حزبالله قادر است تا میادین گازی رژیم صهیونیستی را حداقل در کوتاه مدت با تهدیدات شدید مواجه کند و ضربات سنگینی را در این زمینه بر پیکره تلآویو وارد آورد.
همزمان با اولین سالگرد «عملیات طوفانالاقصی» شاهد بزرگترین شکست رژیم غاصب اسرائیل طی یکسال اخیر در تاریخ حیات این رژیم نامشروع بودهایم.
در روزهای اخیر و پس از اجرای غرورآفرین عملیات وعده صادق 2 علیه اراضی اشغالی، شاهد آشکار شدن رسوایی های قابل توجهی برای صهیونیست ها بوده ایم. به بیان ساده تر، ضربه عملیات مذکور به اسرائیل صرفا در فرود آمدن موشکهای ایرانی به قلب اراضی اشغالی خلاصه نشده و پس از آن هم ایران پیروزیهای قابل توجهی را در عرصه های اقناعی و رسانه ای و سیاسی کسب کرده است. موضوعی که صهیونیست ها را بیآبروتر از هر زمان دیگری کرده است.
نسلکشی و جنایتهایی که صهیونیستها به راه انداختهاند، محدود به شش یا هفت دهه اخیر نیست، بلکه ریشه در تاریخ عمیق بنیاسرائیل در هزارههای گذشته دارد. قساوت قلب اسرائیلیان ریشه در کجرفتاری آنان و پشت پا زدن به احکام خدا و کشتار پیامبران دارد.
عملیات طوفان الاقصی طی یک سال گذشته شکستهای راهبردی عمیقی در ابعاد مختلف به رژیم صهیونیستی وارد کرده و آن را در معرض تهدیدات موجودیتی گستردهای قرار داده است.
کارشناس مسائل منطقه با تاکید بر اینکه رژیم صهیونیستی با گذشت یکسال از عملیات طوفان الاقصی نتوانست معادله میدانی را تغییر دهد، گفت: بهرغم اینکه زیرساختهای شهر غزه توسط رژیم صهیونیستی نابود شده اما روح مقاومت و تفکر جهادی همچنان در میان مردم غزه وجود دارد.
سؤالات زیادی پیرامون چرایی آغاز عملیات طوفان الاقصی مطرح می شود که در پاسخ به آنها باید گفت که این عملیات برآیند فشارهایی بود که صهیونیستها در طول سالیان طولانی به مردم فلسطین تحمیل کردند.
هفتم اکتبر سال گذشته سرآغاز ماجرایی بود که رژیم جنایتکار صهیونیستی را به شدت تنبیه کرد؛ آن هم تنبیهی که به قول کارشناسان و تحلیلگران دنیا، آبرو و حیثیت و البته از همه مهمتر جایگاه و هیمنه پوشالی این رژیم کودککش را در دنیا نابود کرد.
سران عرب که طی یک سال گذشته تنها تماشاگر توحش صهیونیستها در غزه بودهاند، نه تنها حتی یک موضع رسمی قاطع در برابر تجاوزات رژیم اشغالگر علیه مردم فلسطین اتخاذ نکردند، بلکه به صورت پنهانی یا آشکار در سطوح مختلف از این رژیم و جنایاتش حمایت هم کردند.
سازمان مجاهدین خلق و رژیم صهیونیستی ماهیتشان یکسان است به این علت که هردو آنها ساختاری پادگانی دارند، غاصباند و ساکنان خود را ملزم میکنند تا اسلحه دست بگیرند و مردم بیگناه سرزمینی که در آن هستند را بکشند.