منافقین برای رسیدن به وحدت با حزب دموکرات برای جلوگیری از ضایعات و پراکنده شدن نیروهای هوادار راه درازی را متکی بر شیوه های ضد اسلامی و ضد انقلابی پیموده است.
اطلاعات داده شده راجع به شهید حنیفنژاد توسط مسعود را بهعنوان اینکه آن اطلاعات سوخته بوده که نبوده نمیتوان توجیه کرد چون مسعود را اول شهریورماه 50 گرفتند و محمد حنیفنژاد را 30 مهر یعنی 2 ماه بعد دستگیر کردند.
در تنگه چارزبر به بعد سرفرماندهی جلودار نیروهای سازمان وقتی احساس کرد قادر به پیشرو نیستند، از نیروی هوایی عراق تقاضای بمباران شیمیایی منطقه را کرد.
در این نشست که به بهانه سالروز عملیات مرصاد و با حضور عضو جداشده از گروهک تروریستی منافقین برگزار شد، محور تشابه اقدامات تروریستی گروهک منافقین و گروهک تکفیری صهیونیستی داعش ررسی گردید.
سازمان زنده دستگیر شدن را مرز سرخ اعلام کرده بود و خیلی ها چون فکر میکردند که قرار است دستگیر شوند با قرص یا نارنجک خود را کشتند.من و جمیل بر اساس یک تصادف و به طور ناخواسته از سازمان و از تشکیلات جدا شدیم.
منافقین همواره برای فریب عناصر داخلی خود به این مسئله تکیه می کردند که در فضای اجتماعی ایران هوادارانی دارند،اما اسناد سالهای ابتدایی انقلاب نیز نشان می دهد که در آن ایام هم چنین ظرفیتی در آنها وجود نداشته است.
داعش و مجاهدین خلق به لحاظ ساختار فکری و روش های روانی که برای جذب و کنترل نیرو استفاده میکنند و تکنیک های مانیپولاسیون ذهنی که بکار میگیرند شباهت های بسیاری دارند.
منافقین امروز هم برای سرویسهای جاسوسی کشورهای مختلف فعالیت میکنند و به ای گروهکهای تروریستیای که در عراق هستند اطلاعاتی را میدهند، وجود اینها در عراق مضر خواهد بود.
یکی از گزینه های مهم مطرح در جلسات مشترک با مسئولین عراقی می تواند تلاش برای تحویل اعضای این گروهک به ایران باشد و این مسئله می تواند دو بعد را در بر داشته باشد.
مسئولین سازمان همواره صحبت از درد و مصائب و سخت کوشي اعضأ در ايران و بعدها در عراق بود و گاها" فيلمها و يا اسلايد هائي هم نشان ميدادند.