطره افتاد.
با توجه به تهدیدها و فرصت های ذکر شده 5 سناریو پیرامون انتخابات پیش رو به نظر می رسد: 1. باران بهاری 2. رودخانه آرام 3. خیابان شلوغ 4. نیش عقرب 5. فضای طوفانی
خوشبینانهترین سناریو که باران بهاری نام دارد میگوید که جریانات چپ و راست هرکدام به ائتلاف رسیده و لیست یکپارچه ارائه میدهند، دولت هم در سایه اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها بخشی از مشکلات اقتصادی را حل نموده است. در این حالت کشور در امنیت کامل بسر برده و اتفاقی قبل و بعد از انتخابات رخ نمیدهد. خروجی این سناریو را میتوان انتخابات پرشور در نظر گرفت که موجب افزایش قدرت بین المللی جمهوری اسلامی خواهد شد.
سناریو بعدی یعنی رودخانه آرام بر این باور است که ائتلاف میان اصولگرا و اصلاح طلب و فهرست یکپارچه اتفاق میافتد و مرزها در امنیت کامل است، اما طرف مقابل برجام در اجرای تعهداتش کارشکنی میکند و همین مساله سبب میشود که نارضایتیهای موجود تقویت شود و این اعتراض خود را در مشارکت مردمی نشان خواهد داد.
سناریوی خیابان شلوغ را برخی تحلیلگران حالتی میدانند که اجماع میان اصحاب قدرت در ایران صورت نپذیرد اما غرب به تعهداتش عمل کند و فضایی بهبود یافته در اقتصاد داشته باشیم در این فضا انتظار مشارکت بالا انتظار زیادی نیست و احتمال عبور از دولت فعلی توسط بخشی از اصحاب قدرت در ایران ممکن به نظر میرسد.
حالتی را تصور کنید که علی رغم تلاش شبانهروزی، تهدیدات تکفیری ها عملی شده و عدهای از مردم بیگناه بر اثر انفجار بمب به شهادت برسند و در این فضا وعدههای اقتصادی دولت نیز محقق نشود و رکود همچنان باقی مانده و گسترش پیدا کند. در این میان در صورت اجماع سیاسیون و تهییج مردم توسط رسانه ملی میتوان انتظار داشت که بخشی از مردم در انتخابات شرکت کنند. نیش عقرب نامی است که برای این سناریو در نظر گرفته شده است.
اما بدبینانه ترین تحلیل همان فضای طوفانی است. در این تحلیل دولت در تامین مایحتاج عمومی مردم فلج شده و اصحاب قدرت به اجماع نمیرسند. از طرفی تهدیدات قومی نیز شدیدتر شده و طرف غربی هم تعهداتش را زیر پا گذاشته است. در این شرایط مردم برای خود آیندهای متصور نیستند و قطعاً علاوه بر عدم مشارکت در انتخابات فرصتی برای جریانات معارض و تکفیریها برای ناامن کردن کشور فراهم شده و در منطقه نیز از اعتبار ایران کاسته میشود.
7 اسفند ماه سال 94 موعد برگزاری دو انتخابات مهم است که مشارکت گسترده مردم در این عمل سیاسی و انتخاب افرادی که برای اعتلای وطن و بهبود شرایط مردم برنامه دارند مسبب ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران در شرایط بحرانی منطقه خواهد شد.
موسسه راهبردی دیده بان، نشریه اشارت