به گزارش دیده بان، رژیم اشغالگر قدس در وضعیت کنونی، با سیلی از بحران ها رو به رو است. بیش از 10 ماه از آغاز جنگ غزه می گذرد و اکنون این رژیم ضعیف تر و شکننده تر از هر زمان دیگری است. مدتی قبل بود که حزب الله لبنان به تلافی از اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در ترور شهید "فواد شکر" از فرماندهان ارشد حزب الله لبنان در بیروت، در قالب عملیات اربعین، با 320 موشک و ده ها پهپاد به چندین سایت حساس اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی حمله کرد و خسارات جدی را به صهیونیست ها تحمیل کرد.
در عین حال، کشته شدن 6 اسیر صهیونیست در جریان بمباران های نوار غزه به دست ارتش اسرائیل نیز سبب شده تا سیلی از اعتراضات و اعتصابات بیسابقه، سرتاسر اراضی اشغالی را در برگیرد و به یک بحران جدی و تمامعیار برای دولت نتانیاهو تبدیل شود. معترضان خواهان پایان جنگ غزه و امضای توافق مبادله اسرا با حماس هستند. در این گیرودار، فرمانده نیروی زمینی ارتش صهیونیست ها نیز اقدام به استعفا کرده است. این جدای از اخبار برخی رسانه های صهیونیست در مورد استعفای قطعی فرمانده یگان 8200 ارتش اسرائیل به دلیل ناتوانی در انجام وظایف محوله و دریافت ضربات جدی صهیونیست ها از ناحیه حزب الله لبنان و البته دیگر گروه های مقاومت است.
با این همه، یکی از حوزه هایی که چالش ها و خسارات جدی را برای/به رژیم اشغالگر قدس در طی بیش از 10 ماه اخیر سبب شده، حوزه اقتصادی این رژیم بوده است. بر اساس ارزیابی های خودِ صهیونیست ها، جنگ غزه و درگیری های صهیونیست ها با محور مقاومت در منطقه، تاکنون بیش از 70 میلیارد دلار به اقتصاد رژیم اشغالگر قدس خسارت زده و موجب تعطیلی دست کم 5 هزار شرکت در اقصی نقاط فلسطین اشغالی شده است.
در این میان، روزنامه صهیونیستی "معاریو" در گزارشی تاکید کرده که وزیر دارایی صهیونیست ها هیچ درک و شناختی از وضعیت بحرانی اقتصاد اسرائیل ندارد. این روزنامه رژیم هصهیونیستی اشاره کرده که تنها آتش بس در قالب جنگ غزه می تواند اقتصاد صهیونیست ها را نجات دهد. با این حال، باید به این نکته نیز توجه داشت که اقتصاد اسرائیل در بحبوحه ماه های اخیر، با همراهی های قابل توجهی از ناحیه حکام مرتجع عربی نیز مواجه شده است. در این رابطه، بر اساس داده هایی که به تازگی اداره آمار رژیم اشغالگر قدس منتشر کرده، مناسبات تجاری و اقتصادی صهیونیست ها با امارات، مصر، اردن، بحرین و مراکش در ماه ژوئن و همچنین شش ماه نخست سال جاری میلادی، تا 367 میلیون دلار افزایش یافته است.
بر اساس داده های اداره مذکور، روابط تجاری امارات و رژیم اشغالگر قدس در شش ماه نخست سال جاری میلادی به 1.66 میلیارد دلار رسیده است. تجارت بحرین با صهیونیست ها نیز در شش ماه نخست سال 2024، تا حدود 900 درصد افزایش یافته و به 70.5 میلیون دلار رسیده است. نکته قابل تامل اینکه نشریه "عربیپُست" نیز در گزارشی مبسوط به این مساله اشاره کرده که 5 بندر مصری به نحوی گسترده در خدمت صهیونیست ها هستند و به واسطه ای جهت تامین نیازهای رژیم اشغالگر قدس تبدیل شده اند.
همه این ها جدای از کریدور زمینی است که امارات، اردن و عربستان سعودی با هدف دور زدن دریای سرخ جهت تامین نیازهای اقتصادی رژیم صهیونیستی به صورت زمینی تعریف و راه اندازی کرده اند و عملا به تداوم حیات اقتصادی صهیونیست ها کمک می کنند. مسائل و شواهدی از این دست در نوع خود حامل 3 نکته هستند.
یک: تفاوت فاحش میان مواضع اعلامی و اِعمالی حکام مرتجع عرب
از ابتدای جنگ غزه تاکنون، روزی نیست که شاهد نباشیم حکام مرتجع عربی نسبت به نسلکشی صهیونیست ها در نوار غزه ابراز تاسقف نکنند و آن را محکوم ننمایند. با این حال، در پسِ پرده هر کاری می کنند تا مقاومت ملت فلسطین در هم شکند و جریان مقاومت تضعیف شود. علت این دورویی حکام مرتجع عرب این است که آنها به شدت از غلیان احساسان افکار عمومیشان علیه خود به واسطه همدستی با جنایات صهیونیست ها هراس دارند و راهی جز لاپوشانی همراهی های پشت پرده خود با رژیم اشغالگر قدس ندارند.
همین چند وقت قبل بود که شاهد بودیم برخی منابع غربی به نقل از محمد بن سلمان پادشاه عربستان این نکته را مورد اشاره قرار داده بودند که وی در بحث عادی سازی روابط کشورش با اسرائیل، هراس زیادی از ترور شدن دارد و نگران است که مبادا به سرنوشت انور سادات رئیس جمهور اسبق مصر دچار شود. البته که حتی پیش از جنگ غزه نیز بسیاری از صاحب نظران تاکید داشتند که میان برخی رژیم های اقتدارگرای عرب و ملتهایشان فاصله و شکافی عمیقی است و برخی حکام عرب تا حد زیادی حوزه منافع و اهداف خود را از ملت هایشان جدا کرده اند. معادله ای که در خوانش جنس کنشگری آن ها در بحوحه جنگ غزه، بینش های خاصی را تجویز و یادآوری میکند.
دو: هراس از پیروزی بزرگِ محور مقاومت
یکی از نگرانی های بزرگ حکام مرتجع عرب در همکاری پشت پرده با رژیم اشغالگر قدس و تقویت شریان های اقتصادی این رژیم در بحبوحه جنگ غزه این است که مبادا محور مقاومت در نهایت بتواند پیروزی بزرگ خود را بر اسرائیل تحمیل کند. موضوعی که برای حکام مرتجع عربی یک شکست بزرگ است و گزینه های راهبردی آنها را به شدت محدود می کند.
از این رو، آن ها نبرد وجودی رژیم اشغالگر قدس را به نوعی، نبرد وجودی حکومت های خود نیز تلقی می کنند. با این حال، نکته مهم این است که برخلاف تمامی تصورات و تلاش های آن ها، هر چه در جهت تضعیف جریان مقاومت انجام گرفته نتیجه عکس داده و این رژیم صهیونیستی است که روز به روز وضعیت اسفناک تری را در جبهه های مختلف پیدا می کند.
سه: پیوند وجودی برخی حکام عربی با جهان بینی غربی
در نهایت باید گفت که برخی حکام مرتجع عربی از دیرباز پیوندهای گسترده و پشت پرده ای را با قدرت های غربی و به طور خاص دولت آمریکا دارند و حتی آن ها را ضامن های امنیتی حکومت خود ارزیابی می کنند. از این رو، در معادله ای نظیر جنگ غزه نیز به طور طبیعی در مسیر و جهتی حرکت می کنند که مطلوب آمریکا است.
در شرایط فعلی، رژیم اشغالگر قدس به عنوان نزدیکترین متحد آمریکا در منطقه غرب آسیا، به شدت با خطر و تهدید رو به رو شده و طبیعی است که به دلیل ناتوانی آمریکایی ها در پیشبرد دستورکارهای مطلوب خود، آنها متوسل به مهره های منطقهایشان شوند و از این رهگذر به دنبال حراست از صهیونیست ها باشند. با این همه، آنچه واضح به نظر می رسد این است که مستند سازی خیانات حکام مرتجع عربی و همدستی آن ها با رژیم اشغالگر قدس علیه ملت فلسطین، به یک روسیاهی بزرگ تاریخی برای آن ها تبدیل خواهد شد که تبعات و پیامدهای به شدت منفی را نیز برای آن ها نوید می دهد.
منبع: جهان نیوز